وی با وجود اینکه به خوبی از استقلال جدا نشده بود اما بدون اینکه به عقب نگاه کند، مقابل تیم سابقش قرار گرفت و بازی خیلی خوبی به نمایش گذاشت. او حتی سمت نیمکت تیم محبوبش یعنی استقلال رفت و با کادرفنی و بازیکنان این تیم خوش و بش کرد.
عنایتی که در این بازی یکی از بهترینها بود، در مورد گلی که به نام نقیزاده زده شد، بازی، وضعیت تیم، انتظارات و ... صحبت زیر را انجام داد:
* قبل از هر چیز بهتر است در مورد بازی با استقلال صحبت کنید. بازی با تیم سابقتان...
- بازی سیاهجامگان و استقلال، بازی جاندار و خوبی بود و برای افتتاحیه لیگ خیلی خوب در آمد چون هر 2 تیم میل به بردن داشتند و شرایط بازی خوب پیش میرفت. البته ما روی 2 غافلگیری گل خوردیم و زمانی که مساوی بودیم کمتجربگی باعث شد روی ضد حمله گل بخوریم. البته بعد از این گل هم خیلی تلاش کردیم که گل مساوی را بزنیم اما موفق نبودیم و باختیم. ما از این بازی درسهای زیادی گرفتیم و البته به استقلال تبریک میگویم و امیدوارم بتوانیم در بازیهای بعد نتایج بهتری بگیریم.
* البته دفاع وسط تیمتان آنطور که باید خوب کار نکرد و شاید یکی از دلایل گلهایی که خوردید و باختی که آوردید همین مساله بود.
- به هر حال اشتباه در بازی پیش میآید و در اشتباهاتی که به ضرر یک تیم است همه تیم مقصر است. مثلا وقتی یک تیم گل میخورد از من که جلو هستم تا دروازهبان تیم که آخرین محافظ دروازه است مقصر هستیم. در کل بازی خوبی بود و باید از اشتباهات درس بگیریم.
* بله واقعا شاید کسی از تیم تازهوارد سیاهجامگان انتظار نداشت این قدر خوب بازی کند.
- البته درست است که سیاهجامگان تازهوارد است اما بازیکنان باتجربهای دارد که اسم سیاهجامگان را توجیه میکند. تقریبا همه بازیکنان تیم تجربه لیگ برتر دارند و نمیشود گفت که تازهوارد هستیم.
* درست است اما به خاطر اینکه این تیم تازه از لیگ یک بالا آمده حداقل به لحاظ بودجهای و شاید امکانات مثل دیگر تیمهای لیگ برتری نیست.
- قبول دارم. بابت بودجه البته صحبتی نمیکنم چون به من ارتباطی ندارد اما بازیکنانی که تیم در اختیار دارد لیگ برتری هستند و 4، 5 بازیکن جوان داریم که به تیم خیلی کمک میکنند. ما در بازی اول نمایش قابل قبولی داشتیم اما راضی نیستیم. ما وقتی یک - یک شدیم میتوانستیم بازی را نگه داریم اما حمله کردیم که این نشان میداد میل به پیروزی در تیم ما زیاد است و این مساله نشان میدهد سیاهجامگان خودش را یک تیم تازهوارد نمیداند.
* داستان گلی که به استقلال هم زدید کمی عجیب شده. بالاخره این گل را شما زدید یا علیرضا نقیزاده؟
- فرقی نمیکند گل به نام چه کسی باشد اما تصاویر تلویزیونی هم نشان میدهد که من گل زدم. فکر میکنم به خاطر اینکه من شادی نکردم و نقیزاده این کار را انجام داد، خیلیها تصور میکردند گل را نقیزاده زده.
* اما گل به نام او هم ثبت شده.
- گفتم که فرقی ندارد. مهم این بود که تیم به گل رسید.
* به هر حال همین تک گلها میتواند در انتخاب آقای گل لیگ تاثیرگذار باشد.
- صددرصد همینطور است و اگر فیلم بازی را ببینید متوجه میشوید که گل را چه کسی زده.
* بله، ما فیلم بازی را که دیدیم انگار شما گل زدید، به خاطر همین هم میخواستیم بدانیم خودتان در مورد این گل چه چیزی میگویید.
