اینها گزیده ای از تیترهای رسانه های تحلیلی امریکایی در روزهای اخیر است که از هر راه ممکن تلاش می کنند فضا را احساسی کرده و با وعده ی گشایش در مشکلات اقتصادی، فضای داخلی ایران را ترغیب به فشار بر دولت به منظور پذیرش توافق نمایند. در این میان برخی دیگر از سایت ها با القای بد بودن توافق برای امریکا و اسرائیل تلاش می کنند طرف ایرانی را به این جمعبندی برسانند که ”توافقی که برای امریکا بد است، لاجرم باید برای ایران خوب باشد!"
اما حقیقتا زیر پوست گفتگوهای هسته ای چه می گذرد و دشمن از چه اهرم هایی برای فشار به طرف ایرانی استفاده می کند؟
یکی از خطوط قرمزی که ایران بر لزوم گنجانده شدن آن در متن توافق اصرار دارد رفع تمامی تحریم ها در زمان امضای توافق (و نه اجرای تعهدات توسط ایران) است. علت لزوم این مسئله به قدری شفاف است که هرگونه توضیح بیشتر در رابطه با آن را بی معنا می کند: هدف اصلی مذاکرات رفع تحریم ها بوده است، در غیر این صورت مذاکره معنایی ندارد! اما امریکا با لجاجت اصرار دارد سازوکاری را تحمیل کند که حتی در صورت رفع یکباره ی تمامی تحریم ها، امکان برگشت پذیری آنها وجود داشته باشد. بدین ترتیب براحتی و با بهانه های واهی امریکا هر زمان که بخواهد می تواند تحریم ها را با همان شدت پیشین و یا شدیدتر اجرا کند. در این رابطه برخی دیپلمات های امریکایی حاضر در مذاکرات –بدون ذکر نام- از احتمال ابداع سازوکاربرگشت پذیری دوره ای تحریم ها سخن گفتند اما در رابطه با پذیرش این طرح توسط ایران هنوز نمی توان با قاطعیت سخن گفت.
اما یکی دیگر از حربه های امریکا برای متقاعد کردن ایران به توافق –به هر قیمتی- القای نیاز مبرم ایران به حل مشکلات از راه رفع تحریم هاست. دشمن به خوبی می داند تقویت عزت و اراده ی ملی و اعتقاد به ما می توانیم، مانع از عقب نشینی ایران در مذاکرات خواهد شد. به همین دلیل سرمایه گزاری رسانه ای عظیمی را به هجمه به این باور اختصاص داده است. به عنوان نمونه روزی نیست که در جراید و رسانه های دیداری و شنیداری غربی گزارشی مفصل از مشکلات اقتصادی ایران منتشر یا پخش نشود. پس از آزادسازی چند تن طلا و یا با انتشار خبر دستیابی ایران به حدود 100 میلیارد دلار از محل تخفیف تحریم های نفتی و غیرنفتی القای ناتوانی ایران در حل داخلی مشکلات بدون اتکای به خارج در دستور کار رسانه ها قرار گرفته است.