در نتیجه سخنرانی سال 2009، استراتژی تسلیحاتی رئیس جمهور به عنوان "دستور کار پراگ" معروف شد. با اوباما در آوریل 2010 به پراگ بازگشتم تا شاهد امضای یک دستاورد عمده در زمینه ای دیگر از دستور کار پراگ باشم که "استارت جدید" نامیده شد. یک سال بعد از آن یعنی در آوریل 2011، من سفیر آمریکا در پراگ بودم. در آن سال و سال های آتی، به طور سالانه کنفرانس دستور کار پراگ را برگزار می کردیم. تا گام هایی را که در اجرای این دستور کار برداشته شده است و چالش هایی را که با آن مواجه شده است، ارزیابی کنیم. هدف اولیه "استارت جدید"، کاهش خطرات تسلیحات هسته ای موجود بود. هدف دیگر این بود که از طریق حفاظت از مواد هسته ای و بالابردن ضریب امنیت با ترور هسته ای مقابله شود.
من شخصا شاهد تعهد اوباما برای ارتقا استفاده صلح امیز از انرژی هسته ای بوده ام. مثلا دیدم که اوباما در دیدار با نخست وزیر چک استفاده مدنی از انرِی هسته ای را به عنوان بخشی از برنامه تامین انرژی چک (و البته به منظور کاهش وابستگی به انرژی روسیه) حمایت کرد. این رویکرد در سیاسی دولت از انرژی هسته یا صلح امیز در جهان و امریکا دنبال شده است.
حالا در توافق ممکن هسته ای با ایران نیز شاهد اجرای دستور کار پراگ هستیم که در آن آمده بود باید دولت هایی که الزامات هسته ای مربوط به قوانین بین المللی را رعایت نکرده اند، مورد بازخواست قرار گیرد. من مثل برخی ها اعتقاد ندارم که اوباما می خواهد توافق هسته ای با ایران را به عنوان میراث سیاست خارجی خود قرار دهد. با شناخت بیست و پنج ساله ای که از اوباما دارم، می توانم شهادت بدهم که این نوع ملاحظات در تصمیم گیری های مهم مثل توافق هسته ای با ایران وارد نمی شود. حتی سرسخت ترین منتقدان اوباما اعتراف می کنند که این میراث از نظر منطقی، بسیار کم اهمیت تر از پیشرفت های اخیر در زمینه قانون "برنامه درمانی" و قانون "توسعه تجارت" است.
در حقیقت، ماهیت جامع دستور کار پراگ، خودش حاکی از این است که اوباما به دنبال یک معامله اصولی است. او اعتقاد دارد که یک توافق خوب با ایران می تواند گام دیگری در مسیر ساخت آمریکا باشد. اوباما بارها تاکید کرده است که یک توافق خوب به دست آید. به همین علت است که من اخیرا بیانیه یک گروه کارشناسان متشکل از اعضای دو حزب جمهوری خواه و دموکرات پیوسته ام که موسسه واشنگتن برای صلح خاورمیانه را امضا کردم که در آن معیارهای یک توافق خوب با ایران مطرح شده بود.
در این بیانیه، پنج موضوع اصلی مورد توجه قرار داده شد: ضرورت بازرسی و راستی آزمایی، ابعاد احتمالا نظامی برنامه هسته ای ایران، توسعه سانتریفیوژها، برداشته شدن تحریم ها و عواقب نقض توافقنامه. ما همچنین درباره اهمیت به تکمیل رساندن هر توافقی با یک سیاست بازدارندگی قوی و یک استراتژی جامع منطقه ای به توافق رسیدیم. من به علت امضای این بیانیه با استقبال گرم از همه جا مواجه شدم و حتی از سوی مذاکره کنندگان در وین نیز واکنش مثبتی داشتم.