حسرتی که به نظر برای او آغاز یک سقوط بود. ستاره قصه ما بعد از جام جهانی حسرت بار به اروپا رفت و میان پیشنهادهای نه چندان دندان گیر، به اوساسونا پاسخ مثبت داد.
جایی که با توجه به سابقه خوب دو ستاره ایرانی شرایط برای موفقیتش مساعدتر به نظر میرسید به ویژه اینکه کاپیتان تیم ملی نیز در پامپلونا همراه او بود اما کریم در یک فصل تاریک، تنها یک بازی در ترکیب اصلی اوساسونا به میدان رفت و در بقیه ایام به نیمکت ذخیرهها پیچ شد تا بدون حتی یک گل زده فصل را به پایان برساند.
در کشاکش این فصل بد، جام ملتهای آسیا در استرالیا نیز ناکامیهای او را کامل کرد چرا که با ظهور پدیدهای چون سردار آزمون کاملا قافیه را باخت و بدل به انتخاب سوم کارلوس کیروش در تیم ملی شد تا کلکسیون ناکامیها و تیره روزیهایش کامل شود.
بعد از یک فصل عذابآور، انصاریفرد حالا در تهران است و آمده تا خستگی یک کابوس طولانی را از تن به در کند. در حالیکه زمزمه بازگشت او به ایران و تیم سابقش پرسپولیس شنیده میشود.
اظهارات انصاریفرد درباره فصلی که گذشت و تیرهروزیهایش و البته برنامه آیندهاش را در ادامه می خوانید:
* با سر و صدای فراوان و آرزوهای بزرگ به اوساسونا رفتی اما شرایط برخلاف پیشبینیها جلو رفت؟
- در اوساسونا شرایط از دست من خارج بود. در اوساسونا فقط یک 90 دقیقهای بازی کردم. شرایط سخت شده و فکر میکنم شرایط را برایم سخت کرده بودند. بد بازی کرده بودم باید بنشینم بیرون و این سوال را خیلیها از من میپرسند. مربی از روز اول به من دروغ گفت. روزی که قرارداد میبستم به من گفت مهاجم ندارم و مهاجم اول تیم من میشوی. بعد از جام جهانی بود و گفتند اگر بیایی مهاجم اول میشوی و اکنون از یک هافبک در این پست استفاده میکنیم. من چند پیشنهاد دیگر هم داشتم اما ترجیح دادم با اوساسونا قرارداد ببندم. بعد از اینکه قراردادم امضا شد، مادر مربی فوت شد و به لهستان رفت. بعد از بازگشت به من اعلام کرد باید هشت هفته تمرین اختصاصی کنی تا آماده شوی. اعلام کردم در جام جهانی بودم و کاملا آماده هستم. دو سه هفته گذشت و مربی بدنساز از من تست بدنی گرفت. بعد از تست اعلام کرد که این تست را از بازیکنان که گرفته بودم تو جزو سه بازیکن اول تیم هستی اما مربی گفت 6 هفته دیگر باید بیرون از لیست باشی و تمرین کنی. 4 هفته بعد تست دیگری گرفتند که مربی بدنساز گفت مشکل بدنی نداری. همه این اتفاقات باعث شد تا کم بازی کنم.
* چرا اینقدر کم بازی کردی؟
- اولین بازی من فیکس بازی کردم و بازی را 3-2 بردیم و نشریه محلی آنجا عکس مرا کار کرد اما بازی بعد فیکس نبودم. شرایط هماهنگی با توجه به عدم حمایتها از من صورت نگرفت. بازیکن هم پست من 11 بازی گل نزد اما در بازی دوازدهم هم فیکس بود. بعد از هر بازی آمار را میدادند و از تمام اتفاقات رخ داده در بازی آمار داشتیم و من در بازیهایی که ذخیره به میدان رفتم هم شرایط خوبی داشتم اما به من فرصت برای بازی داده نمیشد. من هیچ وقت درباره هم پست خودم صحبت نمیکنم اما به نظرم درباره من بی عدالتی شد. 34 سالش بود و اسپانیایی بود و از زمان آقای نکونام در این تیم حضور داشت.
