به گزارش
سرویس سیاسی پایگاه 598، جنگ با تمام فراز و نشیب هایش در تاریخ 27 تیر ماه 1367 به نقطه پایان رسید و عاقبت پرونده پر افتخار ملت نجیب و دلاور ایران اسلامی در این موضوع مختومه شد. دو دهه و اندی از قبول قطعنامه 598 می گذرد، در این میان پیام امام(ره) پیرامون پذیرش آن برای بسیاری، نیاز به بازخوانی دارد.
یکی از نقاط بحث برانگیز تاریخ معاصر که گاه وجه المصالحه جدال های حزبی می شود و گاه در چنبره فراموشی بزرگ، گرفتار! چرایی پذیرش قطعنامه 598 و نقش نخبگان، سیاسیون و نظامیان در همراهی و همکاری با جبهه های دفاع می باشد. در همین خصوص خبرنگار پایگاه 598 در گفتگوهایی کوتاهی با چهار تن از فرماندهان نظامی، چهره های سیاسی وقت و نخبگان به بررسی این موضوع پرداخته است که در ادامه می آید.
حجت الاسلام دکتر بهداروند از محققین و پژوهشگران دفاع مقدس و دبیر علمی همایش قطعنامه 598 درباره شیوه تحلیل قطعنامه پایان جنگ اظهار می دارد: برای تحلیل قطعنامه نباید فقط بر روی یک نقطه از ساختار و مدیریت اجرایی را مورد بررسی قرار داد و مجموعه ای از مدیران، فرماندهان و ساختار اجرایی کشور بود که به علت اینکه لجستیک و پشتیبانی جنگ در اختیار دولت بود و این امکانات لازمه علمیات های آفندی بود نقش دولت بسیار محوری بود.
نویسنده کتاب قاب قطعنامه 598 در ادامه افزود: به دلیل اینکه ما با بحران امکانات و سخت افزار های نظامی مواجه بودیم هم دشمن و هم ما می دانستیم که سالی یک عملیات بیشتر نمی توانیم انجام دهیم که این ضعفی بود که موجب رشد و پیشرفت دفاع ایران می شد.
استاد بهداروند بیان داشت: همراهی مقدورات انسانی کشور به طور جدی اتفاق نمی افتاد و برخی از مسئولین با جنگ و جبهه بیگانه بودند و در بسیاری از استان ها مشغول دنیای خودشان بودند و خلاف کشور عراق که هیچ کسی از جنگ جدا نبود عده ای از لطافت جمهوری اسلامی ایران سوء استفاده کردند و کمک جدی به دفاع در کشور نکردند و همین مقدورات انسانی بود که می توان از آن به عنوان کی از عوامل پذیرش پایان جنگ از آن یاد کرد.
عضو شورای راهبردی پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس افزود: مسئولان سیاسی و اقتصادی کشور، فرماندهان نظامی و نخبگان هر کدام در طول دفاع مقدس سهم تاثیر خودشان را داشنند منتهی سهم تاثیر جدی را دولت داشت و تفکری در دولت نهادینه شده بود که قائل به دفاع مقدس و مقاومت در برابر عراق و دنیا نبود و آن هم ریشه در تفکرات مارکسیستی و لیبرالیستی برخی از افراد داشت و اینها دست به دست هم دادند که امام قطعنامه 598 را بپذیرد و در اصل اینها(دولت فرماندهی کل قوا و فرماندهان نظامی) توان همراهی با اندیشه دفاعی حضرت امام را نداشتند و امام از جنگ جغرافیایی را تمام نمود و این واقعه تلخی بود که برای دوست داران انقلاب اسلامی در سال 67 اتفاق افتاد.
دکتر بهداروند در خصوص عدم همراهی دولت با جبهه های مقاومت اظهار داشت: فردی مثل آقای بهزاد نبوی معاونت آماد و لجستیک فرماندهی کل قوا است و آقای خاتمی معاونت فرهنگی ستاد کل قواست و اینها تفکراتی هستند که در مدیریت جنگ نقش داشتند و بخشی از تصمیم گیری حضرت امام بر می گردد به جمع بندی افراد و شخصیت هایی چون آقای روغنی زنجانی و نوربخش که می گفتند ما از لحاظ اقتصادی قادر به ادامه نیستیم در این تصمیم گیری ها موثر بود.
