ابتدا قرار بود به دفتر کار علی دایی برویم ولی در نهایت به همراه نصیر
مقدری عکاس زحمتکش و باتجربه روزنامه راهی ورزشگاه خیریه عمل – محل تمرین
صبای قم – شدیم و بعد از اتمام تمرین همان کنار زمین با وی گفتوگو کردیم.
مصاحبه با سرمربی صبای قم مثل همیشه سخت شروع شد اما روان و بیپرده ادامه
یافت. به نظر خودمان که مصاحبه بدی نشد. البته تا نظر شما خواننده گرامی
چه باشد.
براي سؤال اول ميخواهيم از اينجا شروع كنيم كه چه شد به ملاقات محمد مايليكهن رفتيد؟
همه چيز يك مرتبه اتفاق افتاد. يك لحظه احساس كردم وظيفهام است كه به ملاقات ايشان بروم و رفتم.
كسي به شما سفارش نكرد حالا كه مايليكهن در بيمارستان بستري است بهتر است سراغ او برويد و...؟
اصلاً و ابداً! گفتم كه وظيفه خودم دانستم به بيمارستان بروم. شايد
خيليها فكرش را نميكردند اما بايد اين كار را ميكردم. نه كسي سفارش كرد و
نه توصيه!
سرمربي پيشين تيم ملي هم بلافاصله با ديدن شما اشكهايش سرازير شد. آن لحظه چه احساسي به علي دايي دست داد؟
به هر حال يك چيزهايي احساسي است و نميشود توصيف كرد. آن لحظه احساس كردم كار درستي انجام دادم.
بگذريم، چرا صباي قم؟ انتخاب اين تيم براي شما بازگشت به عقب نبود؟
نه كه نبود! اولاً صباي قم تيم دوستان نزديكم است و حضور اين عزيزان باعث
شد سرمربي اين تيم شوم. از آن گذشته من خاطرات خوبي با صبا دارم. با اين
تيم قهرمان جام حذفي شدم و در ليگ قهرمانان آسيا بازي كردم. وقتي آقاي
موسوي آمدند و صبا را خريدند، بلافاصله به من پيشنهاد مربيگري دادند.
ميدانستم آمدهاند به فوتبال و جوانان اين مملكت خدمت كنند و به همين دليل
پاسخ مثبت دادم.
اگر بر حسب اتفاق صباي قم ناكام ماند يا به دسته پايينتر سقوط كرد، لطمهاي به اعتبار شما وارد نميشود؟
(كمي با دلخوري) به هيچ عنوان در صباي قم به ناكامي يا چيزي كه شما گفتيد
فكر نميكنم. مطمئن هستم صبا در آينده نزديك خود را در جدول بالا ميكشد و
حتي ما به تكرقمي شدن هم فكر ميكنيم. انشاءا... با حمايت مالك باشگاه
صبا و مردم فوتبالدوست قم نتايج خوبي را در ليگ پانزدهم رقم خواهيم زد
كمااينكه هفته اول و مقابل استقلال اهواز هم فقط بدشانسي و خراب شدن چند
موقعيت مسلم گل جلوي پيروزي ما را گرفت.
از خريدهاي خود راضي هستيد؟
بچههاي خوبي جذب صبا شدند و شما در طول فصل توانايي آنها را خواهيد ديد.
ولي حامد لك، اميرحسين صادقي، هاشم بيكزاده و... در فصل گذشته در تيمهاي تراكتورسازي و استقلال چندان موفق ظاهر نشدند.
با توجه به زماني كه در اختيار داشتيم، بهترين خريدها را انجام داديم.
شما به بازيكناني كه اسم برديد با دقت بيشتري نگاه كنيد، آنها بازيكنان ملي
با سابقه روشن هستند. حتم بدانيد در صباي قم خيلي چيزها را ثابت خواهند
كرد.