* با توجه به این شرایط تجربه تلخی داشتی؟
- اوساسونا برای من تجربه خوبی بود اما انتظار این شرایط را نداشتم. اینکه من وارد فوتبال اروپا شدم، بزرگترین حسن برای من بود. سال اول من بود و تجربه خوبی کسب کردم و در سالهای آینده میتواند کاملا به نفع من باشد. وقتی از قارهای به قاره دیگری میروید، همه چیز آنها فرق میکند. من در فوتبال ایران بازی کردم و البته با 50 بازی ملی و از تجربه بینالمللی خوبی هم برخوردارم اما همه چیز آنجا متفاوت است. از تمرین تا بازی همه چیز متفاوت است. اگر این رفتار در اولین سال با من نمیشد، شرایط برای من بهتر میشد.
* فکر میکنی اگر بازی میکردی، میتوانستی موفق باشی و گل بزنی؟
- گل زدن که دست خداست و هیچ کس نمیتواند بگوید اگر در اوساسونا فرصت بازی پیدا میکردم، چقدر گل میزدم اما مطمئنا میتوانستم خیلی عملکرد خوبی داشته باشم. از نظر فنی شرایط خوبی داشتم. اگر اعتماد داشتند، شرایط خیلی بهتر بود. من فقط یک بازی در زمین بودم و همه چیز از دستم خارج بود.
* با این شرایط به نظر میرسد که بازیکنان ایرانی کار دشواری در اروپا دارند؟
- ذهنیت خوبی نسبت به بازیکنان ایرانی دارند. قبل از من آقای شجاعی و نکونام آنجا حضور داشتند اما باید قبول کنیم فوتبال ما نسبت به اروپا فاصله زیادی دارد و جایگاه بزرگی ندارد. برای جذب بازیکن اگر بازیکن اروپایی باشی و به تیمی اروپایی بپیوندی با توجه به اینکه سهمیه حساب نمیشوی، راحتتر است. این مشکلات پیش پا افتاده است و مشکلات زیادی برای هماهنگی و شرایط آن داریم. آنها اصلا بازیهای لیگ ما و سطح ما را نمیبینند.
* دعوت نشدن تو به آخرین تیم ملی عجیب بود؟
- اینکه در اردوی آخر تیم ملی نبودم به عملکردم در یک سال گذشته در اوساسونا مربوط میشود. بالاخره کادرفنی تیم ملی هم باید از بازیکنانی که بازی میکردند استفاده کند. بزرگان فوتبال ما و ماهایی که اکنون لژیونر شدیم در سالهای اول شرایط سختی را پشت سر گذاشتیم.
* برنامهات برای فصل بعد چیست؟
- مدیربرنامه هایم رایزنیهای لازم را برای فصل آینده انجام میدهد. فوتبال ایران زودتر از فوتبال اروپا بازیهایش به پایان رسیده. بازیکنان همه در استراحت هستند. مدیربرنامه هایم پیگیری میکند و هنوز هیچ خبری نیست. من هدفم این است که جایی باشم که بازی کنم. برای فوتبالیست این مهم است که بازی کند. بخشی از آن به شانس مربوط میشود و بخش دیگرش این است که شرایط چگونه پیش برود که بازی کند.
* وضعیت قراردادت با اوساسونا به کجا انجامید؟ ظاهرا هنوز با این تیم قرارداد داری؟
- 10 روز دیگر به اروپا و اسپانیا میروم. قرارداد دو ساله دارم اما میتوانم با توافق در فصل آینده جدا شوم. شرایط در اوساسونا سخت برایم گذشت. از هر لحاظ بخواهیم صحبت کنیم برایم بد گذشت. میتوانم در فصل دوم جدا شوم. جدایی من دست باشگاه اوساسونا نیست و کاملا دست خودم است.
