کد خبر: ۳۳۰۷۵۲
زمان انتشار: ۱۳:۵۴     ۱۷ مرداد ۱۳۹۴

به گزارش پایگاه 598، روزنامه الاخبار لبنان در مقاله اي نوشت: بعد از چهار سال جنگ در سوريه مي‌توان گفت كه نتيجه واضح و ملموس اين جنگ پيروزي دولت سوريه و ارتش و ملت و مقامات اين كشور است.  اين پيروزي به عوامل زير برمي‌گردد:

اول: دولت سوريه به همراه مؤسسات دولتي همبستگي خود را حفظ كرده و با وجود جنگ‌هاي شاخه به شاخه و حملات سختي كه با آن مواجه شد، دچار فروپاشي نشد. بعد از جدا شدن برخي عناصر ديپلماتيك و نظامي در سال‌هاي 2011 و 2012 كه تعداد آن‌ها از انگشتان يك دست فراتر نمي‌رود، دولت سوريه موفق شد همبستگي و استمرار فعاليت تأثيرگذار مؤسسات سياسي و نظامي و بخش عمومي خود را محقق كند.

دوم: حدود 80% از ساكنان سوريه در شهرها و استان‌ها و اراضي زندگي مي‌كنند كه تحت سلطه حاكميت مركزي اين كشور قرار دارد،‌ شهرهاي بزرگ سوريه همگي در اين جغرافيا قرار دارند. حتي افرادي كه به علت جنگ به كشورهاي ديگر پناهنده شده‌اند را نيز در زمان انتخابات رياست جمهوري ديديم كه به صورت گسترده به سفارت سوريه رفته و در انتخابات شركت كردند، اين موضوع باعث شگفتي مقامات سياسي لبنان و ديگر كشورهاي عربي شد كه بر روي سوءاستفاده از ديدگاه‌هاي آوارگان بر ضد دولت سوريه حساب كرده بودند.

سوم: مناطق تحت نفوذ عناصر مسلح و مزدوراني كه از 80 كشور وارد سوريه شده اند، مناطق بياباني و خالي‌ از سكنه است كه به صورت عمده در شمال غربي سوريه واقع در مرزهاي تركيه و شرق اين كشور واقع در مرزهاي عراق قرار دارد. با وجود حمايت‌هاي گسترده و جنجال تبليغاتي بي‌سابقه در حمايت از گروه تروريستي داعش و اصرار به ناميدن آن‌ها با عنوان مجعول " دولت اسلامي"، اما واقعيت‌هاي موجود در تدمر و جزيره سوريه و الانبار نشان مي‌دهد كه اين گروه‌هاي تروريستي كف روي آب هستند و توسعه و انتشار آنها در بهترين شرايط و حتي در منطقه الرقه به عنوان كانون اصلي تروريست‌ها در سوريه كاملاً شكننده و سطحي است.

چهارم: سوريه بر تركيه و قطر پيروز شد. آنكارا و دوحه به آمريكا وعده داده بودند كه موضوع سوريه نهايتاً تا 20 ماه از سال 2011 به پايان خواهد رسيد، اما وعده داده شده براي سقوط سوريه همچنان ادامه پيدا كرد. سوريه مقاومت كرد و متجاوزان دچار انزوا شده و اطمينان واشنگتن را از دست دادند. حال امروز بايد آرمان‌گرايي ها و رويا پردازي‌هاي رجب طيب اردوغان و احمد داود اوغلو و عبدالله گل در سال 2011 در بازگشت امپراتوري عثماني به منطقه را با سرخوردگي و ترديد آنها در شرايط كنوني در پي فروپاشي جبهه داخلي تركيه و شكست در انتخابات رياست جمهوري و بازگشت اين كشور به حجم واقعي خود به عنوان يك دولت وابسته به سياست‌هاي آمريكا در منطقه مقايسه كنيم. همچنين مي‌توانيم خودكامگي حمد بن خليفه امير سابق قطر و حمد بن جاسم نخست وزير وي را در قبال سوريه و لحن تند آنها بر ضد اين كشور در سال 2011 را با جهنمي مقايسه كنيم كه امروز شبكه الجزيره با تحقيق رويكرد فرقه اي مردم، قطر را در آن گرفتار كرده است. اين دو نفر امروز كجا هستند؟ و موقعيت و جايگاه آنها چه شده است؟

پنجم: سوريه بر عربستان سعودي پيروز شد، بعد از شكست قطر و تركيه و از هم پاشيدن توطئه آمريكايي براي حمله به سوريه به بهانه دروغين سلاح‌هاي شيميايي، بندر بن سلطان شاهزاده سعودي به همراه سعود الفيصل ارتش‌هايي مغولي در سال 2014 ترتيب دادند كه مهم‌ترين آنها داعش بود. ارتش سوريه و عراق در سركوب اين شبه نظاميان ابتدايي و بازگرداندن آنها به موقعيت اصلي خود با هم همكاري كردند. به ‌اين‌ ترتيب رياض نيز اعتماد آمريكا را در اجراي توطئه براندازي سوريه از دست داد تا تغييرات گسترده در ساختار حاكميت اين كشور به وجود آيد. در نتيجه بندر بن سلطان و سعود الفيصل از دولت برداشته شده و پادشاه جديد به همراه كادر جديد در اين كشور روي كارآمد كه تمركز اساسي خود را بر روي يمن قرار داد. در نهايت هيچ جايگزيني در مورد همكاري رياض و دمشق براي تقويت حضور عربي در منطقه و تعيين برنامه كاري به سمت مسائل مشترك وجود ندارد.