اميرحسين صادقي قصد داشت مصاحبه كرده و عليه يكي، دو استقلالي
كنوني افشاگري كند اما شنيديم شما جلوي او را گرفته و توصيه كرديد چنين
كاري نكند؟
(با طمأنينه و شمرده شمرده) نه، اميرحسين يا ساير بازيكنان صباي قم براي
مصاحبه كردن آزادند. هيچكس را بيدليل محدود نكرديم. به او توصيه كردم
تمركزش را روي فوتبال بگذارد و گذشته را فراموش كند. شخم زدن گذشته هيچ
دردي دوا نميكند. دوري از حاشيه كمك ميكند تا صادقي در كار فني موفقتر
باشد.
اغلب كارشناسان فوتبالي اين انتقاد را به شما وارد ميدانند كه چرا علي دايي از برادر خود در كادرفني تيمش استفاده ميكند؟
متأسفانه جلوي حرف ديگران را نميشود گرفت اما محمد برادر من براساس
تواناييهايش الان كنار من است. همه ايران ميدانند علي دايي در كارش با
احدي شوخي ندارد. شايد آنها نميدانند برادر من نه تنها فوتباليست بوده
بلكه مدرك A مربيگري آسيا را دارد و به كارش اعتقاد دارم.
بحث رزومه كاري مطرح است و...
ببخشيد، برادرم در خيلي تيمها كار كرده است. در ابومسلم و منتخب اردبيل
بازي كرده است. مربي تيمهاي نساجي مازندران، داماش و... بوده است.
نميخواستم اين حرف را بزنم ولي محمد برادرم زمان جنگ در جبهه بوده و از
لحاظ شخصيتي، اجتماعي و اخلاقي از خيليها بالاتر است. متأسفم كه توي
فوتبال اين مملكت برخيها دنبال چنين مسائلي ميگردند. اگر بخواهم به اين
مسائل اهميت بدهم بايد كارم را رها كنم و بروم. مطمئناً علي دايي ميداند
دارد چه كار ميكند و هر كس را صلاح بداند به كار ميگيرد. شما مشكلي
داريد؟!
نه! اين فقط سؤال ما نيست بلكه پرسش بسياري از اهالي فوتبال بود كه پرسيديم.
چرا هيچكس نگفت پرسپوليس با همين كادرفني ناجوانمردانه در ليگ سيزدهم
نايبقهرمان شد؟ (با حرارتي بيشتر) متأسفانه همواره دنبال چنين مسائلي
ميگرديم كه... اتفاقاً بنويسيد محمد دايي زير سايه اسم علي دايي مانده
است وگرنه لياقت و شايستگي فراواني دارد.
باز هم ببخشيد، اين حرف دل علي دايي است؟
شك نكنيد! در اين فوتبال كه سالهاست منِ علي دايي در آن فعاليت ميكنم، بدون اغراق محمد برادرم يكي از بهترينهاست.
بسيار خوب، از زمان بازگشت برانكو به ايران هرگز اظهارنظري درباره او نداشتيد. آيا ميتواند در پرسپوليس موفق باشد؟
برانكو بزرگتر و مربي من بوده و همواره احترام خاصي براي ايشان قائل هستم.
به نظرم براي موفقيت در باشگاهي مثل پرسپوليس بايد يك تيم پشت صحنه قوي به
امثال برانكو كمك كند. وقتي در باشگاهي چون پرسپوليس همدلي پشت صحنه و
كادرفني نباشد، برانكو كه هيچ، الكس فرگوسن هم نميتواند نتيجه بگيرد.
منظور شما اين است كه در حال حاضر همدلي و كمكهاي پشت صحنه ديده
نميشود؟ يا به عبارت بهتر شايعات مطرح شده مبني بر اختلافات علياكبر
طاهــري و حسين عبدي با برانكو مدنظر شماست؟
نه، من كاري به شايعات ندارم و آن را باور هم نميكنم. شايد طي همين 10،
15 روزي كه به فوتبال برگشتم برخي وقايع را دنبال ميكنم. (تمايلي به ادامه
بحث نشان نميدهد و خيلي كوتاه ميگويد) انشاءا... برانكو بتواند در
پرسپوليس موفق باشد و من هم از ته دل براي او دعا ميكنم.
