به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، مرد بیمار پای گیرنده رسانه ملی نشسته است و اخبار
توافق قدرتهای جهانی و ایران را دنبال میکند؛ کار به عکس یادگاری وزرای
خارجه ۵+۱ که میرسد رنج بیماری تمام سلولهای عصبیاش را تحریک میکند.
دیدن
یک چهره آشنا برای امثال او یادآور خاطرات دردناک دوران از ابتلا به
بیماری تا دروازههای مرگ است؛ او چهره یکی از عوامل اصلی بیمار شدنش را در
میان وزرای خندان امور خارجه در وین میبیند؛ ایدز برای او یادگاری «لوران
فابیوس» است.
* آغاز دردناک یک فاجعه ۳۰ ساله
تقویم سال ۶۳ را نشان میدهد؛ ایران درگیر جنگی است که ۴ سال از آن می گذرد و هر روز قشرهای جدیدی از جامعه را درگیر خود می کند.
کمبود
شدید فاکتورها و منابع خونی در این ایام شدیداً مسئولان وزارت بهداشت و
دولت وقت را تحت فشار قرار داده و نیاز شدید بیماران هموفیلی به این
فاکتورهای خونی فشارها را بیشتر میکرد.
واردات فاکتورهای خونی از
کشورهای تولید کننده تنها راهی بود که به فکر مسئولان وقت وزارت بهداشت
میرسد و درنهایت شرکت مورد نظر نیز انتخاب می شود؛ «شرکت فرانسوی مریو.»
فاکتورهای
خونی از شرکت فرانسوی وارد میشود و مورد استفاده بیماران هموفیلی در داخل
کشور قرار میگیرد و هیچ کس از بیماران هموفیلی، خانوادههایشان و مسئولان
وزارت بهداشت حتی فکر وجود یک آلودگی فاجعه بار را در فاکتورهای انعقادی
خون نمیکنند.
همه چیز تا دو سال آرام و بی صدا پیش میرود، اما به
یک باره در سال ۶۶ پزشکان یکی از بیمارستان های مخصوص بیماران خاص به یک
نکته عجیب در یک بیمار هموفیلی بر میخورند؛ بررسیها آغاز یک فاجعه را
تائید میکند، جوانی که دو سال بعد به دلیل همین ویروس فوت میکند، مبتلا
به HIV+ و در اصطلاح معروفش ایدز شده است.
مسئولان وزارت بهداشت در
اولین گام موضوع را به اطلاع سران قوا میرسانند؛ موضوع به دلیل ابعاد
اجتماعی و خطرناک بودن ویروس در ابتدا بعد امنیتی شدید پیدا میکند.
بررسیهای
جدی برای پیدا کردن منشا فاکتورهای خونی آلوده آغاز می شود. پیگیری ها
نشان میدهد مبتلایانی که هر روز یکی از آنها به دلیل زخمهای پوستی یا
دهانی به پزشک مراجعه و مبتلا به ایدز تشخیص داده می شوند، از فاکتورهای
خونی وارداتی استفاده کرده اند؛ آنهم فاکتورهای خونی که مورد تائید شرکت
مریو فرانسوی بوده است.
پیگیریها جدی تر می شود و شرکت مریو
فرانسوی متهم اصلی آغاز یک فاجعه بزرگ در ایران و چند کشور دیگر نظیر آلمان
و عراق (که جزو دیگر کشورهای استفاده کننده از فاکتورهای انعقاد دهنده خون
بودند) لقب می گیرد.
اما این فاجعه یک متهم دیگر نیز دارد؛ نخست وزیر ۳۷ ساله آنروزها و وزیر امور خارجه ۶۷ سال این روزهای فرانسه؛ لوران فابیوس.
* آقای نخست وزیر؛ نخستین متهم پشت پرده
«از
همه وزیران کابینهام می خوام که مسئولیت این اشتباه را بپذیرند...» فاجعه
آنقدر برای فرانسوی ها رسوا کننده بود که فرانسوا میتران رئیس جمهور وقت
فرانسه اینگونه از وزرایش میخواهد که «مسئولیت اشتباه» خود را بپذیرند.
مدیران
شرکت مریو تصریح میکنند که احتمال آلوده بودن فاکتورهای خونی را میدادند
ولی لوران فابیوس نخست وزیر وقت فرانسه در دستوری عجیب از آنها می خواهد
که فاکتورهای خونی بدون آزمایشهای مربوط به ویروس HIV+ به کشورهایی نظیر
ایران ارسال شود!
بر اساس قوانین صادرات فاکتورهای خونی در فرانسه
این محصولات باید پیش از ارسال به کشورهای هدف مورد بررسی مسئولان عالی این
کشور قرار گیرند اما فابیوس بعد از ارسال فاکتورها به کشورهای آلمان غربی،
ایتالیا، آرژانتین، عراق و ایران دستور انجام تست های غربالگری بر روی
فاکتورهای خونی را صادر میکند.
صادرات خونهای آلوده تنها ۶ ماه در
بازه سالی ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۵ میلادی (۱۳۶۳ _ ۶۴) ادامه پیدا کرد ولی عواقب این
فاجعه تا امروز دامن کشورهایی نظیر ایران را گرفته است.
میتران در
ظاهر دستور برخورد جدی با عوامل این فاجعه را میدهد و لوران فابیوس به
عنوان نخست وزیر راهی دادگاه میشود؛ دادگاهی که نتیجهای عجیب در بر دارد؛
«تبرئه لوران از اتهامات وارد شده به وی در پرونده خونهای آلوده...!»
