اینجا جشنواره عمار است، دوکوهه
رزمندگان رسانه حزب الله که نه سوار شدن بر خرس سیاه و عکس یادگاری با
سیمرغ طلایی هدف است و نه شهوت مصاحبههای شهوتانگیز در مجلات کذایی؛
اینجا همه برای رضای خدا آمدهاند و برای نشاندن خنده بر لبان مبارک ولی
امرشان حضور دارند.
این روزها جشنواره فیلم انقلاب با
عنوان دومین جشنواره فیلم عمار، دوکوههای را برای رزمندگان رسانه حزب الله
در قلب تهران ایجاد کرده که فضایش با تمامی جشنوارههای روشنفکری که همه
از روی نفهمیدن سر تکان میدهند و به به و چه چه میکنند متفاوت است.
این جشنواره که فرزندان معنوی ولایت،
آخرین ساختههای خود را به معرض نمایش در آوردهاند نه سوار شدن بر خرس
سیاه و عکس یادگاری با سیمرغ طلایی هدف است و نه شهوت مصاحبههای
شهوتانگیز در مجلات کذایی. اینجا همه برای رضای خدا آمدهاند و برای
نشاندن خنده بر لبان مبارک ولی امرشان حضور دارند.
اینجا بسان آن رزمنده که همه از آمدن
به جبهه منعش میکردند و جواب او که میگفت من اگه کاری نمیتوانم بکنم
میتوانم که جلوی تیر و ترکش را بگیرم که تن دیگر رزمندهها را به درد
جراحت مبتلا نسازد نسبتی مستقیم دارد.
جشنواره عمار محل هیاهوی آنانکه با
انقلاب عهدی ندارند نیست اینجا دوکوهه اصحاب آخرالزمانی امام عشق است که
کمی دیرتر از کاروان شهداء پا به عرصه دنیا نهادهاند و دست بر دست
نگذاشتهاند و در جبههای از همان جنس بر ظلمت طاغوت میتازند تا طلیعه فجر
را با آواز مرغ سحری بر تشنگان نور بشارت دهند. اینجا دوکوهه عمارهاست.
شاید عمارها در ابتدای راه باشند، اما
ایمانی که آنها را در این راه همراه است و تکنیکی که بر خرق آن کوشیدهاند
تا کلامی از فرهنگ انقلاب اسلامی را بر صفحه نمایش سوار نمایند مصداق «کم
فئة قلیله غلبت فئة کثیرة باذن الله» خواهند بود تا در جغرافیای مخاطب
رسانه تمام مکر جعبه جادو را با زبان فطرت بر همگان افشاء نماید و تشنگان
حقیقت را بر صدق هنر انقلاب بشارت دهد. انشالله.