عليرضا منصوريان سرمربي نفت تهران چندي پيش در مصاحبهاي عنوان
كرد كه پيام صادقيان بعد از رفتن علي دايي از پرسپوليس بدون پشتيبان شد. تا
چه حد نظر او را قبول داريد؟
آن مصاحبه را نخواندم ولي يك چيزهايي شنيدم. صادقيان از لحاظ فني بازيكني
بسيار قوي است كه ميتواند سالها در اروپا بازي كند اما متأسفانه نه پيام
قدر خودش را دانست، نه مربيان او!
اين مربيان شامل حال علي دايي هم ميشود؟!
شايد، همگي نتوانستيم به پيام كمك كنيم البته خودش هم قدر خودش را ندانست
به نكته خوبي اشاره كرديد. اينكه صادقيان هم قدر خودش را ندانست و به خودش هم اين حرف را زديم و...
بله، متأسفانه پيام در زندگي شخصياش دوستان خوبي انتخاب نكرد اما ما چه
كرديم؟ فقط اين بچه را تنبيه كرديم. او را محروم كرديم و كاري كرديم روز
به روز از سطح اول فوتبال و استعدادش فاصله بگيرد.
اگر جاي برانكو بوديد، به جاي اخراج، پيام صادقيان را حفظ ميكرديد؟
من جاي برانكو نيستم. هركس صلاح كارش را بهتر ميداند و نميتوان درباره
تصميم يك مربي قضاوت كرد. حالا كه اين اتفاق افتاده، به پيام صادقيان توصيه
ميكنم از محيط بيحاشيه نفت براي اثبات خودش استفاده كند. او در اين
محيط، با امكانات مناسب، مديريت و مربي خوب بايد خودش را پيدا كرده و ثابت
كند فقط پيام صادقيان مقصر نبوده است.
شما در ليگهاي سيزدهم و چهاردهم دو پديده به اسامي محمد
عباسزاده و مهدي طارمي را معرفي كرديد. اولي نزول عجيبي داشت و حالا در
بلاتكليفي به سر ميبرد. نگران دومي نيستيد؟
من وظيفهام را انجام دادم. اين دو نفر را از ليگ يك آوردم و انتقاداتي
هم به جان خريدم ولي خوشحالم كه با عملكرد فني خود ثابت كردند علي دايي
اشتباه نكرده است. الان هم نميدانم چه شده كه عباسزاده به اين وضعيت
رسيده است اما در استعداد او كوچكترين شكي ندارم.
راستي خبر بازگشت محسن قهرماني به عرصه داوري را شنيديد؟
حتماً كميته داوران يا دپارتمان داوري صلاح دانستهاند كه قهرماني به قضاوت برگردد.
اگر محسن قهرماني به عنوان داور يكي از مسابقات صباي قم در ليگ
پانزدهم انتخاب شد، شما اعتراض نميكنيد يا بهتر است بگوييم مشكلي نداريد؟
نه مشكلي با داوري او در بازيهاي صبا ندارم. اميدوارم با قدرت برگردد و
اشتباهات گذشته را با قضاوتهاي عادلانه در همه ديدارها (تأكيد ميكند نه
فقط بازيهاي صباي قم) جبران كند. براي محسن قهرماني آرزوي موفقيت ميكنم.
حالا ممكن است هر كس اشتباهي مرتكب شود و ما هم از اين قاعده مستثني
نيستيم.
راستي به بايگاني شدن شماره پيراهن بازيكنان بزرگ در پرسپوليس و استقلال اعتقاد داريد؟
نه، موافق نيستم. از نظر من همه بازيكنان و فوتباليستهاي ايراني محترم
هستند اما ببخشيد، شما به من بگوييد مگر بزرگتر از مارادونا و پله داريم؟
(منتظر جواب ما نميشود و ادامه ميدهد) نداريم كه! مگر پيراهن شماره 10
پله و مارادونا در سانتوس يا تيم ملي برزيل، ناپولي يا تيم ملي آرژانتين
بايگاني شد؟ اگر يك جوان شماره پيراهن بازيكن بزرگ بازنشسته را بپوشد، هيچ
اتفاقي نميافتد. به جاي آنكه دنبال اين چيزها باشيم، بهتر است به رشد
فوتبالمان كمك كنيم.