- ببینید گزارشگر محترم تلویزیون مشهد میانهاش با من خوب نیست. نمیدانم چرا اما اینجا مشهد است...
* مگر مشهد چه فرقی با بقیه شهرها دارد؟
- نمیدانم. به هر حال برای خودم هم جای سوال دارد. من با هیچ احدالناسی مشکل ندارم ولی نمیدانم چرا آقای گزارشگر با من مشکل دارد.
* از خودش نپرسیدید؟
- نه من در این فازها نیستم که بخواهم بپرسم. به هر حال هر کسی تفکرات خودش را دارد.
* شاید به خاطر اینکه شما در اواسط فصل گذشته تیم شهرتان را ترک کردید و به استقلال رفتید ناراحت است.
- نه، پارسال و زمانی که مشهد هم بودم با من خوب نبود. نیم فصل اول فصل گذشته وقتی بازیهای ما را گزارش میکرد اصلا نام من را نمیبرد. الان هم که همه دیدند من گل زدم اسم من را نبرد و گفت که نقیزاده گل زد.
* خیلی عجیب است...
- برای خودم هم واقعا عجیب است.
* خب باز هم وقتی به استقلال گل زدید شادی نکردید. شما که گل میزنید چرا شادی نمیکنید؟
- هواداران استقلال برای من خیلی قابل احترام هستند. من با آنها خاطرات خوبی دارم. به خاطر همین هم وقتی حس کنم فقط یک هوادار از شادی گل من ناراحت میشود، عذاب وجدان میگیرم و ترجیح میدهم شادی نکنم.
* پس کلا گل زدن به استقلال برای شما اصلا شیرین نیست.
- نه، برای من فوقالعاده سخت است اما دنیای حرفهای است و نمیشود کاری کرد.
* جالب است که شما مقابل استقلال هم تلاش زیادی برای گل زدن میکنید.
- تلاش کردن جزو وظیفه من است و به خاطر تعهدی که به سیاهجامگان دارم مجبورم تلاش کنم. من از مشهد به فوتبال ایران و تیم ملی معرفی شدم. پس عرقی که به مشهد دارم نمیگویم در حد عرق به استقلال است اما کمتر از آن هم نیست.
* یکی از اتفاقات عجیب بازی با استقلال هم این بود که شما قبل از بازی سمت نیمکت تیم سابقتان رفتید...
- بله، من قبلا هم گفته بودم دنیای حرفهای یعنی همین. یک روز میخواهند یک روز نمیخواهند. این اتفاقی است که دائما در حال تکرار شدن است اما نگاه به آینده کردن بد نیست. این مساله باعث میشود تفکرات منفی از بین برود.
* در این بازی چه چیزی نظرتان را خیلی جلب کرد و به شما چسبید؟
- وا... چیزی به من نچسبید چون تیمم نتوانست ببرد. البته به تیم خیلی امیدوار شدم. راستش را بخواهید خیلی استرس داشتم که تیم چطور بازی میکند و چه میشود اما با بازی مقابل استقلال استرسم کم شد چون دیدم این تیم به دنبال نتیجه گرفتن است.
* معمولا تیمهایی که به دنبال ماندن هستند، به این هدفشان نمیرسند...
- خوب نیست انتظارات را بالا ببریم اما در همه بازیهایمان تلاش میکنیم برنده باشیم. بیگدار به آب زدن اتفاقات خوبی را به دنبال ندارد. به همین دلیل میخواهیم آگاهانه جلو برویم. این بازی در درجه اول برای اثبات خیلی چیزها خوب بود اما نباید انتظارات را بالا برد.
* شما بازیکنی هستید که سنتان از سرمربی تیم بیشتر است. این مساله باعث میشود در مسائل فنی به کادرفنی کمک کنید؟
- من با رسول هم باشگاهی بودم و با هم زندگی هم کردیم. درست است که رسول به لحاظ سنی از من کوچکتر است اما سرمربی تیم و تصمیمگیرنده است. اگر رسول از من کمک بخواهد با تمام وجود این کار را میکنم اما هرگز دخالت نخواهم کرد چون دوست دارم تیم نتیجه بگیرد. به همین دلیل موضوع سن در وادی بازیکن و سرمربی هیچ تاثیری نخواهد داشت.