به گزارش پایگاه 598 به نقل از جهان، آقای دکتر حسن روحانی رییس جمهوری دیروز در بجنورد با بیان این
که کسانی که میگویند تحریمها مهم نیست، گویا از جیب مردم خبر ندارند،
گفت: «کسانی که میگویند نباید با قامتی رشید و بهرهگیری از
دیپلماتهای کارآزموده در برابر ۱+۵ ایستاده و مذاکره کنیم از زندگی مردم
بیخبر هستند».
به
روال گذشته باز هم رییس جمهور محترم مبهم و در لفافه سخن می گویند و حاضر
نمی شوند منظور خود را بصورت شفاف و روشن بیان کنند. ایشان مشخص نمی کنند
که چه کسانی «می گویند تحریمها مهم نیست» و چه افرادی معتقدند که نباید با
کشورهای موسوم به ۱+۵ مذاکره کرد؟ اما اگر بنا را بر این بگذاریم که منظور
رییس جمهور محترم از این تعابیر، منتقدان توافق ژنو و بیانیه لوزان و
افرادی است که امروز به عنوان «دلواپس» خوانده می شوند، باید گفت که بررسی
دقیق اکثریت قریب به اتفاق نقدهای منتقدان توافق های هسته ای دولت یازدهم
با ۱+۵ نشان می دهد که هیچ کدام از آنها نه تنها مخالف مذاکره نیستند بلکه
همگی حامی جدی رسیدن به توافق با غرب هستند و در این زمینه کاملا با دولت
تدبیر و امید اشتراک نظر دارند، تنها اختلاف نظر آنان با تصمیم گیرندگان
قوه مجریه بر سر چگونگی توافق و مفاد آن و نیز حقوق ایرانیان و امتیازهای
داده شده و گرفته شده از طرف مقابل است. گرچه نیازی به ذکر نام نیست اما از
شریعتمداری کیهان و زاکانی و نبویان و بذرپاش مجلس و زیباکلام و ایزدی
دانشگاه و محمدی رسانه و... هزاران فرهیخته و نخبه و دانشگاهی و حوزوی همگی
موافق جدی «توافق خوب» هستند اما بر خلاف تفکر حکم بر دولت، مخالف گزینه «توافق تحت هر شرایطی ولو بد» هستند.
منتقدان
و معترضان -که حاصل کارشان به نفع تیم مذاکره کننده هسته ای و مانع انفعال
ایشان خواهد بود- بر خلاف شعار معروف آقای ظریف وزیر امور خارجه که می
گوید «هر توافقی بهتر از توافق نکردن است»
معقتدند در توافق نهایی هسته ای با غرب باید حق غنی سازی واقعی ملت ایران
–که حاصل خون شهدا و نیاز مبرم امروز و آینده کشور است- به رسمیت شناخته
شود و ایران حق تحقیق و توسعه در این زمینه داشته باشد. آنها معتقدند که
دولت نباید زیر بار خواسته نامشروع و زیاده خواهانه غرب مبنی بر بازرسی از
مراکز نظامی کشورمان و بازجویی از دانشمندان هسته ای برود.
بر
خلاف القای غیر مستقیم آقای دکتر روحانی که منتقدان را به «بی خبری از جیب
مردم و غیر مهم خواندن تحریمها» متهم می کند، باید گفت که اتفاقاً بخش
مهم نقدها و مطالبات منتقدان توافق امروزی و دیروزی به برداشته نشدن
تحریمها پس از توافق برمی گردد. آنها می گویند همزمان با امضای توافق
باید همه تحریمها یکجا برداشته، برچیده و لغو شود در
حالی که کمتر روزی یا هفته ای است که یک مقام غربی و بویژه آمریکایی
صراحتاً اعلام نکند که تحریمها حالا حالاها پابرجاست و تنها بخشی از آنها بعد
از مدتها "تعلیق" خواهد شد. سخن منتقدان این است دولت برای حل مشکلات
معیشتی مردم –و به قول آقای روحانی جیب مردم- منتظر غرب و لغو تحریم نماند و
سفره مردم را به میز مذاکره گره نزند که در این صورت نه نان مردم تامین
خواهد شد و نه توافق خوب قابل حصول. کدامیک از منتقدان بیانیه لوزان تا
کنون با لغو تحریم ها مخالفت کرده اند؟ نه فقط مخالفت نکرده اند که بر خلاف
دولت که به تعلیق بخشی از تحریم ها نیز راضی است، مطالبه آنها برداشته شدن همه تحریم هاست.
منتقدان
می گویند «ما می توانیم» با «اقتصاد مقاومتی و درون زا» مشکلات کشور را حل
کرده و چشم به اما و اگرها و نازکردن های طرف غربی نباشیم تا هم استقلال و
هم اقتصاد خود را حفظ کنیم اما تفکر دیگری می گوید «ما نمی توانیم» جز با
کمک غرب!
به نظر می رسد برخی ادعاهای مقامات اجرایی درباره باخبری
از جیب مردم چندان صادقانه نیست چه که اگر این چنین بود یک شبه قیمت بنزین و
نان افزایش چشمگیر نمی یافت (اگر چه مدعی گران نشدن آنها می شوند!)،
یارانه ها در مسیر سیاسی کاری قرار نمی گرفت، مسکن مهر تعطیل نمی شد، قیمت
برق، آب، گاز و تلفن مواد غذایی افزایش نمی یافت، حمل و نقل گران نمی شد
و... آنهایی از جیب مردم بی خبرند که ثروت های افسانه ای هزار میلیاردی
دارند و ساکنان کاخ های اشرافی هستند نه کسانی که در خط امامِ دیروز و
امروز از حقوق و عزت ایرانیان دفاع می کنند و شجاعانه در برابر مستکبران و
شیطان بزرگ می ایستند. آنانی از جیب مردم بی خبرند که رانت های ۶۵۰ میلیون
یورویی می دهند و می گیرند و در همان حال از فیش حقوقی معلمان و پرستاران و
کارگران و عقب افتادن حقوق آنان خبر ندارند. حکایت فقر و غنی فراتر از
نوشته و به درازای تاریخ است...