به گزارش پایگاه 598 به نقل از جام نیوز، احتمالاً كسي نميداند مكزيكيها قبل از جامجهاني برزيل هم
بهدنبال كارلوس بودند. اگر پاي تعهد وسط نبود، در برزيل كروش بهجاي
ايران، روي نيمكت آزتكها مينشست. وقتي اين تيم به پليآف رفت و
سرمربياش بركنار شد، مكزيكيها سريعاً سراغ كارلوس آمدند. به او پيشنهاد
رسمي دادند تا روي نيمكتشان بنشيند اما كارلوس كروش گفت: «من به ايران
تعهد دارم و همين جا ميمانم.» مكزيك بدون كروش به پليآف رفت و توانست به
جامجهاني صعود كند.
حالا بيشتر از يك سال از آن روزها گذشته و مكزيكيها دوباره سراغ كارلوس
آمدهاند. با وجود قهرماني در گلدنكاپ، سران فوتبال مكزيك از عملكرد
مربيشان رضايت ندارند و احتمالاً طي روزهاي آينده ميگوئل هررا را بركنار
خواهند كرد. حالا دوباره مكزيكيها به ياد كارلوس كروش افتادهاند و او را
ميخواهند؛ همكاري خوبي كه ميتواند به نفع دو طرف باشد. كروش حداقل از
شرايط نابسامان فوتبال ايران دور ميشود و به جايي ميرود كه فوتبالش در
دنيا حرفهايي براي گفتن دارد. از طرفي مكزيكيها مربي باتجربهاي را جذب
ميكنند كه در جامجهاني با ايران نشان داد هنوز حرفهاي زيادي براي گفتن
دارد.
اينبار به نظر ميرسد ديگر كروش مثل گذشته پاسخ مكزيكيها را ندهد، اينكه
تعهد دارد و ميخواهد بماند. حالا همهچيز عوض شده است. مشكلات موجود بين
وزارت ورزش و فدراسيون فوتبال لاينحل بهنظر ميرسد. اين مشكلات به قدري
عديده است كه وزير و معاونهايش حتي براي مراسم بهترينهاي سال فوتبال
ايران، حضور نداشتند تا به نوعي نارضايتي خود را از مديريت فدراسيون فوتبال
نشان دهند. كروش ميگويد: «راستش هيچ چيز عوض نشده است و ما همچنان مشكلات
قديمي را داريم.»
چه كسي در خاطر دارد كه مرد مبارز تيمملي در طول 5 سال گذشته اينقدر
چهره بازندهها را بگيرد؟ كروش در سالهاي حضور در ايران اينقدر پير شده
كه حالا طاقت مشكلات را نداشته باشد و براي اولين بار نزديك به 2 ماه از
فوتبال ايران دور باشد. كروش 7 ماه از فدراسيون فوتبال هم حقوق نگرفته و
بهسادگي ميتواند قراردادش را فسخ كند. وقتي تعهدات به او هم عملي نشده،
احتمال پاسخ مثبت اين مربي به مكزيكيها قوت گرفته است. كروش ديگر آن مرد
مبارزي نيست كه بايستد و با مشكلات بجنگد. ميتوان در تكتك جملات او اثر
اين خستگي را ديد. در 5 سال گذشته مشكلات مالي تيمملي، لغو اردوها و
همچنين ناهماهنگيها كروش را آزار داد با اين حال هيچگاه از مبارزه
عقبنشيني نكرد. وقتي در بازي برگشت ازبكستان باخت و خيليها او را تحت
فشار گذاشتند تا برود، در تيمملي ماند و در نهايت ايران را با آن برد
تاريخي مقابل كرهجنوبي به جامجهاني برد اما كروش اين روزها از وضعيت
موجود خسته شده است. اينكه تيمملي همچنان قرباني اختلافات وزارت ورزش و
فدراسيون فوتبال ميشود و امكانات خوبي در اختيار ايران قرار نميگيرد.
آيا اينبار جدايي كروش جديتر از هميشه است؟ آيا مكزيكيها ميتوانند
سرمربي ايران را جذب كنند؟ آنچه پيداست، كروش براي فسخ قرارداد مشكلي
ندارد. طبق قرارداد او اگر 6 ماه حقوقش را نگيرد، ميتواند فسخ كند. آيا
كفاشيان ميتواند دوباره با تيزهوشي مديريتي خود كروش را نگه دارد يا اينكه
اتفاقات تازهتري ميافتد؟
كنايه رسانههاي مكزيكي به كروش
ميگوئل هررا، سرمربي تيم ملي مكزيك به خاطر درگيري با تعدادي از اهالي
رسانه اين كشور در آستانه اخراج از اين تيم قرار گرفته و از كارلوس كروش به
عنوان نامزد اصلي جانشيني او روي نيمكت آزتكها نام برده ميشود اما روز
گذشته پس از افشا شدن خبر احتمال حضور كروش در تيم ملي مكزيك برخي از
رسانههاي اين كشور به اين خبر واكنش نشان دادند و با اشاره به درگيريهاي
سابق كروش با خبرنگاران اين سؤال را مطرح كردند كه چگونه او ميخواهد
جايگزين هررا شود؟
بنا بر اين گزارش، كارلوس كروش در زمان سرمربيگري تيم ملي پرتغال در سال
2010 زماني كه به همراه تيمش راهي ورشو براي برگزاري مراسم قرعهكشي
مقدماتي يورو بود با خورخه باتيستا، مفسر ورزشي درگير شد. بنا بر اين
گزارش، كروش و مفسر ورزشي پرتغالي در فرودگاه لیسبون در فاصله چندمتري
يكديگر نشسته بودند كه ابتدا بحثي داغ بين آنها شكل ميگيرد و سپس اين بحث
به درگيري فيزيكي و تبادل مشت و لگد بين طرفين ميانجامد و اين درگيري با
مداخله مردم به پايان ميرسد.
حالا رسانههاي مكزيكي اين سؤال را مطرح كردهاند كه چرا بايد كروش جانشين
هررايي شود كه دقيقاً به همين دليل در آستانه اخراج قرار گرفته است!