کد خبر: ۳۲۰۳۹۳
زمان انتشار: ۰۸:۳۳     ۲۴ خرداد ۱۳۹۴
مروري بر اولين وعده‌هاي رسمي كه داده شد، اما هنوز اجرا نشده است.
به گزارش پایگاه 598، روزنامه سیاست روز نوشت:  درست دو سال پيش در چنين روزي، مردم ايران باز هم روز تاريخي ديگري را رقم زدند. روزي كه مردم ايران باز هم پاي صندوق‌هاي راي آمدند تا انگشتان جوهري خود را در چشم دشمنان اين كشور و نظام كنند. روزي كه مردم ايران برخلاف حرف‌هاي به دور از عقل و منطق و انصاف برخي، آمدند تا نشان دهند پاي نظام خود ايستاده‌اند و همچون گذشته به آن اعتماد دارند. ۲۴ خرداد يك برنده بزرگ و واقعي با بالاترين نصاب ممكن داشت: ملت بزرگ ايران. آن روز مردم با سليقه‌ها و افكار مختلف آمدند و به كانديداي مورد نظر خود راي دادند. فرداي آن روز اعلام شد كه حجت‌الاسلام حسن روحاني با كسب كمي بيش از نيمي از آراي مردم توانسته رئيس‌جمهور ايران شود. ۲۵ خرداد اتفاقا از روز قبلش زيباتر بود. مردم ايران سواي از آنكه به چه كسي راي داده بودند، به خيابان‌ها آمدند و به جشن و پايكوبي پرداختند. شب شادي ملت ايران، مثل روز روشن بود. اتفاقا در همان روز بود كه ساير كانديداها به برنده انتخابات يازدهم خيلي زود پيام تبريك فرستادند و ضمن حمايت از منتخب ملت، آمادگي خود را براي كمك به منتخب مردم اعلام كردند. برخلاف چهارسال قبل، ديگر خبري از لشكركشي‌هاي خياباني نبود. ديگر كسي نگفت «راي منو پس بگير» و ديگر برخي‌ «السابقون»! انقلاب، آبروي چند دهه حضور خود در نظام اسلامي را زير پاي ملت و كف خيابان‌ها نينداختند. ديگر كسي نبود كه قبل از شمارش آرا خودش را برنده بداند. ديگر كسي پاي فرزند فلان جا و داماد بهمان جا را به ميان نياورد. كسي خواستار ابطال انتخابات و يا حتي بازشماري چند صندوق را هم نداشت. اين‌بار برخي‌ها به برخي ديگر درس دموكراسي داده بودند. مردم ايران تصميم گرفته بودند، تنها روحاني در ميان كانديداها، رئيس‌جمهورشان باشد. بگذريم. ۳ روز بعد از آن اتفاق زيبا، رئيس‌جمهور منتخب اولين نشست خبري خود را برگزار كرد. ۲۷ خرداد زماني بود كه حسن روحاني روبه‌روي خبرنگاران متعدد نشست و در پشت ميكروفون‌هاي رنگارنگ به سوال اصحاب رسانه پاسخ داد. رئيس‌جمهور در اين نشست خبري برخي از وعده‌هاي دوران رقابت را تكرار كرد و در اولين جمله‌هايش تاكيد كرد كه «من می‌خواهم خطاب به ملت بزرگ ایران بگویم که وعده‌های انتخاباتی را فراموش نخواهم کرد.» مرور برخي از سخنان رئيس‌جمهور منتخب آن زمان خالي از لطف نيست:

کشور نیاز به همدلی، وحدت و اعتماد دارد. تنه‌ها، توهین‌ها و تخریب‌ها را برای همیشه از یاد ببرید و فراموش کنید.
بد نيست حالا كه دولت يازدهم به نيمه راه رسيده است، با مروري به رفتار و گفتار دو سال گذشته خود مرور كند كه آيا واقعا «تنه‌ها، توهين‌ها و تخريب‌ها» از ياد رفته است؟ آيا اكنون اگر كسي به دولت نقدي داشته باشد، دچار تنه و طعنه نمي‌شود؟ آيا از دوسال پيش تا به حال برچسب‌هاي جديدي در عرصه سياست خلق نشده است؟ آيا دولتمردان كه اتفاقا همه از باسابقه‌ها و پيشكسوت‌ها هستند مي‌توانند بدون اينكه طرف مقابل را متهم كنند و وجهه او را تخريب كنند، پاسخگوي نقد باشند يا نه؟
قطعا آقاي رئيس‌جمهور هم به خوبي مي‌داند كه چنين نيست و متاسفانه فضاي سياسي جامعه به سويي رفته كه برخي‌ها توهين و تحقير را نه تنها زشت نمي‌دانند كه مباح هم مي‌شمارند. 

اعتدال همان مشی و شیوه‌ای است که در زمینه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، راه تندروی، افراط، شعار، خودشیفتگی را می‌بندد.
تعريف درست رئيس‌جمهور در آن روزها متاسفانه به درستي تعبير نشد. مشي اعتدالي قرار بود راه تندروی، افراط، شعار، خودشیفتگی را ببندد، اما متاسفانه در همين دولت اعتدال كم نيستند افرادي كه به شدت دچار خودشيفتگي هستند و خودشان را از اشتباه و خطا و افراط مصون و معصوم مي‌دانند. افرادي كه در برخي مواقع در شعار دادن و عمل نكردن، گوي سبقت را از قبلي‌ها ربوده‌اند.
مصداق بارز آن را مي‌توان در برخورد با منتقدان دانست. الفاظي كه در برابر منتقدان در اين دو سال اخير به كار رفت، شايد در تاريخ انقلاب بي‌سابقه يا دست كم كم‌سابقه باشد.

