«نگاه آقای روحانی و تیم همراه ایشان همواره به عرصه سیاست خارجی بوده و ایشان راه حل مشکلات داخلی را در مساله هستهای جستوجو کردهاند. این یک خطای استراتژیک از سوی دولت بوده است.»
او همچنین تصریح کرده است: آقای روحانی به تازگی عنوان کردند که تحریمها روی مساله آب مردم هم تأثیرگذار بوده است. آقای روحانی نباید از این گونه تعابیر برای روشن شدن وضعیت استفاده کند.
*بند اول از سخنان اشاره شدهی حق شناس سخن حقی است که متأسفانه بسیاری از چهرههای جریان سیاسی خاص از آن ارادهی سوء میکنند.
سخن حق از آن رو که دیگر پس از گذشت حدود دو و نیم سال از عمر دولت یازدهم؛ میزان تأکیدات برخی مقامات دولتی بر «ضرورت باور کردن جهانی سازی»! و «رفع تحریم بعنوان یگانه کلید حل تمام مشکلات» تا آن اندازه بوده است که کوچک و بزرگ متوجه تعریف موسّع و مضیق گفتمان دولت رئیس جمهور روحانی بشوند.
این مسئله همانگونه که در کلام حقشناس نیز جلوهگر شده؛ به کرّات توسط سایر چهرههای اصلاحطلب نیز مورد اشاره قرار گرفت که دولت نباید زلف تمام مشکلات را به مذاکرات هستهای گره بزند.
این چهرهها حتی گاهی مضارّ این گرهزنی ناخوب را نیز برشمردند (نظیر آنکه ممکن است توافقی صورت نگیرد - و یا مانایی توافق محل تردید باشد-!)
اما حقیقت آنست که دولت راه خود را رفت و حجتالاسلام مصباحی مقدم، نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی چندی قبل در همین زمینه اشاره کرد که حتی اگر توافقی هم بشود؛ دولت فرصت دو سال گذشته را از دست داده است!
با تمام این تفاسیر اما ارادهی سوئی که اشاره شد آنست که منظور برخی چهرههای جریان خاص از ضرورت توجه دولت به سیاست داخلی؛ صرفاً وعدههایی است که شیخ حسن روحانی در ایام تبلیغات ریاست جمهوری مبنی بر آزادی حصر شدگان داد. (البته مشخص نیست منظور حقشناس نیز همین بوده باشد)
وعدههایی که اگرچه روحانی گاهی با کنایه از این میگوید که «قولهایم یادم نرفته»! اما همان زمان هم هویدا بود که این مسئله فراتر از اختیارات رئیس جمهوری است و انتظار چهرههای جریان خاص در این مسئله هرگز محقق نخواهد شد.
از سوی دیگر آنکه به هر حال باید پذیرفت که رئیس جمهور شناسنامه اصلاحطلبی ندارد و لذا دلیلی هم ندارد که خود را به آب و آتش بازی پر هزینهای بزند که قرار است یگانه برندهی آن جریان سیاسی خاص باشد.
درباره مسئله گرهزدن آب خوردن مردم به تحریمها نیز باید اشاره کرد که این سخن اشتباه رئیس جمهور؛ یکی دیگر از نقاط عطفی بود که در کنار نقاطی همچون «هنر ارزشی و غیر ارزشی نداریم» و «حواله دادن منتقدان به جهنم»؛ در سرنوشت دولت تأثیر بسزایی میگذارد...