به گزارش پایگاه 598، رسالت نوشت:
امير
نوري در ششم شهريور سال 63 در خيابان وحدت اسلامي تهران به دنيا آمد. تا
سه سالگي آنجا زندگي مي كرد و بعد به محله كبريت سازي در نواب تهران رفتند.
وي از سال 1372 و زماني كه 9 ساله بود بازيگر شد اما بينندگان تلويزيون با
او در سال 1380 و سريال يادداشتهاي كودكي و پس از آن در سريال بدون شرح
آشنا شدند. در خانواده اي بزرگ شده كه پدرش يك كارمند ساده بود و مادرش
مانند خيلي از مادران ايراني، بانويي كدبانوست و غمخوار فرزندانش. امير
نوري از جمله بازيگران طنز ايران است كه نامش در وادي طنز ايران به يادگار
خواهد ماند. هنوز خيلي از ايراني ها بازي هايي را كه وي در نوجواني ايفا مي
كرد به ياد دارند. او حالا 31 ساله است، به قول خودش عمر چه قدر زود مي
گذرد.
شايد هنوز خيلي ها كه امير را در كوچه و خيابان مي بينند تصورشان از او
همان نوجوان 14، 15 ساله سريال هاي تلويزيوني است، اما حالا امير از لحاظ
بازيگري بسيار پخته تر شده و همچنين با مطالعات زيادي كه داشته، سعي كرده
نقش خود را بهتر از قبل ايفا كند كه همين طور هم شده است. با امير نوري
گفتگوي كوتاهي انجام داده ايم كه خواندنش خالي از لطف نيست؛
* آقاي نوري چند سال است كه بازي مي كنيد؟
بيست و اندي سال است كه در گير حرفه و هنر بازيگري هستم.
* گفتيد درگير بازيگري هستيد. مگر بازيگري شغل شما نيست، پس چرا درگيريد؟
درگيري به معنايي كه شما فكر مي كنيد منظورم نبود. من
مدت هاي زيادي است كه بازيگرم و فكر مي كنم هر شغلي درگيري هاي مخصوص به خودش را دارد.
* از شغل بازيگري راضي هستيد؟
فكر
مي كنم بازيگري بهترين شغل دنياست، چون در آن واحد مي تواني چند
شغل داشته باشي. وقتي يك بازيگر نقشي را بازي مي كند، يعني براي
مدت زماني شغل آن نقش را مي پذيرد.
* دوست نداشتيد شغل ديگري هم داشته باشيد؟
شغل ديگري هم دارم كه رستوران داري است.
* از درآمدش هم راضي هستيد؟
به
هر حال زندگي مان يه جورايي مي گذرد، اما شما كسي را سراغ داريد كه
از درآمد بيشتر خوشش نيايد. به هر حال هر كسي درآمد خوب را دوست دارد
و من هم دروغ نمي گويم و واقعيت اين است كه دوست دارم درآمد
بيشتري داشته باشم، در حدي كه نيازهاي مالي ام برطرف شود، اما خدا
را شكر. با همين درآمد هم خدا را شاكرم.
* از حضورتان در سريال معراجي ها راضي بوديد؟
بازي در اين سريال براي من يك تجربه بود. خيلي دوست داشتم اين سريال را. به قدري عادت كرده بودم كه گاهي اوقات خوابش را مي ديدم.
* بعد از سريال معراجي ها چه كارهايي انجام داديد؟
چند پيشنهاد بوده كه بعضي ها انجام نشده و چند كار هم در حال بررسي دارم.
* شما در اكثر كارهاي تلويزيوني و سينمايي با نقش هاي طنز حضور داشتيد. چرا به كار رستوران داري روي آورديد؟
علاقه داشتم، دوست داشتم. آن قدر ادامه دادم تا بالأخره موفق شدم.
* در حال حاضر كه زياد بازي نمي كنيد آيا دليلش همان رستوران داري تان است؟
شايد. آن قدر درگير هستم و سرم شلوغ است كه نمي رسم.
* شما در ماه رمضان، همبازي عمو پورنگ بوديد. چه طور براي اين كار انتخاب شديد؟
كارگردان
مجموعه احتياج به چند نفر باريگر داشت كه متفاوت تر از برنامه قبل عمو
پورنگ باشد. به خاطر همين تماس گرفتند با چند نفر از بازيگران و به كار
دعوتشان كردند كه يكي از آنها من بودم. وقتي كار را براي من توضيح دادند
خوشم آمد و قبول كردم.
* مدتي در تيم فوتبال هنرمندان حضور داشتيد. آيا هنوز هم در آن تيم هستيد؟
براي
يك بازيگر سخت است كه خودش را براي تمرين مداوم هماهنگ كند، اما
كلاً از حضور در هر تيمي براي ورزش كردن استقبال مي كنم.
* در فاصله بين كارهايي كه در آن بازي مي كنيد، بيشتر به چه كاري مشغول مي شويد؟
با
كتاب خواندن و گوش دادن به موسيقي و يادگيري آن، وقتم را مي
گذرانم و گاهي اوقات هم با دوستانم هستم و بيشتر در كنار خانواده
ام روزها را سپري كرده و البته پيشنهادهاي جديد را هم بررسي مي
كنم.
* به سفر هم مي رويد؟
خيلي زياد. من عاشق سفر كردن هستم و هر وقت فرصتي داشته باشم، به سفر مي روم.
* ايرانگردي يا جهانگردي؟
تقريباً
به تمام ايران سفر كرده ام. يعني به بيشتر استان ها رفته ام،
اما در كنار ايرانگردي، جهانگردي چندان نداشته ام و فقط به چند كشور
حوزه خليج فارس سفر كرده ام.
- در سفرها برخورد مردم با شما چگونه است؟
بسيار عالي. جا دارد از همه مردم عزيزمان تشكر كنم، چون واقعاً مرا شرمنده مي كنند.
* آيا در برخورد با ديگران خوش اخلاقيد مثل خيلي از كارهايتان در تلويزيون؟
حتماً. دليلي براي بداخلاقي وجود ندارد. چون من هم جزئي از آنها هستم، اما...
يك
چيز را بايد بپذيريم و آن، اينكه من هم مانند همه، گاهي اوقات در
زندگي خصوصي ام مشكلاتي دارم، مردم بايد بپذيرند كه يك بازيگر، هم
ناراحت مي شود و هم مثل همه آدم ها گاهي اوقات بي حوصله، اما
بعضي ها دوست ندارند اين مسئله را باور كنند.
* پس شهرت هميشه جذاب نيست؟
چرا، شهرت جذابيت هاي خاص خودش را دارد، ولي دوست دارم گاهي اوقات تنها باشم و فكر كنم دارم در خيابان قدم مي زنم.
* آيا فكر مي كرديد روزي تا اين اندازه مشهور شويد؟
هر
چيزي ممكن است، اما هيچ وقت به شهرت فكر نكرده ام و هميشه
بازيگري را شغلي مي دانم كه وظيفه انجام دادن آن را دارم.
* ممنون از وقتي كه در اختيار ما گذاشتيد.
خواهش
مي كنم. فقط يك چيز بگويم به عنوان برادر كوچكتر. اميدوارم هر كسي وارد هر
حرفه و شغلي كه مي شود اول فكر كند، بعد ببيند چه قدر علاقه دارد و علاقه
اش را بسنجد، بعد وارد كار شود. با تشكر از شما.