محسن رفیق دوست وزیر وقت سپاه در کفتگو با خبرنگار پایگاه 598 درباره میزان همراهی مسئولان کشور با جبهه های دفاع اظهار می دارد: آقای هاشمی تصمیم گرفتند که جنگ را تمام کنند و ستاد جنگ را در دولت تشکیل دادند آقای نخست وزیر رئیس ستاد، آقای بهزاد نبوی مسئول لجستیک جنگ، آقای روغنی زنجانی مسئول بودجه جنگ و آقای خاتمی هم مسئول تبلیغات جنگ که آن روند منجر به پذیرش قطعنامه شد.
وی در خصوص نامه دکتر محسن رضایی و نیازمندی های جبهه ها برای فتح بغداد اظهار داشتند: نامه آقای رضایی نیازمندی جبهه های برای چند سال بوده که یکجا هم به این امکانات نیاز نداشتند و نامه را خدمت امام بردند که منتهی به پذیرش قطنامه شد و اگر امروز گزینه نظامی برای ما رنگی ندارد برای تمام کارهایی است که در طول شش سال جنگ بعد از خرمشهر شد که ملت ایران از منظر خودکفایی به جایی رسیده است که کسی توان حمله به ایران را ندارد.
سردار محمد کوثری فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله در دوران دفاع مقدس در خصوص میزان حمایت دولت وقت از جبهه های مقاومت بیان نمودند: در سال های پایانی به نخست وزیر وقت گفته بودند که برای جبهه ها بودجه ای اختصاص دهید و آقای موسوی گفته بودند یک دلار هم باقی نمانده که بخواهیم در این جهت در نظر بگیریم و آقای بهزاد نبوی هم می گفتند توان پشتیبانی نداریم و آقای خاتمی هم بارها گفته بودند که مردم اقبالی به جبهه های ندارند و دیگر کسی به جبهه ها نمی آید لذا این مجموعه باعث شد که در نهایت کار به جایی برسد که مسئولین تصمیم بگیرند که قطع نامه 598 پذیرفته شود.
وی افزود: دولتی ها بهانه کردند که لیست ارسالی فرمانده سپاه را نمی تواند تامین کند در حالی که فرمانده کل سپاه لیست را برای چندین سال نوشته بود و در نهایت هم تاکید نموده بودند که اگر این امکانات هم تامین نشود ما راه را ادامه می دهیم. زمانی که مقام معظم رهبری به عنوان رئیس جمهور و امام جمعه تهران در نمازجمعه از مردم خواستند به جبهه ها بروند جبهه ها بیش از اندازه در طول هشت سال به جبهه ها اعزام شدند و این امر توانست توطئه صدام و منافقین را خنثی کنند و اگر این نیروها نبودند کشور دچار مشکل می شد.
سردار محمد کوثری درباره در اولویت نبودن دفاع مقدس و جبهه های مقاومت در دولت وقت بیان داشتند: میزان همکاری دولت وقت با جبهه ها و تفکر عدم حمایت از مقاومت، زمانی که اعلام می کنند حتی یک دلار هم برای جبهه ها نداریم به خوبی روشن است و آن زمان بود که آقای هاشمی به عنوان فرمانده کل قوا مسئولین را خواستند و توجیه کردند و نظریه شان را خدمت حضرت امام بردند.
سردار حسین علائی اولین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران در گفتگوی کوتاهی با پایگاه 598 درباره علل پایان جنگ بیان نمودند: جنگ به جایی رسیده بود که به غیر از پذیرش قطعنامه راه دیگری وجود نداشت و پدیرش قطعنامه بهترین تصمیم بود و می خواستیم بجنگیم که به کجا برسیم؟ و بعد از فتح خرمشهر هم شش سال جنگیدیم و به کجا رسیدیم؟ جز عملیات هایی که انجام می شد و به نتیجه نمی رسید.