اگر قرار است متنى ولو به عنوان پیش نویس منتشر شود، از حداکثر صراحت و شفافیت خصوصا "در موضوعات محورى و مورد مناقشه برخوردار باشد و قبل از انتشار از انطباق آن با خطوط قرمز که کاملا" شفاف است اطمینان حاصل شده باشد.
به رغم علاقه وافر همه براى رسیدن به یک توافق خوب،بسیار بعید به نظر مى رسد زیاده خواهى هاى امریکا اجازه دهد در این وقت اضافه چند روزه، اختلافات مهم و اساسى یکباره به نحوى حل شود که حقوق جمهورى اسلامى ایران رعایت گردد و توافق برد-برد تحقق یابد.
از طرف دیگر مىتوان درک کرد که دو طرف از اعلام شکست مذاکرات به شدت پرهیز مىکنند و در صورتیکه چنین اتفاقى بیفتد هیچکدام از طرفین حاضر نیست مسئولیت این شکست را به عهده بگیرد، ضمن اینکه کدخدا و ایادیش با ترفندها و نیرنگ بازى خاصى پروژه مقصر سازى ایران را آغاز کردهاند.
با این حساب، روند مذاکرات به کدام سمت و سو است و گمانه زنىها چه حالات و سناریوهایى را پیشبینى مىکنند؟
با توجه به شواهد و قرائن موجود، دو احتمال یا دو سناریو بیش از سایر موارد امکان وقوع دارد.
نخستین سناریوى محتمل، تمدید مذاکرات است. اگر طى چند روز باقى مانده تا شانزده تیر توافقى شکل نگیرد که بعید است بگیرد، یک تمدید چند ماهه قابل پیش بینى است که هر چند نشانه خوبى نیست اما براى دو طرف از اعلام شکست مذاکرات بهتر است خصوصا «براى طرف مقابل که چیزى از دست نمى دهد. البته طولانى شدن مذاکرات در شرایط کنونى براى ما زیانبار است چرا که نه تنها صنعت هسته اى کشور به نوعى متوقف است بلکه با توجه به رویکرد دولت که عملا» همه چیز حتى آب خوردن را به مذاکرات گره زده و خود را به عنوان «دولت تک گزینه» معرفى کرده است در این حالت چند ماه دیگر اقتصاد کشور و افکار عمومى در بلاتکلیفى بسر خواهند برد و احتمال خستگى مردم از این روند که خود هزینههایى خواهد داشت گریبان ما را خواهد گرفت. این نکتهاى است که برخى تحلیلگران آمریکایى هم به آن تصریح کردهاند.
گری سیمور مدیر «پروژه مذاکره» در دانشگاه هاروارد در گفتگو با سی اس پن گفت: «طولانیتر شدن مذاکرات به سود آمریکا و زیان ایران است ضمن اینکه ساختار مذاکرات، آمریکا را در موضعی قویتر قرار داده است.»
جیمز سِبِنیوس مدیر «گروه کاری ایران» در اندیشکده بلفر نیز در تحلیلى مکتوب خاطرنشان کرده است: «در طول مذاکرات هستهای قبل از توافق موقت، ایرانیان بی وقفه میتوانستند وقت کشی کنند در حالی که ظرفیت سانتریفیوژها و ذخیره اورانیوم غنی شده آنها به سرعت رشد میکرد. در حال حاضر، مذاکره کنندگان گروه پنج بعلاوه باید درک کنند زمان به نفع آنهاست. بیشتر برنامه هستهای ایران توسط توافق موقت متوقف شده است و...»
لذا در صورت تمدید مذاکرات، دولت و بخصوص رییس جمهور محترم مسئولیت سنگینى بر عهده دارند و براى بالا بردن امکان موفقیت در مذاکرات هم که شده باید هم در زمینه هسته اى و هم اقتصاد مقاومتى طرح ها و برنامه هایى را بطور جدى به عنوان مکمل مذاکرات در دستور کار قرار دهند تا طرف مقابل بیش از این دست مذاکره کنندگان مؤمن و شجاع ایران را خالى نبیند و خیال آسوده اش قدرى پریشان گردد. با توجه به این نکته، وظیفه شخص رئیس جمهور در پشتیبانى از تیم براى رسیدن به توافق خوب، بیش از هرکس دیگرى است.
تدوین متنى پیچیده، چند لایه و تفسیربردار، دومین سناریوى محتمل است. عدم تمکین جمهورى اسلامى ایران در مقابل توافقى که به صراحت خطوط قرمز ما را که تضمین کننده منافع حیاتى ماست نقض کرده باشد روشنتر از آن است که امریکا و همپیمانانش بخواهند آنرا دوباره تجربه کنند؛ ضمن اینکه اقناع افکار عمومى دنیا و ایران در خصوص لزوم پذیرش چنین توافقى دشوار مى باشد.
بنابراین، فریبکارى امریکایى اقتضا مىکند دست به نگارش متنى بزنند که ظاهرا «خطوط قرمز در آن نقض نشده است اما در واقع و با تفسیرها و یا شرط و شروطى که آژانس داور آن خواهد بود عملا» حقوق ما تضییع و طرف مقابل به خواسته اش خواهد رسید.
همین جا بد نیست به دو متن منتشر شده «برنامه اقدام مشترک ژنو» و «بیانیه لوزان» اشاره کنم که چه تفسیرهاى متفاوت و بعضا" متناقضى از آنها ارائه شد و فکت شیت امریکایى ها یک نمونه آن بود.
با این ملاحظه که حل اشکالات مطرح در باره متن برنامه اقدام مشترک و لوزان به برجام حواله مى شد ولى اگر اینبار اشکالى به متن برجام وارد باشد دیگر محلى براى تصحیح آن نیست. اشاره به این نکته مهم هم لازم است که بیانیه لوزان متن مناسبی براى مبنا قرار گرفتن نیست بویژه اینکه مذاکره کنندگان کشورمان پس از لوزان در پاسخ به منتقدین بارها تصریح و تأکید کردند بیانیه لوزان،صرفا" یک بیانیه مطبوعاتى است و نه توافق لذا قابل تجدید نظر و اصلاح است.
نیرنگ محتمل دیگر امریکایى ها در سناریوى دوم این است که همزمان با انتشار این متن تفسیربردار بخواهند توپ را به زمین ایران بیاندازند و به زعم خودشان یا ایران را در برابر عمل انجام شده قرار دهند و یا در ادامه پروژه مقصر سازى،ایران را عامل شکست مذاکرات معرفى کنند.
اگر چه اعتماد به تیم مذاکره کننده مى تواند موجب آرامش باشد اما در عین حال این مطالبه از مذاکره کنندگان غیور کشورمان ضرر ندارد که از تن دادن به چنین متنى خوددارى کنند و اگر قرار است متنى ولو به عنوان پیش نویس منتشر شود،تلاش کنند از حداکثر صراحت و شفافیت خصوصا" در موضوعات محورى و مورد مناقشه برخوردار باشد و قبل از انتشار از انطباق آن با خطوط قرمز که کاملا" شفاف است اطمینان حاصل شده باشد.
و کلام آخر اینکه با توجه به زیاده طلبى امریکا و متحدان غربیش از یک سو و ایستادگى و مقاومت مذاکره کنندگان کشورمان از سوى دیگر،نزدیک به محال است که وین و هتل کوبورگ در این مقطع ایستگاه آخر مذاکرات هسته اى باشند، بنابر این،این سیب باز هم خواهد چرخید!