او افزوده بود: با کمال تاسف باید گفت میزان خرابکاریها و اقدامات غیر کارشناسانه در دو دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد به قدری زیاد بود که تمام افرادی که با وضعیت کشور آشنایی داشتند چند ماه قبل از انتخابات ۹۲ یقین داشتند که هر دولتی که روی کار بیاید نتواند در کوتاه مدت اقدام چشمگیری انجام دهد. به یک معنا میتوان گفت این چالهها در کشور آنقدر عمیق است که به این سادگیها تسطیح و مرتفع نخواهد شد!
در همین زمینه، محمدجواد حقشناس، دیگر فعال اصلاحطلب نیز اخیراً در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه آرمان امروز تأکید کرده است:
یک سال اول هر کدام از دولتها به ساماندهی مشکلات باقی مانده از دولت گذشته سپری شده است. با این وجود این وضعیت برای آقای روحانی دشوار تر از روسای جمهور گذشته بوده و آقای روحانی با مشکلات به مراتب بیشتری روبه رو بوده است.به همین دلیل یک سال اول دولت تدبیر و امید را نباید جزو حوزه عملکردی دولت روحانی تلقی کنیم!
*جاده صافکنی و پوشاندن خطاها و کمکاریها برای یک دولت مسندنشین از جمله اموری است که رؤیت آن در قامت یک جریان سیاسی میتواند دلیلی محکم مبنی بر وجود بیماری در آن جریان باشد.
اشخاص مذکور در حالی مشغول توجیه برخی کمکاریها و دایگی بهتر از مادر برای دولت یازدهم هستند که همه میدانند یکسال و دو سال عمر کمی نیست و طی آن میتوان مشکلات بزرگی را رفع کرد.
از سوی دیگر مگر دولت قبل یا دولتهای قبلی کشتهاند و بردهاند و سوختهاند که برخی هواداران مصلحتی رئیس جمهور روحانی حتی از ضرورت تخفیف به دولت فعلی در کارنامه اجرایی بر جا مانده سخن میرانند؟!
این در حالی است که حتی اگر هم اشتباهات اجرایی دولت قبلی بیش از حد بوده باشد؛ بدیهیست که اعلام کاندیداتوری برخی افراد برای ریاست جمهوری به این معنیست که آنها راه حلها را در اختیار دارند (کما اینکه رئیس جمهور روحانی هم نماد کلید را به مردم نشان داد) و از طرفی دودوزه بازی با رأی مردم هم در ایران اسلامی متصوّر نیست و نباید باشد.
ذکر این مثال همیشگی نیز خالی از لطف نیست که اگر حافظه تاریخی مردم ایران، خاطرات به تمامه خوب و روشنی از دوران صدارت امیر کبیر و ریاست جمهوری شهید رجایی در یاد دارند؛ جملهی این خاطرات مربوط به ۳ سال مدیریت امیرکبیر و ۲۸ روز ریاست جمهوری شهید رجایی است.
و حال باید این سؤال را پرسید که چه انگیزهای در ذهن برخی چهرههای جریان خاص غوص میخورد که ۳۶۵ روز عمر اجرایی یک دولت را هیچ نمیپندارند و عنوان میکنند که نباید این مدت و حتی بیش از آنرا جزو کارنامه اجرایی دولت دانست؟!
مجدداً تأکید میشود که هرچند دولت محترم با منتقدان دلسوز خود و دلسوز نظام اسلامی میانه خوبی ندارد و با ادبیات ناصحیحی با آنها سخن میگوید اما وجود این قبیل دوستان اشاره شده در کنار دولت نیز که یا برخی از آنها زبانی گشاده به مدح و ثنای دولت دارند (در بستههای قبلی گزارش تحلیلی به این مسئله اشاره شده است) یا برخی دیگر نیز نقش توجیهگری خودخواسته را برای دولت ایفا میکنند؛ میتواند مضارّ فراوانی را برای امروز و فردای دولت محترم ایجاد کند.
بدیهیست که در صورت استمرار اینگونه فضاها و سکوت مقامات دولت در قبال این مدایح و توجیهات مصلحتی؛ ای بسا که فضا بر دولتیان امین و متدین، مشتبه شود و هر کرده و ناکردهای در حق مردم؛ برای آنها با توجیهی ظاهراً مدلل و متقن همراه باشد. و این سرآغاز قدمگذاری در مسیر ناکجا خواهد بود.