ششم: سوريه از زمان آغاز به كار بشار اسد رئيس‌جمهور كنوني اين كشور مجموعه اي از ائتلاف‌ها با جنبش‌هاي مقاومت در لبنان و فلسطين و دولت عربي عراق و محور بين‌المللي بريكس و ايران به همراه تعدادي از دولت‌هاي مهم آسيايي و آمريكاي لاتين داشته است كه موقعيت آن را در ابعاد منطقه‌اي و بين‌المللي تقويت كرده است. گذر زمان ثابت كرد كه دولت‌هاي عربي كه رويكردهاي جمهوري‌خواه دارند خود را در كنار سوريه ديدند ، اين موضوع به صورت ملموس در مورد الجزاير و در سطحي كمتر در مورد مصر، تونس ، يمن و لبنان قابل مشاهده است. در اين ميان بياييد اعلام جهاد محمد مرسي رئيس‌جمهور اخواني مصر را كه براي براندازي دولت سوريه مطرح شد، با شرايط كنوني اين كشور مقايسه كنيم كه ديدگاه‌هاي قاهره به نفع دولت سوريه و كنار كشيدن مصر از معركه يمن و عراق در حال افزايش است. پايداري سوريه و عدم سقوط آن اعتماد به‌ نفس را به برادران عرب بازگرداند. اين پايداري عامل اساسي بازگشت همبستگي عربي به عرب زبانان بود.

هفتم: اوضاع اقتصادي و اجتماعي داخل سوريه و محافل آوارگان سوريه در لبنان و تركيه و اردن مصيبت‌بار است،‌ اما همچنان حساب كردن بر روي فروپاشي اجتماعي و اقتصادي آن ها جواب نمي‌دهد. در اين رابطه برخي بزرگ‌نمايي‌ها مطرح شده مبني بر اينكه بازسازي سوريه ده‌ها سال طول خواهد كشيد، اين در حالي است كه سوريه در سال اول بعد از پايان جنگ با بزرگ‌ترين مرحله بازسازي مواجه خواهد شد كه اين روند ساليانه حدود 30% افزايش خواهد داشت. بيروت يكي از خاستگاه‌هاي مهم بازسازي سوريه خواهد بود كه بيشترين تأمين مالي احداث پروژه‌هاي زيرساختي در سوريه از طريق بانك‌هاي اين شهر تأمين مالي خواهد شد و ترسيم برنامه‌هاي بازسازي سوريه در شركت‌هاي مهندسي و برنامه‌ريزي لبناني صورت خواهد گرفت.

چندين تُن جوهر مقاله و هزاران گزارش تلويزيوني در مورد جنگ داخلي ادعايي در سوريه به همراه نقشه‌هاي تجزيه اين كشور و حتمي بودن اين تحولات همگي به باد رفته است،‌ علت آن هم اين است كه ملت سوريه از ده‌ها سال پيش با رويكرد تربيتي ملي گرا بزرگ شده و مانند لبنان رويكردهاي فرقه ‌اي ندارد. در هر بخشي از داخل سوريه ملت اين كشور در طوايف و فرقه‌هاي مختلف اقدام كمك به ارتش را مبارزه با تروريسم مسلح و مبارزات خارجي متعدد كرده است.

در پايان توجه به اين نكته لازم است كه اين عوامل هفت‌گانه مبتني بر واقعيت‌هاي كنوني بوده است، البته اينها اين واقعيت را از بين نمي‌برد كه اهداف آمريكا در منطقه از جمله در زمينه سعي براي از بين بردن هر نوع استقلال خواهي عربي در سياست‌هاي نفتي و درگيري عربي و اسرائيلي و تسلط مطلق بر عرب ها و ثروت‌ها و منابع آنها در دوران نئوليبرالي تغيير نكرده و همچنان ادامه خواهد داشت.

شكست كشورهاي خليج فارس و تركيه و اسرائيل در براندازي دولت سوريه با وجود جنگ جهاني بزرگي كه بر ضد اين كشور از تابستان 2011 تاكنون ترتيب داده شده بود، شكست آمريكا به شمار مي‌رود. اما اين كشور كه سياست‌هاي دايمي خود را تغيير نمي‌دهد، با پروژه‌هاي سلطه‌جويانه جديدي به منطقه باز خواهد گشت.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها