به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، در حالیکه هشتمین دور از مذاکرات هستهای ایران و کشورهای 1+5 در حال برگزاری است، طرف غربی بازی تازهای به راه انداخته تا در صورت عدم حصول توافق، تمام انگشتهای اتهام به سوی ایران نشانه رود.
ماه آوریل (فروردین) سال جاری بود که ایران و کشورهای 1+5 – آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین + آلمان – در شهر لوزان سوئیس چهارچوبی را به امضا رساندند که تفاهم لوزان نام گرفت. بعد از آن گذارهبرگی (فکت شیت) از سوی دو طرف منتشر شد که چهارچوب این تفاهم را مشخص میکرد. اکنون که دور هشتم مذاکرات هستهای برای نوشتن برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) از دو هفته گذشته در جریان است، مقامات آمریکایی بر رویه پیشین خود، در جریان مذاکرات تغییر لحن داده و بر اظهارات پیشین خود پایبند نبودند.
منابع آگاه میگویند، آمریکا درمذاکرات اخیر حداقل درباره 4 موضوع فردو، تحریم، تحقیق و توسعه و بازرسیها از آنچه در لوزان به توافق رسیده بود، پا را فراتر گذاشت. در واقع طرف آمریکایی با اصرار بر تغییر برخی مفاد تفاهم لوزان، زیاده خواهی میکند و به نظر میرسد این فضاسازی در راستای مقصر جلوه دادن ایران در صورت عدم حصول توافق است.
برای بررسی این رفتار سیاسی آمریکاییها آن هم در ضرب الاجل مذاکرات یعنی نهم تیر (امروز) گفتوگویی داشتم با یک کارشناس و تحلیلگر سیاسی آمریکایی و از دیدگاه وی این سبک رفتار در سیاست خارجی آمریکایی را بررسی کردم.
رویکرد غرب به ایران در مذاکرات، سراپا خدعه و نیرنگ است
«مارک گلن» تحلیلگر و خبرنگار آمریکایی، موسس جنبش «همبستگی هلال و صلیب» برای اتحاد مسلمین و مسیحیان علیه صهیونیستها در آمریکاست که در گفتوگو با فارس تصریح کرد «رویکرد کلی غرب در موضوع برنامه هستهای ایران، سراسر خدعه و نیرنگ است.»
گلن اذعان کرد «آمریکا و غرب نگران تسلیحات هستهای ایران نیستند، نگرانی آمریکاییها این مساله است که ایران را تهدیدی علیه حکومتهای ظالمانه خود میبینند.»
ترس آمریکا از انقلاب و ثبات ایران است نه سلاح هستهای
وی دلیل این مساله را ثبات ایران در میان کشورهای منطقه دانست و گفت «ایران مانند دیگر کشورهای منطقه، مانند کشورهای عرب منطقه نیست که بیثباتند و دچار آشفتگی سیاسی شدند. ایران در سال 1979 میلادی (1357) توانست به چیزی دست یابد که هیچ کشور دیگری دست نیافته و آن، استقلال از غرب و استقلال از صهیونیست است. بنابراین آنچه آمریکاییها و اسرائیلیها از آن میترسند و در واقع آنچه بیشتر از هر چیز دیگری آنان را میترساند این است که انقلاب اسلامی سال 1357 ایران از مرزهایش عبور کرده و با ورود به کشورهای دیگر، یکی یکی آنها را از تاثیر آمریکاییها خارج و تحت تاثیر ایران قرار دهد.»
مارک گلن افزود «بنابراین مساله هستهای ایران بهانهایست که آمریکاییها و اسرائیلیها به کار میگیرند تا ایران را به زانو درآورند. آمریکاییها از این روش استفاده میکنند که با استفاده از وسوسه برداشتن تحریمها میخواهند ایران استقلال خود را کم کم واگذار کند. آمریکاییها قصد دارند بر سیستم بانکی و سیاسی ایران نیز تسلط داشته باشند تا کسانی را که خودشان مایلند در سیستم سیاسی ایران جایگذاری کنند .و به تبع آن قادر باشند مجلس و دولت ایران را به دست بگیرند.»
با وسوسه برداشتن تحریمها، آمریکا به دنبال به زانو درآوردن ایران است
این تحلیلگر آمریکایی تصریح کرد «همه چیز درباره رویکرد آمریکاییها در موضوع برنامه هستهای ایران، به انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 بازمیگردد و سعی آمریکاییها همواره بر این اساس است که انقلاب ایران را از بین برده و با به زانو درآوردن ایران، این کشور را به سالهای دوره شاه برگردانند.»
روز شنبه و در جریان هشتمین دور از مذاکرات هستهای، فرانسه باز هم مسیر ناهماهنگی را در پیش گرفت و «لوران فابیوس» وزیر خارجه فرانسه شروطی برای حصول توافق مطرح کرد. اول راستی آزمایی مبنی بر اینکه اگر لازم باشد ایران اجازه دسترسی به تأسیسات نظامیاش را بدهد، دوم پذیرفتن محدودیت زمان دار در زمینه تحقیق و توسعه و سوم اینکه نظام بازگشت سریع تحریمها وجود داشته باشد، به این معنا که اگر ایران توافق نهایی را نقض کرد، تحریمها به سرعت بازگردد.
در ادامه گفتوگو نظر این تحلیلگر سیاسی را درباره اظهارات فابیوس و شروط وی همچنین رفتار فرانسه در این مقطع از گفتوگوهای هستهای را جویا شدم.
