سال قبل و در همین روزها، علیرضا رحیمی مدیرعامل پرسپولیس بود. او بعد از علی پروین در پرسپولیس سمت گرفت و در فصل نقل و انتقالات این تیم را همراهی کرد.
با اخراج ناگهانی علی دایی، رحیمی هم از پرسپولیس رفت یا به عبارتی کنار گذاشته شد تا زمام امور را بهروز منتقمی به دست بگیرد. این اتفاق در اواخر شهریورماه رخ داد اما چند هفته بعد، منتقمی که سرپرست باشگاه بود و منتظر حکم مدیرعاملی، از پرسپولیس رفت و جای خود را به حمیدرضا سیاسی داد.
سیاسی که رییس هیاتمدیره هم بود، این بار روی صندلی مدیرعاملی نشست و تیم را در پستی جدید هدایت کرد. سیاسی جای پای خود را محکم کرده بود که ماجرای رئال مادرید پیش آمد.
مدیرعامل پرسپولیس که همراه با حسین کلانی به باشگاه رئال مادرید رفته بود با آن اتفاق عجیب مواجه شد تا از پرسپولیس کنار برود و راهی بازداشتگاه شود.
سیاسی که رفت، علی اکبر طاهری جایگزین او شد. البته او که عضو هیاتمدیره بود به عنوان سرپرست باشگاه روی صندلی مدیریت نشست تا به شرایط بحرانی پرسپولیس سر و سامانی بدهد.
حضور طاهری هم طولی نکشید. اوایل اسفند ماه سال 1393، محمدحسین نژادفلاح در باشگاه پرسپولیس حاضر شد و جای طاهری را گرفت.
دلیل حضور نژادفلاح، رفع مشکلات مالی پرسپولیس بود. او که ارتباط مناسبی با حسین هدایتی داشت از این راه استفاده کرد و برای چند ماه توانست بحرانهای مالی باشگاه را حل کند.
قرارداد برانکو نیز در زمان قائممقامی نژادفلاح در پرسپولیس به ثبت رسید تا این مربی کروات بار دیگر به ایران برگردد و مربیگری را اینبار در یک تیم باشگاهی ادامه دهد.
نژادفلاح تا همین چند روز قبل در باشگاه پرسپولیس حضور داشت و حتی با این تیم وارد فصل نقل و انتقالات شد. او همانطور که انتظار میرفت با انتخاب هیاتمدیره جدید از کار برکنار شد تا دوباره زمام امور به دست علی اکبر طاهری بیفتد.
طاهری که همین چند ماه پیش جانشین سیاسی شده بود، این بار هم با عنوان سرپرست باشگاه به پرسپولیس برگشت تا فعلا کارهای مدیریتی را زیر نظر بگیرد.
پرسپولیس در یک سال گذشته رکوردی خارقالعاده را از خود به ثبت رسانده است؛ رکوردی که در هیچ جای جهان فوتبال نمیتوان نمونهاش را دید.
شش مدیرعامل، سرپرست یا قائم مقام در طول تنها 365 روز. رکورد را باید در کتاب گینس ثبت کنند. هر 61 روز یک مدیرعامل که نشاندهنده اوج بیثباتی در مدیریت باشگاه پرسپولیس است.
هر مدیری به پرسپولیس آمده کمتر از چند ماه دوام آورده و عمر حضورش حتی به مرز یک سال نیز نرسیده است. در دنیای فوتبال اما مدیریت باثبات از جمله دلایل موفقیت باشگاههای بزرگ است.
مثلا آدریانو گالیانی در میلان، دیوید دین در آرسنال و کارل هاینس رومنیگه در بایرن مونیخ که چون ثبات داشتند توانستند با باشگاههایشان به موفقیتهای پرشماری دست یابند.
در پرسپولیس اما از این خبرها نیست. هر مدیری میآید از دو ماه آینده خود خبر ندارد. نتیجهاش میشود همین بحرانی که پرسپولیس با آن دست و پنجه نرم میکند. هم بحران مالی، هم بحران مربیگری و هم بحران مدیریتی. پرسپولیس همهاش را با هم دارد. نمونهای که در تاریخ فوتبال ایران کمتر مشابه آن را مشاهده کردهایم!