به گزارش پایگاه 598، انتخاب گزینه «دست اندازی به عدن » و کوشش برای ایجاد این تصور که: « بزودی دولتی دست نشانده زمام امور را در این شهر بندری و راهبردی به دست خواهد گرفت»، از تراوشات مغزی مشاورین و مستشارانی است که با بالاترین دستمزد ها، مأموریت دارند تا زمینه های رهایی رژیم سعودی را از باتلاق یمن فراهم کنند.
البته شماری از این مشاوران و مستشاران افرادی هستند که به صورت هفتگی در جلساتی سرّی با سفرای آمریکا و انگلیس شرکت می کنند و همزمان، فرامین لندن و واشنگتن را به منظور ازمیان بردن دغدغه خاطری که درخصوص تحولات یمن پدیده آمده، به اجرا می گذارند. بنابراین توصیه ها و نظرات مشاوره ای آن ها، بیش از آنکه منافع حاکمان سبک مغز ریاض را تامین کند، منطبق با ملاحظات و یا اغراضی است که سفارتخانه های آمریکا و انگلیس برآن تاکید دارند. آنچه مسلم است، مقامات لندن و واشنگتن، از ادامه تجاوزات نظامی به یمن و استمرار روندی که از بیش از چهار ماه پیش تاکنون در این کشور آغاز شده، راضی و خشنود هستند، ولیکن در صورتی این رضایت و خشنودی ادامه می یابد که تحولات یمن به سمت و سوی خطوط قرمز مورد نظر آمریکا و انگلیس کشیده نشود.
علت آن که مقامات ریاض نادانسته، اقدام نظامی در عدن را بر دفاع از شهرهای مرزی خود و حتی دفاع از برخی از تاسیسات مهم نظامی واقتصادی واقع در خاک این کشور، ترجیح می دهند، ناشی از اولویتی است که اربابان آن ها برای عدن قائل هستند.
پیداست که سیطره نیروهای مردمی یمن بر شهر بندری عدن و تسلط آن ها برتنگه بسیار راهبردی باب المندب، از جمله مهمترین خطوط قرمز در نزد دولت های لندن و واشنگتن است. و لذا از دیدگاه آنان، در هرحال و هرگونه که وقایع یمن ادامه پیدا کند، جلوگیری از سیطره نیروهای مردمی این کشور در استان ساحلی عدن، باید در اولویت برنامه های نظامی متجاوزان قرار داشته باشد. در واقع علت آن که مقامات ریاض نادانسته، اقدام نظامی در عدن را بر دفاع از شهرهای مرزی خود و حتی دفاع از برخی از تاسیسات مهم نظامی واقتصادی واقع در خاک این کشور، ترجیح می دهند، ناشی از اولویتی است که اربابان آن ها برای عدن قائل هستند و آن را در ردیف مهمترین خطوط قرمز خود قرار داده اند.
با اینحال در کنار این خط قرمز، خطوط قرمز دیگری هم متناسب با منافع سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکا و انگلیس، در عرصه تجاوز نظامی به یمن ترسیم شده، که آن ها نیز از اهمیت زیادی برخوردارند. این خطوط قرمز در صحنه عمل، منحصر به حیطه نظامی و تسلیحاتی است، ولیکن نتایج و پیامد های آن در عرصه های اقتصادی و سیاسی هم منعکس می شود. چنانکه ادامه جنگ علیه یمن تا خالی شدن انبارهای پر از اسلحه در عربستان ( همچنین در کویت و امارات ) و نیاز به خریدهای هنگفت تسلیحاتی،ازجمله خطوط قرمزی است که از دیدگاه لندن و واشنگتن نباید در آن خللی وارد شود. آن هم در حالی که از دیدگاه آن ها، تقویت ارتش دولت های دست نشانده منطقه جهت حفاظت از منافع غرب، تنها از طریق فروش تسلیحات جدید و ایجاد تجارب جنگی امکان پذیراست. بدیهی است که آنچه فراتر از این خطوط قرمز قرار دارد، دغدغه خاطری را درغرب ایجاد نمی کند؛ ولو آن که با فرار مجدد «خالد بحاح» نخست وزیر فراری یمن، آبرو و حیتثی برای مقامات سیاسی و نظامی رژیم سعودی باقی نماند و آنان در بازی نظامی برسر عدن، بازهم خفت های تازه ای را تحمل کرده و سرافکنده شوند.
برخی از این مقامات، ابلهانه انتظار آن را داشتند که برخی از ساکنان عدن، بعد از تحمل بیش از چهار ماه جنگ خانمانسوز ، به استقبال «خالدبحاح» و برخی از اعضای کابینه اش بشتابند، اما در کمال ناباوری، خشم و نفرت مردمی را مشاهده کردند.
برخی از این مقامات، ابلهانه انتظار آن را داشتند که برخی از ساکنان عدن، بعد از تحمل بیش از چهار ماه جنگ خانمانسوز ، به استقبال «خالدبحاح» ( معاون منصورهادی رئیس جمهور غیرقانونی یمن) و برخی از اعضای کابینه اش بشتابند، اما در کمال ناباوری، خشم و نفرت مردمی را مشاهده کردند که از دست نشاندگان می خواستند تا هرچه سریعتر این شهر را ترک کنند. در واقع همه کسانی که نخست وزیر فراری را موقع ورودش به عدن احاطه کرده بودند، مزدورانی از کشورهای دیگر بودند و به منظور شناخته نشدن صورت های خود را با استفاده تکه پارچه هایی از انظار پنهان می کردند.