همه قدرتهای اروپایی از آمریکا خط میبرند
مارک گلن خاطر نشان کرد «وقتی فرانسویها این شروط را در مذاکرات مطرح میکنند ابتدا این مساله ممکن است به ذهن متبادر شود که تنها آمریکاییها و اسرائیلیها نیستند که در مذاکرات هستهای ایران نقش ایفا میکنند بلکه غربیها هم در این مذاکرات نقش دارند.
وی تاکید کرد «اما از سوی دیگر باید این را همواره به خاطر داشته باشیم که اروپاییها هرگز کاری را بدون خواست آمریکاییها انجام نمیدهند. آمریکا از همه متحدان اروپاییاش جاسوسی میکند و در خبرها دیدهایم چطور آمریکا از سران کشورهای آلمان و حتی همین فرانسه جاسوسی کرده است.»
وی این روند را روش آمریکا در قبال همه متحدان اروپاییاش دانست و گفت «این کشورها مانند یک کشور مستقل رفتار نمیکنند و از آمریکا فرمان میبرند. در عین حال همه این کشورها شامل فرانسه، انگلیس و بقیه تمایل بسیاری برای همکاریهای اقتصادی با ایران دارند اما نمیتوانند چون از آمریکاییها دستور میگیرند و آمریکاییها هم از اسرائیلیها دستور میگیرند و اگر [این کشورها] بخواهند بر اساس خواسته خودشان پیش روند در آن صورت در تقابل با آمریکا خواهند بود.»
آمریکا به دنبال نشان دادن تصویر ایران بیتمایل به همکاری است
اما به نظر من با گذاشتن شرط پشت شرط، هدف آمریکاییها به زانو درآوردن ایران است. آمریکاییها میخواهند ایران صبرش را از دست بدهد و همه مذاکرات را فراموش کند. آمریکا میخواهد همان بازی که بر سر فلسطینیها در آوردند بر سر ایران درآوردند و در آخر همان طور که میگویند فلسطینیها هستند که نمیخواهند مذاکره کنند و تروریستند، درباره ایران نیز چنین بگویند.»
مارک گلن چنین روشی را مدل مشابهی دانست که غرب بر فلسطین پیاده کرده و میخواهد کاسه صبر ایران لبریز شود. وی ادامه داد با این روش آمریکا میخواهد تصویری از ایران به جهان جلوه دهد که ایران همکاری نمیکند و در مذاکرات حضور پیدا نمییابد.
درادامه گفتوگو ضمن اشاره به سخنان مقامات ایرانی مبنی بر امکان حصول توافق در صورت حسن نیت طرف غربی، از این تحلیلگر سیاسی آمریکایی پرسیدم آیا چنین نیتی در طرف قبلی میبیند.
طرف غربی هیچ حسن نیتی در مذاکرات ندارد
وی در پاسخ موکدا گفت: «نه، نه، نه» و ادامه داد «سه بار تاکید میکنم، نه؛ از سوی طرف غربی هیچ حسن نیتی نمیبینم.»
ایران تجسم تمام آن چیزهایی است که آمریکا، اسرائیل و غرب از آن واهمه دارد
مارک گلن افزود «هیچ وقت نمیتوان به آمریکاییها، غربیها و اسرائیلیها اعتماد کرد. دلیل این مساله این است که ایران تجسم تمام آن چیزهایی است که آمریکاییها از آن واهمه دارند.» ایران یک حکومت جمهوری در خاورمیانه است که ثبات دارد و هر روز در علم و فناوری در حال پیشرفت است. بنابراین آمریکاییها به ایران نگاه برابری ندارند و همواره نگاهی به انقلاب سال 1357 ایران دارند که هیچ کشور دیگری در منطقه بدان دست نیافته است.»
وی در ادامه گفت «ایرانیها انقلابی واقعی در تقابل با حکومت تحت حمایت دیکتاتوری غرب را تجربه کردند. اما آنچه در برخی کشورهای عرب منطقه روی داد که بخشی از جنبش عربی بودند این طور بود که یک حاکم دست نشانده دیکتاتوری غرب با یک حاکم دست نشانده دیکتاتوری غرب دیگر جایگزین شد. بنابراین در این کشورها هیچ انقلابی روی نداد.»
چشمان مذاکرهکنندگان آمریکاییها به دهان نتانیاهوست
در انتهای گفتوگو مارک گلن گفت که «باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا تمایل بسیاری دارد تا پیش از آنکه دوره ریاست جمهوریاش به پایان برسد، دستاوردی در کارنامه خود داشته باشد و توافقی حاصل شود. این تحلیلگر سیاسی آمریکایی گفت «اما یک علامت سوال بزرگ همیشه وجود دارد و آن «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل است که فردی دیوانه است؛ تمام کاری که نتانیاهو انجام میدهد، جمع کردن تعدادی ایرانی منافق تروریست و به خیابان کشاندن آنان در شهرهای آمریکاست. وی قطعا قصد جلوگیری از حصول هر توافقی میان ایران و غرب یا ایران و آمریکا دارد. آنچه نتانیاهو میخواهد این است که آخرین حرف همواره حرف وی باشد؛ بنابراین مقامات آمریکایی همواره حواسشان به اسرائیل و نتانیاهوست تا ببینند چه میگوید. پس این علامت سوال بزرگ وجود دارد که اگر آمریکاییها وایرانیها بر سر برنامهای هماهنگ باشند و عمل کنند، بنیامین نتانیاهو برنامه دیگری را در پیش خواهد گرفت.»