* این روزها صحبت از بازگشت تو به پرسپولیس است و همه جا گفته میشود که فصل بعد در پرسپولیس بازی میکنی؟
- یکی از گزینههای اصلی من پرسپولیس است و اگر بخواهم به ایران برگردم، مطمئنا گزینه اصلی من خواهد بود. واقعا هواداران به من لطف داشتند. چه در سالی که در پرسپولیس بودم و چه بعد از آن همیشه هر جایی که مرا میدیدند، لطف دارند. تک تک هواداران پرسپولیس را دوست دارم. مطمئن باشید اگر روزی کمکی از من بربیاید، صد در صد این کار را خواهم کرد.
* با این وجود خوردبین گفته که تو در لیست برانکو نیستی؟
- آقای خوردبین از پیشکسوتان و بزرگان فوتبال ما است و در این شکی نیست اما در مورد حرفی که زدند باید بگویم پیشنهاد حضور در پرسپولیس بارها به من داده شده اما گفتم با توجه به اینکه در فصل استراحت است و ایجنت من پیشنهادات اروپایی را بررسی میکند، فعلا باید صبر کنند. با مدیربرنامههای من صحبت کردند. نمیدانم شاید یک شبه حرفهایشان تغییر کرده. من این حرف را امروز شنیدم و خیلی عجیب بود. با خودم صحبت شده و با مدیربرنامههای من هم صحبت شده بود. مهم نیست، چه باشم و چه نباشم من پرسپولیسی هستم و امیدوارم اسمش همیشه بزرگ بماند و جزو تیمهایی باشد که هر سال عنوان قهرمانی را کسب میکند. پرسپولیس اینقدر بزرگ است که به خودم اجازه حرف زدن درباره آن را نمیدهم. در پست من بازیکنان بزرگتری مثل آقای پیوس بودند که سالهای زیادی برای این تیم زحمت کشیدند. من یک سال برای این تیم زحمت کشیدم اما این دوستان اینقدر زحمت کشیدند که من فقط میتوانم بهعنوان یک هوادار حرف بزنم و اظهارنظر کنم.
* وضعیت پرسپولیس هم که به شدت نابسامان است؟
- پرسپولیس همیشه پرسپولیس است و اسمش اینقدر بزرگ است که هر شرایطی داشته باشد آرزوی هر بازیکنی است و افتخار محسوب میشود. پرسپولیس اکنون شرایط سختی دارد و هواداران جلوی باشگاه اعتراض میکنند. در این چند ساله مدیران و سرمربیان زیادی را عوض کردند. این عدم ثبات خیلی ضربه زده اما پرسپولیس یک پشتوانه بزرگ به نام هوادار دارد که همه جا از آن حمایت کردند و در باختها و ناکامیها در کنارش بودند. من هم از این قاعده مستثنی نیستم. برای من هیچ چیزی جز هواداران این تیم مهم نیست چون این تیم با هوادارانش زنده است. الان ثبات مدیریت در پرسپولیس مشاهده نمیشود و ماه به ماه مدیر را تغییر میدهند. اگر کمی جلوتر برود به نظرم روز به روز هم مدیر را تغییر میدهند.
* به تراکتور فکر نمیکنی؟
- فوتبال ایران را روی سایتها دنبال میکردم. مخصوصا هفته آخر با توجه به شرایط لیگ دنبال میکردم. تراکتور، خاطره خوبی از آنها دارم. باید از هواداران تراکتور تشکر ویژه داشته باشم. برایم سنگ تمام گذاشتند. من آذری زبان هستم و واقعا مثل خانه خودم است و از این تیم خاطره خوبی دارم. فقط میتوانم از هوادارانش تشکر کنم و برایشان آرزوی موفقیت داشته باشم.
* پس با این شرایط احتمالا تو را در لیگ ایران نخواهیم دید؟
- دوست دارم فوتبالم را در اروپا ادامه دهم و در حال حاضر چند پیشنهاد هم در این رابطه دارم و مدیربرنامه هایم به دنبال کارهایم است و طی چند روز آینده تصمیم مناسبی در این رابطه خواهم گرفت. فعلا تصمیمی برای بازگشت به ایران ندارم و همانطور که گفتم دو پیشنهاد از اروپا دارم و سعی میکنم اینبار تصمیم بهتری برای آیندهام بگیرم.