به گزارش پایگاه 598 کیهان نوشت:رسانههای آمریکایی معتقدند گزینههای حمله نظامی و تحریمها دیگر کارآمدی گذشته را ندارند و آمریکا مجبور به توافق با ایران است.
آسوشیتدپرس
در گزارشی تحت عنوان «اگر مذاکرات هستهای سقوط کند چه خواهد شد؟» نوشت:
اگر مذاکرات سقوط کند گزینههای جایگزین جذابی وجود ندارد. گزینه نظامی که
آمریکا بر روی میز مذاکره نگاه داشته است طرفداران اندکی دارد و جامعه
جهانی هم به نظر نمیرسد تمایلی به وضع تحریمهای فلجکننده واقعی داشته
باشد. دوره نامعلوم خطرناکی پدیدار میشود.
آسوشیتدپرس افزود:
جمهوری اسلامی به طور متقاعدکنندهای چهرهای شجاعانه ارائه میدهد و دولت
اوباما میراث خود را در این توافق میبیند.
آیا حقیقتا گزینه نظامی
وجود دارد؟ آسوشیتدپرس در پاسخ این پرسش نوشت: محتملترین شیوه حمله نظامی
بمباران هوایی مراکزی خواهد بود که شماری از آنان در اعماق زمین ساخته
شدهاند.
با این حال، رهبران ارشد پنتاگون علنا بر محدودیتهای ناشی
از بمباران مراکز ایران تاکید دارند. آنها میگویند چنین حملاتی حداکثر تا
سه سال برنامه تهران برای تولید بمب را به عقب میاندازد در حالی که ایران
را چون کرهشمالی و اسرائیل برای تولید بمب در خفا مصمم میکند. لئون
پانتا، وزیر پیشین دفاع آمریکا، سال ۲۰۱۱ گفت که بمباران مراکز ایران توسط
آمریکا «عواقب ناخواستهای» در پی خواهد داشت. یک حمله تلافیجویانه علیه
اسرائیل میتواند موجب افزایش تنش شود. اسرائیل به دلیل شرایط منطقه
آسیبپذیر است.
آیا جامعه جهانی میتواند تحریمها را شدت ببخشد؟
آسوشیتدپرس در پاسخ خاطر نشان کرد: به نظر نمیآید جهان بخواهد ایران را با
مسدود کردن حرکت سرمایه و کالا به زانو درآورد. محاصره دریایی و زمینی
ایران و اعمال منطقه پرواز ممنوع در سراسر ایران بسیار پرهزینه و به لحاظ
سیاسی عملی انفجاری است. در این شرایط، تنها گزینه موجود اعمال تحریمهای
سختتر برای تشدید فشار اقتصادی بر ایران است. اما این ایده در خارج از
آمریکا خریدار چندانی ندارد. کشورهایی چون چین، هند، و ژاپن همچنان به نفت
ایران نیاز دارند.
ایران بازار بزرگی برای شرکتهای بزرگ و کوچک
خارجی است. هر چه مدت تحریمها طولانیتر شود شرکتها انگیزه بیشتری برای
دور زدن آنها پیدا میکنند و به طور بالقوه تاثیر تشدید تحریمها کاهش
مییابد.
آمریکا تقریبا از آغاز انقلاب ۱۳۵۷ خورشیدی تحریمهایی
علیه ایران وضع کرده و طی سالها این تحریمها را که شامل تحریمهای نفتی و
بانکی است چندبار شدت بخشیده است.
ممکن است چون سالهای گذشته
تمایل زیادی به افزایش تحریمها در شورای امنیت سازمان ملل متحد و اتحادیه
اروپا وجود نداشته باشد. اصول تحریمها با آمادگی شرکتها برای بازگشت به
ایران در حال سست شدن است. پیتر وست ماکات، سفیر بریتانیا در واشنگتن،
اخیرا گفت: «ما احتمالا تا رسیدن به مرز امکان اعمال تحریمها علیه ایران
فاصله چندانی نداریم. فرسایش تحریمها احتمالا پس از هرگونه سقوط مذاکرات
رخ خواهد داد.»
همزمان توماس فریدمن ضمن تحلیلی در نیویورکتایمز
خاطر نشان کرد: شگفتآور است که ایرانیها تنها در یک سوی میز مقابل
آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین با برگهایی ضعیف ]![ به این
خوبی بازی میکنند.
وی میافزاید: طی سال گذشته هر بار نکته مهمی
پیش آمد، مانند این که آیا ایران باید اورانیوم غنی شده خود را به خارج از
کشور منتقل کند، یا باید پاسخگوی فعالیتهای قبلی برای تولید بمب اتم باشد،
مرتب احساس میشود این ما هستیم که باید نیازهای ایران را در نظر بگیریم.
ای کاش ما یکبار مذاکرات را ترک میکردیم. وقتی به طرف مقابل در آن سوی
میز این پیام را بفرستید که تمایلی ندارید که او را ناکار کنید یا توافق را
ناکام بگذارید، در واقع خودتان را به طرفی برابر تقلیل میدهید و بهترین
توافق بدی که میتوان به دست آورد را، در نهایت پیش رو خواهید داشت.
فریدمن
در عین حال خاطر نشان کرد: پیش از آن که اوباما را رهبری ضعیف قلمداد
کنید، به خاطر داشته باشید که جرج بوش رئیسجمهوری پیشین آمریکا، هشت سال
برای رسیدگی به این مسئله - زمانی که به مراتب مشکل کوچکتری بود- فرصت
داشت، تا چه از طریق نیروی نظامی چه از طریق دیپلماسی مقتدرانه کاری کند،
اما او برای هشت سال هیچ کاری نکرد. اما آیا هنوز امکان دارد تا توافق بد
خوبی به دست آورد؟ توافقی که ایران را مجبور به برچیدن برنامه هستهایاش
نمیکند اما زیرساخت هستهای ایران را طی ۵ تا ۱۰ سال آتی تا حدی کوچک
میکند که ایران نتواند به سرعت به سمت تولید جنگافزار هستهای حرکت کند؟
توافقی که سطحی از شفافیت را برای نظارت بر توافق در اختیار ما قرار دهد و
به بازرسان بینالمللی اجازه دهد تا دسترسی سرزده به هر مکان مشکوک به
فعالیت مخفی هستهای داشته باشند؟ توافقی که مانع ارتقا چشمگیر ظرفیت
غنیسازی اورانیوم ایران طی دهه آینده شود؟ بله یک «توافق بد خوب» در چنین
چارچوبی هنوز امکانپذیر است، و این بستگی به جزئیات مورد مذاکره در این
روزهای پایانی دارد. چنین توافقی به رئیسجمهوری آمریکا این امکان را
میدهد که به کنگره بدبین، و همچنین به اسرائیل بگوید این بهترین توافقی
است که با یک غلاف خالی از اسلحه میتوان به دست آورد؛ توافقی که تا بروز
دگرگونیهایی در ایران زمان میخرد و بهتر از جنگی است که هیچکس نمیداند
انتهای آن چهنیویورکتایمز نوشت: اما توجه داشته باشید؛ این توافق میتواند
بزرگتر از ، یا به بزرگی، یک زلزله در خاورمیانه، مانند اشغال افغانستان و
عراق باشد. فصل مشترک آن دو در این بود که ما به هیچ عنوان آمادگی
پسلرزههای صبح روز بعد را نداشتیم. جهان عرب امروز هیچ وزن ژئوپولتیکی
ندارد. مصر ضعیف شده است، عربستان سعودی فاقد توان اعمال قدرت است، و از
عراق دیگر چیزی نمانده است. خواهد بود.