این تصمیم را مهدی تاج تایید کرده و در این باره صحبتهای کوتاهی داشته است. تاج میگوید: «AFC اعلام کرده ورود به طبقه دوم ورزشگاه آزادی ممنوع است به این دلیل که آنجا صندلی تعبیه نشده است. معتقدم که با این وضعیت بهترین کار این است که ورزشگاهها به باشگاهها تعلق بگیرند.»
چنانچه کنفدراسیون فوتبال آسیا مصر باشد که تماشاگران در فوتبال ایران روی صندلیهای خود بنشینند و از ورود به جایگاههایی که فاقد صندلی است، منع شوند آنگاه این سوال به وجود میآید که در دربی چه اتفاقی رخ خواهد داد و آیا فدراسیون و سازمان لیگ ایران میتوانند خارج از ضوابطی که کنفدراسیون فوتبال آسیا خواسته در آن بازی خاص اجازه دهند تماشاگران به طبقه دوم بروند؟ بدون شک سازمان لیگ هرگز نمیتواند مانعی سر راه تماشاگران باشد و یا باید تا آن زمان صندلی در طبقه دوم ورزشگاهها تعبیه شود و یا اینکه خارج از نظام تعریف شده کنفدراسیون فوتبال آسیا عمل شود که این موجب کاهش امتیازهای فوتبال ایران در آسیا میشود و احتمال دارد کنفدراسیون فوتبال آسیا اقدامهایی را در این راستا انجام دهد. مسالهای که کنفدراسیون فوتبال آسیا به آن تاکید دارد، مساله کوچکی نیست و فدراسیون فوتبال ایران نیز باید آن را جدی بگیرد. با توجه به اینکه فوتبال در آسیا در حال رشد است و بخشی از سهمیههای اطلاقی به کشورها در رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا از کنار رعایت قوانین و همین استانداردها تامین میشود در نتیجه باید ساز و کاری انجام شود که فوتبال ایران نیز همسو با نظرات کنفدراسیون فوتبال آسیا پیش برود.
برای پرستیژ و شخصیت فوتبال ایران نیز مطلوب نیست که ورزشگاهها در ایران با گذشت پانزده سال از لیگ برتر، بدون صندلی باشند. یکی از مواردی که امتیاز لیگ ایران را افزایش میدهد صندلیدار بودن ورزشگاهها است اما سالها است بسیاری از ورزشگاههای تیمهای حاضر در لیگ برتر بدون صندلی از میهمانان پذیرایی میکنند که اکنون کنفدراسیون فوتبال آسیا دست گذاشته است روی مهمترین ورزشگاه فوتبال ایران تا شاید از این طریق دیگر ورزشگاهها نیز دارای شرایط استانداردی شوند.
شاید بهترین کار برای پیشرفت سریع در این زمینه اقدام به واگذاری ورزشگاهها به باشگاهها باشد. مسلما اگر باشگاهها بدانند که ورزشگاهها در اختیار خودشان است در فرصت مشخص میکوشند اقدامهایی در راستای افزایش استانداردها انجام دهند. سالها است گفته میشود ورزشگاه آزادی به دو تیم استقلال و پرسپولیس تعلق گیرد و مدیریت آن را مدیران این دو باشگاه در اختیار داشته باشند اما هیچ اقدام عملی در این راستا انجام نشده و سازمان تجهیز و توسعه و نگهداری ورزشگاههای ایران نیز تن به چنین انتقالی نمیدهد. چنانچه اینگونه ظرفیتسازی شود فوتبال ایران نیز در مسیر مطلوبتری قرار میگیرد و میتوان در آیندهای نه چندان دور تمام استانداردهایی را که مدنظر کنفدراسیون فوتبال آسیا است برآورده ساخت.