به گزارش پایگاه 598، روزنامه اعتماد نوشت: ساعت به ٩:٣٠ صبح نزدیک میشود، ظریف پلههای تریبون مجلس را بعد از یک سخنرانی یک ساعت و نیمه پایین میآید، روی صندلی که مینشیند، علیاکبر صالحی پشت تریبون میرود. صندلی کناریاش را مجید انصاری میگیرد اما اینبار کسی برای احوالپرسی بالای سرش میایستد که از جا بلند میشود. غلامعلی حدادعادل که از صبح صندلیاش محل مراجعه چهرههای بیشماری بود با محمد جواد ظریف احوالپرسی میکند.
او خلوتترین زمان ممکن را برای گفتوگو با وزیر خارجه انتخاب کرده است اما
برای ظریف هدیهای هم دارد. پاکتی سفید رنگ به ظریف میدهد و به صندلیاش
باز میگردد. پاکت برای دقایقی همانطور بسته روی میز وزیر خارجه است.
صالحی هنوز هم گزارش میدهد، اطراف ظریف که خالی میشود پاکت را باز
میکند. کتابی قطور و سفید رنگ بیرون میآید؛ کتابی قطور و سفید رنگ با
عنوان «یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی از سفر کنفرانس صلح پاریس».
کتاب را بیرون میآورد، به آن نگاه میکند اما صفحه اول آن یادداشتی با خط
حدادعادل به چشم میخورد. کتابی است تالیف رییس نامی «فرهنگستان ایران» که
رییس کنونی فرهنگستان زبان و ادب پارسی به وزیرخارجه تقدیم کرده و او کتاب
را به دفترش در وزارت خارجه منتقل میکند، نگاه آشنای دیپلمات به آن نشان
میدهد که پیشتر خاطرات محمدعلی فروغی از یکی از دورههای دیپلماتیک دشوار
ابتدای قرن بیستم را خوانده است.
کتاب یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی از سفر کنفرانس صلح پاریس، یکی از تالیفهای او درباره یک ماموریت دشوار دیپلماتیک و همان کتابی است است که غلامعلی حدادعادل آن را دو مرتبه خواند و حالا به وزیرخارجه هدیهاش داده است. از دید حداد عادل کتاب مفیدی است که باید تمام مسوولانی که در حال گذر از یک مسیر سخت هستند آن را بخوانند. این کتاب خاطرات فروغی را در سال ١٩١٨ روایت میکند.
کنفرانس صلح پاریس نام کنفرانسی بود که از 18 ژانویه 1919 تا 21 ژانویه1920
به طول انجامید. قرار بود در این کنفرانس کشورهای برنده جنگجهانی اول،
سهم خود را از پیروزیها تعیین کنند و ایران به عنوان کشور «بیطرف» در جنگ
که خسارتهای بسیاری از این جنگ دیده بود، با دعاوی اصلی «گرفتن غرامت»
تحت یک هیات عالیرتبه که فروغی به عنوان رییس دیوان تمیز، مسوولیت کار
حقوقی تیم مذاکرهکننده را بر عهده داشت، به پاریس رفت. با شکست آلمان و
متحدان آن در جریان جنگ جهانی اول، مقدمات امضای قرارداد پایان جنگ و ترک
مخاصمه بین طرفهای درگیر فراهم آمده بود و کارشناسان مالی و اقتصادی که پس
از پایان جنگ اول جهانی، به حساب هزینهها و خسارات وارده بر کشورهای
متخاصم رسیدگی کرده، خسارات جنگ را بیش از ٣٣٠ میلیارد دلار برآورد کردند و
برای جبران این خسارت، شرایط سنگینی را بر شکستخوردگان تحمیل کردند.
از ایران تیم مذاکرهکننده برای گرفتن حق و حقوق ایرانی راهی پاریس شد که
این تقریبا دو سال (١٧ دسامبر ١٩١٨ تا ١١ آگوست ١٩٢٠/ ٢٥ آذر ١٢٩٧ تا ٢٠
مرداد ١٢٩٩) به درازا کشید. کار درخور تحسین فروغی، فیشبرداری دقیق از
تمامی جزییات مذاکرات و آنچه است که در پاریس میگذرد. ایران از این
کنفرانس در پی گرفتن این حقوق بود: الغای فوری قرارداد ١٩٠٧، برچیده شدن
گارد سفارتخانهها و کنسولگریهای خارجی در ایران، استرداد تمامی
سرزمینهای به زور گرفته شده از ایران، جبران خسارت اقتصادی ناشی از جنگ
جهانی بر ایران، لغو کاپیتولاسیون و تعطیل شدن محاکم کارگزاری مربوط به
رسیدگی به امور خارجیان.
در حقیقت هیات مذاکرهکننده ایرانی در پی تضمین «استقلال» و «تمامیت ارضی»
کشور ایران بود که انگلستان برای آن خواب «مستعمره» دیده بود. خواستههای
ایران در این کنفرانس ره به جایی نبرد چرا که شرکتکنندگان در کنفرانس صلح
پاریس بر این باور بودند، این کنفرانس درباره کشورهای متخاصم در جنگ است و
ایران در عمل در جنگ جهانی اول اعلام «بیطرفی» کرده است. با وجود ایران،
نطق فروغی در کنفرانس صلح پاریس برای تاریخ ایران باقی ماند و هرچند ایران
به هیچ کدام از حقوق حقه خود نرسید اما شرکت در معاهده ورسای که سنگ بنای
«جامعه ملل» را پدید آورد، سبب شد ایران به عنوان یکی از بنیانگذاران این
نهاد جهانی و به عنوان نخستین کشور عضو مسلمان جامعه ملل بتواند نقشههای
انگلستان برای تجزیه و تحتالحمایه ساختن ایران به آب کند.
حدادعادل برای ظریف چه نوشت؟
اصلیترین نکته حرکت روز گذشته غلامعلی حدادعادل اما یادداشتی است که در
ابتدای کتاب خاطرات فروغی برای ظریف نوشت. غلامعلی حدادعادل در چند خطی که
برای ظریف نوشته گویا به او توصیه کرده تا این کتاب را برای مقایسه ایران
امروز و ایران ١٩١٨ مطالعه کند، هرچند که نزدیکانش به «اعتماد» گفتهاند
هرگز منظور از هدیه این کتاب، مقایسه بین شخصیت فروغی و محمدجواد ظریف
نیست.
با وجود این هدیه دیروز حدادعادل به ظریف پیامهایی در دل خود دارد. او
کتابی را انتخاب کرده که درباره فصل فشردهای از مذاکرات مهم دیپلماتیک است
و به نظر میآید تلاش داشته تا وزیر خارجه از آن پند بگیرد. البته این
هدیه برای وزیر خارجه کشورمان بسیار خوشایند بوده است که درباره آن به
«اعتماد» میگوید: رابطه بنده با دکتر حداد عادل سیاسی نیست و مربوط به قبل
از انقلاب و دبستان و دبیرستان علوی است.یادداشت ایشان هم شخصی و دوستانه
بود و سیاسی نبود.