به گزارش بی باک،
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان یکی از موانع اصلی وحدت اصولگریان، عدم مرز
بندی شفاف جبهه موسوم به متحد اصولگرایان با فتنه است که این امر باعث
نفوذ برخی مردودین فتنه در این جبهه گردیده است، امّا اعضای جبهه متحد
اصولگرایی این ادعا را به کلی رد کرده و ادعای شفافیت موضع گیریهایشان علیه
فتنه دارند و مصادیقی را که اعضای جبهه پایداری بعنوان مردودین فتنه نام
می برند را به شکلهای مختلف توجیه می کنند در همین راستا خبرنگار " بی باک"
گفت و گویی کوتاه را با دکتر علی اصغر زارعی نماینده مردم تهران در مجلس
شورای اسلام و عضو جبهه پایداری انقلاب اسلامی ترتیب داده است که در ادامه
تقدیم می گردد.
جناب
آقای زارعی؛ معیار تشخیص ساکتین و مردودین فتنه که این روزها حضور برخی از
آنها در جبهه متحد اصولگرایی مانع وحدت اصولگرایان شده است را در چه می
دانید؟
ما بدون اینکه وارد مصداقها شویم بایستی یک بحث کلی
را بپذیریم که در هر فتنه ای چه در زمان امیرالمومنین (ع) و در صدر اسلام و
چه فتنه هایی که در حال حاضر مسلمانان با آن روبرو هستند، برخی افراد ممکن
است در فضای فتنه نتوانند حق را از باطل تشخیص دهند و عده ای دیگر حق و
باطل را تشخیص می دهند امّا پای ایستادن در خیمه حق را ندارند یا با اینکه
حق و باطل را می شناسند طرف باطل را انتخاب می کنند و عده ای هم در این بین
هستند که حق را می دانند ولی سکوت می کنند و تماشاگرند. این چارچوبها در
زیارت عاشورا تعریف شده است یعنی کسانی که با امام (ع) حق را تشخیص دادند و
با امام ماندند تا به فیض شهادت نائل شدند در مقابل کسانیکه موضع امام را
شناختند ولی نتوانستند که همراهی کنند. کسانیکه ندای کمک امام را شنیدند
ولی ساکت شدند اینها همان کسانی هستند که در زیارت عاشورا آمده " لَعَنَ
اللهُ أُمَّةً قَتَلَتک وَ لَعَنَ اللهُ أُمَّةً سَمِعَت بِذلکَ فَرَضِیَت
به" اینها ندای امام را شنیدند ولی ساکت شدند. در فتنه 88 هم می توان چنین
شبیه سازی را داشته باشیم. زمانیکه مقام معظم رهبری از نخبگان و خواص
خواستند که سکوت نکنند و به روشنگری و موضع گیری در این فضای غبار آلود
بپردازند تا عده ای دچار گمراهی نشوند ولی اینها ساکت شدند. ما اینها را
ساکتین فتنه می دانیم. شاخص هم مشاهدات عینی است. ما معتقدیم کسانیکه در
برهه ای آدمهای اصولگرای خوبی بودند ولی در ایام فتنه ساکت شدند حتی موضع
دوپهلو گرفتند اگرچه بعدا برخی از آنها خودشان را اصلاح کردند و بعد از
حادثه 9 دی یک اصلاحاتی در موضع گیریها و رفتارشان پیش آمد، ولی ما می
گوییم این نوع افراد چه بسا در یک موقعیت مشابه بعدی احتمال اینکه دچار
مشکل و انحراف شوند، بیش از دیگران است.
با این حساب اختلافات موجود بین جریان های اصولگرایی را مبنایی می دانید یا مصداقی؟
طرح
این بحث را در شرایط فعلی صلاح نمی دانم ولی باید به این موضوع فکر کنیم
که اگر هدف تشکیل مجلسی انقلابی و درست است ، پس باید تمام سعیمان بر این
باشد تا نامزدهایی را انتخاب کنیم که ترکیب مجلس آن تراز نظام جمهوری
اسلامی را داشته باشد و الان باید بیشتر به مشترکات بپردازیم.
وحدت اصولگرایان در فاصله زمانی باقی مانده تا انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی را چگونه ارزیابی می کنید؟
وحدت
به این شکل که عده ای بنشینند و دیگران خودشان را به آنها نزدیک کنند،
شدنی نیست ولی وحدت به این شکل شاید عملی تر باشد که افرادی را که با شاخص
های منشور اصولگرایی همخوانی دارند ، به درستی انتخاب نموده و بعنوان نامزد
اصولگرایان به مجلس بفرستیم. در این زمینه احتمالا مشترکات بیشتری هم
وجود دارد و امکان کار و همکاری بیشتر نیز می باشد و در بدنه جامعه این
آمادگی در بسیاری از حوزه ها وجود دارد و در برخی حوزه ها هم اختلافاتی
وجود دارد که می توان با تدبیر بیشتر و حرکت عملی دوستان دیگر آنها را کاهش
داد.