ببخشيد سؤالات ما كمي پراكنده است اما چارهاي نداريم! ميخواهيم درباره توافق هستهاي كشورمان با گروه 1+5 بپرسيم.
اين يك اتفاق بزرگ و ملي بود كه باعث خوشحالي مردم شد. من آدم سياسي نيستم
و از مناسبات سياسي هم سردرنميآورم اما به خاطر خوشحالي مردم خوشحالم.
ضمن آنكه به نوبه خودم هم از گروه مذاكرهكننده هستهاي تشكر ميكنم و
اميدوارم همه چيز خوب و به نفع كشور ايران و مردم پيش برود.
ميخواهم به دو خاطره شخصي از شما و علي كريمي اشاره كنم. هرگز فراموش
نميكنم روزي اگر اشتباه نكنم در هتل المپيك خود شما به من گفتيد برخي
مليپوشان در زمان اردوهاي تيم ملي به اتاق علي كريمي ميرفتند و او را
عليه من تحريك ميكردند. (سري به نشانه تأييد تكان ميدهد) آن روز عنوان
كرديد همان آدمها نزد من ميآمدند و پشتسر كريمي حرف ميزدند در حالي كه
همه چيز را ميدانستم. شما گفتيد كه علي كريمي از همه آنها صاف و روراستتر
است و حداقل ظاهر و باطنش يكي است... همينطور يك خاطره از علي كريمي
دارم. در مقطعي كه پرسپوليس با مربيگري شما خوب نتيجه نميگرفت و چند باخت
پيدرپي آورده بوديد، بر حسب اتفاق در محوطه بيروني هتل آزادي به علي كريمي
برخورد كردم. علي كريمي در استيلآذين توپ ميزد. جلو رفتم و به او
پيشنهاد دادم دسته گلي بخرد و سر تمرين پرسپوليس برود تا به علي دايي و تيم
محبوبش روحيه بدهد. آن روز علي كريمي مكثي كرد و گفت كه اگر بخواهد اين
كار را بكند، رسانهها رهايش نخواهند كرد. حتي رو به من كرد و گفت خود شما
خبرنگاران هزار تا قصه درست ميكنيد و...
خدا را شكر ميكنم و وجدانم راحت است كه در اين چند سال حضور در فوتبال
هيچ دعوايي را شروع نكردم. هرگز نشد پشتسر كسي حرف بزنم و همين اخلاق را
هم ميپسنديدم. آغازكننده هيچ چالشي نبودم. اين بحث قهر و آشتي را هم شما
ژورناليستها راه انداختيد!
آقاي دايي به ما چه ارتباط دارد؟ چند تا هنرپيشه اعلام كردند كه قصد دارند در جام ستارگان شما و علي كريمي را آشتي بدهند!
در زندگي و فوتبال چيزهاي مهمتر از قهر و آشتي ما دو نفر هم وجود دارد!
جالب است. اتفاقاً عين همين حرف را علي كريمي به ما زد.
گفتم كه من شروعكننده هيچ دعوايي نبودم. آخرين بار هم در يك برنامه ورزشي
صحبتهاي يك نفر عليه ديگري پخش شد تا آن اتفاقات بيفتد. متأسفانه من
نميدانم هدف شما (اشاره به نگارنده ميكند) از مطرح كردن اين سؤالات چيست؟
باور كنيد دامن زدن به اين قهر و آشتيها وقت تلف كردن است و خندهدار! يك
زماني ما دو نفر همبازي بوديم، تمام شد و رفت. حالا ممكن است اختلاف نظر
داشته باشيم. دليل ندارد كه همه با هم صميمي باشند. مگر خود شما با همه
همكارانتان صميمي هستيد؟ طبيعي است كه اينچنين نباشد.