بررسیهای
صورت گرفته نشان می داد که ۹۷۰ نفر از بیماران هموفیلی از فاکتورهای خونی
شرکت مریو استفاده کرده و مبتلا به ویروس HIV+ شده اند؛ شرکت فرانسوی زیر
بار اشتباهش رفت ولی فابیوس رسماً دست داشتن خود در این فاجعه را نپذیرفت.
* رسوایی دیگر فابیوس برای فرانسوی ها
پرونده
ارسال خونهای آلوده تنها رسوایی فابیوس نبود و پرونده سیاه وزیر امور
خارجه فرانسه با آزمایشات هستهای نامتعارف این کشور نیز گره خورده است.
جزیره
«موروروآ»در حوالی نیوزیلند و استرالیا یکی از سرزمین های فرامنطقهای
دولت فرانسه و محلی مناسب برای آزمایشات اتمی این کشور قلمداد می شد.
در
ژوئیه سال سال ۱۹۸۵ و درست در همان ایامی که خون های آلوده به ویروس ایدز
در راه تهران و دیگر کشورهای منطقه بود؛ گروهی از صلح جویان در قالب کشتی
صلح سبز عازم سواحل نیوزیلند و جزیره موروروآ شدند تا به آزمایشات اتمی
دولت وقت فرانسه در این منطقه که عامل نابود شدن محیط زیست و زندگی انسان
های جزایر اطراف شده بود، اعتراض کنند.
کشتی صلح سبز خود را به
جزایر اوکلند در نیوزیلند رسانده بود اما در صبح روزی که قرار بود عازم
جزیره شود، انفجار یک بمب جاسازی شده در بدنه کشتی، آنرا غرق کرد و یک
عکاس فعال صلح سازمان ملل نیز در این حادثه کشته شد.
بررسیهای نهادهای مختلف حقوقی و بین المللی انگشت اتهام را به سمت دولت وقت فرانسه چرخاند.
نتیجه
بررسیها روشن بود؛ ماموران امنیتی فرانسه یک بمب را در بدنه کشتی صلح سبز
جاسازی کرده و و باعث نابودی آن و کشته شدن یک فعال صلح شده بودند و این
یعنی رسوایی جدید برای نخست وزیر و دولت فرانسه.
فرانسه طبق معمول از پذیرش این رسوایی سرباز زد و هرگونه اتهامی در این مورد را رد کرد.
* غرامتی که ایران از فرانسوی ها نگرفت
پرونده
ارسال خون های آلوده پس از افشای آن ابعاد بین المللی پیدا کرد و وکلای
کشورهای مختلف ضمن شکایت از شرکت مریو و دولت فرانسه از بانیان این اتفاق
غرامت خود را دریافت کردند اما در ایران موضوع کمی متفاوت دنبال شد.
مسئولان
وزارت بهداشت بنابر دلایلی که هیچ گاه شفاف سازی نشد به صورت جدی به دنبال
پیگیری حقوقی ماجرا نبودند و حتی در سال ۱۳۷۵ و با سفر متخصصان انجمن
هموفیلی جهانی به ایران و بررسی آزمایشگاههای مربوط به فاکتورهای خونی،
موضوع ویروس زدایی در این آزمایشگاه ها با ابهام جدی مواجه شد.
در
دهه ۷۰ و با تظلم خواهی دو تن از خانوادههای این فاجعه به مقام معظم
رهبری، پرونده وارد فاز جدیدی شده و دستگاه قضایی در سال ۱۳۷۶ با دستور
رهبر انقلاب، پیگیر غرامت قربانیان این واقعه دردناک شد.
در نهایت و
با مقصر شناخته شدن وزارت بهداشت در مورد عدم بررسی دقیق فاکتورهای
وارداتی قرار شد که غرامت این افراد پرداخت شود، اما در همین میان نیز
خبرهایی مبنی بر عدم پرداخت تمام و کمال این غرامت به مبتلایان به گوش می
رسید.
موضوع دریافت غرامت از دولت فرانسه نیز هیچگاه به صورت جدی
دنبال نشد. نکته عجیب تر آنکه شرکت عامل ورود فاکتورهای خونی آلوده (مریو)
چندی بعد از این رسوایی توسط یک شرکت بزرگ سانوفی آونتیس خریداری شد.
این
شرکت بزرگ تولید کننده انواع داروهای خونی هم اکنون دارای نمایندگی رسمی
در ایران است و در حال حاضر نیز اقدام به واردات محصولات مختلف دارویی به
کشورمان می کند؛ اتفاقی که قرار دادن آن در کنار عدم دریافت غرامت از شرکت
مریو سوالات فراوانی را ایجاد می کند.
* قاتل ایرانیها در راه تهران!
مرد
هنوز از رنج دیدن چهره عذاب آور عامل اصلی بیمار شدنش خلاص نشده که خبری
دیگر بند بند استخوان او را تحت تاثیر قرار می دهد؛ «سفر وزیر امور خارجه
فرانسه به تهران!»
مرد بیمار که این روزها دوران میان سالی را با
درد می گذراند باید طی چند روز آینده عکس های یادگاری فابیوس با مسئولان
ایرانی را در آلبوم خاطراتش جای دهد و شاید در کنار آن بنویسد «عکس یادگاری
با یک قاتل...»
سفر فابیوس به تهران قطعا برای برخی دارای ابعاد
مختلف سیاسی و بین المللی باشد اما کسانی که درگیر رنج بیماری ایدز هستند
قطعا تنها یک سوال دارند؟ سوالی که به روشنی از مسئولان می پرسد که چرا
امروز در کنار گرفتن عکس های یادگاری در کنار فابیوس حتی شده آرام به شانه
وی نکوبیده و نمی گویند »راستی آقای وزیر از خون های آلوده چه خبر...؟»