
وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا * * * شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده. * * * بدون کشته شدن سرنوشت بیهوده است / شهید اگر نتوان شد بهشت بیهوده است
به غیر از مطرح کردن بحث جاسوس و درز کردن اخبار از رختکن استقلال به بیرون او در مورد قهرش با قلعهنویی هم صحبت کرده است. قهری که بعد از باخت استقلال به ذوب آهن بوجود آمد.
افشارزاده در این مورد گفت:«ما با هم قهر که نه اما چرا با هم سرد بودیم. پس از بازی با ذوبآهن اصفهان که منجر به حذف ما از جام حذفی شد، صحبتی با قلعهنویی نکردم و به تهران بازگشتم. درست است که در اصفهان مدتها کار کرده بودم ولی میدانستم استقلال هواداران زیادی دارد و همه از این شکست ناراحت هستند. به همین خاطر بدون اینکه حرفی بزنم به تهران بازگشتم.»