منظورتان از خندهدار بودن بحث قهر آشتي چيست؟
آخر مگر فيلم هندي است؟ يعني چه كه ما دو نفر هر روز آشتي كنيم؟ شما به
آرشيو روزنامهها يا تلويزيون مراجعه كنيد، يك بار هم نخواهيد ديد كه من
آغاز كننده دعوا بوده باشم. هرگز به كسي توهين نكردم و همه نيز از ديد من
محترم هستند البته تا زماني كه بياحترامي نبينم. به عبارت بهتر بايد بگويم
هركس احترام بگذارد، احترام ميبيند و همان طور كه گفتم همه برايم محترم
هستند مگر خلاف آن ثابت شود.
بگذريم، پرسپوليسيترين آدمي كه در زندگي ديدهايد، چه كسي بوده است؟
(بعد از كمي مكث و فكر كردن) خيليها هستند كه زندگيشان پرسپوليس است اما
به اعتقاد من محمد يوسفي يكي از دوستانم كه در دبي زندگي ميكند،
پرسپوليسيترين آدم دنياست!
شايد كمي كليشهاي باشد اما در پايان ميخواهيم تيم منتخب تاريخ فوتبال ايران از نگاه علي دايي را بپرسيم.
ببخشيد نميتوانم به اين سؤال پاسخ بدهم. به هر حال من فوتبالهاي قبل از
انقلاب و قبلتر را به خاطر ندارم و اگر اسمي از كسي ببرم، قطعاً در حق
ديگران اجحاف ميشود. به همين دليل بهتر است شما هم از خير اين سؤال
بگذريد! (در همين لحظه نورا دخترش كه در طول مصاحبه كنارمان حضور داشت را
بغل كرده و از ما خداحافظي ميكند.)
يادت ميآيد تو برف مجبورم ميكردي تمرين كنم؟!
مهرداد ميناوند يكي از معدود فوتباليستهاي ايراني است كه سابقه بازي در
ليگ قهرمانان اروپا را دارد. او كه در سالهاي حضورش در اتريش و تيم فوتبال
اشتروم گراتس موفق شد در اين ليگ معتبر اروپايي بازي كند، بدون هماهنگي
قبلي راهي تمرين صباي قم شد تا با اسطوره فوتبال ايران و آقاي گل جهان
ديداري تازه كند اما اين حضور يك اتفاق جالب به همراه داشت و او ژلكو مياچ،
مربي سابقش در تيمملي در زمان توميسلاو ايويچ را هم ديد. البته مياچ،
ميناوندي كه نسبت به زمان بازياش تغييرات زيادي در ظاهر و رفتار داشته را
نشناخت كه طبيعي بود. مهرداد هم مجبور شد براي اينكه مربي سابقش او را
بشناسد، آدرس بدهد و بگويد: «من زمان اوسيم در تيم اشتروم گراتس بازي
ميكردم و تو هم مربيام در زمان ايويچ بودي، يادت ميآيد من را تو برف در
اردوي تيمملي تمرين ميدادي؟» مياچ هم كه بعيد به نظر ميرسيد يادش آمده
باشد فقط سري به علامت تأييد تكان ميداد و ميخنديد... مياچ در ادامه از
شاگرد سابقش پرسيد در فوتبال هستي؟ كه ميناوند پاسخ داد: «بله تو فوتبال
هستم. البته كمي دير شروع كردم و پارسال در ليگ دو بودم. امسال انشاءا...
در ليگ يك ادامه ميدهم و ميروم جلو!» ميناوند كه حسابي از ديدن مربي
پيشين خود خوشحال شده بود، تأكيد كرد آن زمان يكي از بهترين دوران
زندگياش بود و روزهاي خوبي را با مياچ، ايويچ و در ادامه اوسيم (سرمربي
اشتروم گراتس) سپري كرده بود.