باید ظرفیت اقتصادی در کشور فعال و موانعی که در این زمینه وجود دارد برطرف شود. بخش‌هایی که فعال نیستند باید فعال شوند و نقدینگی به سرعت کنترل و به سمت تولید هدایت شود.
كاش مي‌شد به مردم گزارش داد كه طي دوسال اخير به جز انتقاد از دولت قبل و عملكردش در حوزه‌هاي مختلف، درخصوص فعال شدن بخش‌هاي غير فعال اقتصادي چه اتفاقي رخ داده است؟ كاش مي‌شد پرسيد چگونه شد كه نقدينگي نه تنها كنترل نشد بلكه افزايش چشمگيري هم داشت؟ كاش مي‌شد درخصوص هدايت نقدينگي به سمت توليد، پرداخت يارانه توليد، حمايت از توليدگران هم يك گزارش مبسوط داده مي‌شد تا مشخص مي‌شد پس از گذشت ۲ سال از عمر يك دولت چه اتفاقاتي در حوضه اقتصاد رخ داده و مباحثي نظير نقدينگي، تورم، ركورد، جداي از آمارها و سخنان زيبا در عرصه ميداني به چه سرنوشتي مبتلا شده‌اند.

با کمک مردم عزیز ما هرچه زودتر این اتفاق(كاهش نرخ بيكاري) می‌افتد. مساله اشتغال مساله بسیار مهم و دغدغه اکثریت خانواده‌های ایرانی عزیز است و... دولت هم برنامه‌ریزی می‌کند که مشکلات دیگر را رفع کند و ان‌شاءالله شاهد خواهیم بود که در سال اول آثار این مساله را ببینیم. هر وقت رقم بیکاری تک رقمی شد جشن کوچک و وقتی به متوسط و نُرم جهانی رسید جشن ملی خواهیم گرفت.
شايد اين بند هم نيازي به توضيح اضافه نداشته باشد. مسئله اشتغال هنوز و همچنان جزو مشكلات اصلي اقتصاد كشور تلقي مي‌شود. موضوعي كه پس از گذشت دو سال از عمر دولت تدبير هم راه علاجي پيدا نكرده است و تنها به مسكن‌هاي زودگذر مي‌توان دل خوش كرد. به هرحال وقتي بحث توليد ملي و استفاده از ظرفيت‌هاي داخلي مغفول مي‌ماند و برخي مسئولان چون گذشته راه نجات را در واردات بي‌رويه و بدون منطق مي‌يابند، نبايد توقع اين را داشت كه بتوانيم حتي جشن كوچكي برگزار كنيم!

مساله تحریم معضلی است که امروز با آن مواجه هستیم که البته ظالمانه است و ملت ایران کاری نکرده که استحقاق تحریم را داشته باشد. کاری که ما انجام داده‌ایم قانونی و در چارچوب مقررات بین‌المللی بوده است.
اين جمله رئيس‌جمهور در آن روز يكي از نكات مهم و برجسته سخنان ايشان بود. تاكيد بر قانوني و درچارچوب بودن عملكرد و ظالمانه بودن تحريم‌ها. حال سوال اينجاست اين حقوق حقه ملت چگونه بايد استيفا شود؟ ما طبق قانون پيش رفته‌ايم و غربي‌ها بي‌قانوني را به حد اعلا رسانده‌اند. چرا به جاي اعتمادسازي طرف غربي و به چالش كشيدن تحريم‌ها، حالا باز هم ما مجبوريم اعتمادسازي كنيم و غربي‌ها علي‌رغم همكاري ايران، همچنان بر موضع تحريم‌ها تكيه زده‌اند و به دنبال باج‌گيري هستند؟ چرا يك موضع محكم و قاطع در مقابل اين گستاخي‌ها گرفته نمي‌شود؟

مسکن مهر باید تکمیل شود؛ البته اشکالاتی دارد که لازم است مرتفع شود. مثلا از لحاظ مکان و امکانات مشکلاتی وجود دارد و برخی جاها به صورت یک خوابگاه است که باید به صورت یک شهرک شکل بگیرد.
كاش اين جمله را رئيس‌جمهور محترم در حكم وزير راه دولت هم قيد مي‌كرد تا آن بنده خدا گوشي دستش باشد و از آن طرح مهم به عنوان «مزخرف» ياد نكند. تعهدي كه از دولت قبل برجاي مانده و علي‌رغم تاكيد رهبر انقلاب بر به اتمام رساندن آن، همچنان بسياري از مردم درگير آن هستند و جواب درست و درماني هم نمي‌گيرند. مردمي كه به اميد خانه‌دار شدن، سرمايه‌هاي اندكشان را جمع كردند تا شايد زير سقف خانه خودشان بنشينند، اما حالا نشسته‌اند تا ببينند دولت براي آينده‌شان چه تصميمي مي‌گيرد. دوسال از عمر دولت گذشته است و همه مي‌دانند كه مردان كابينه يازدهم، به اين طرح دولت قبلي انتقاد دارند، اما به جاي حل مشكلات آن، نام طرح‌هاي ديگري نظير مسكن‌ اجتماعي و... مطرح مي‌شود.

من از امروز رییس جمهور منتخب تمام مردم هستم و وظیفه دارم به خواست و نظر همه مردم ایران توجه کنم و تلاش خواهم کرد که به همه خواسته‌ها و مطالبات به حق همه مردم، احزاب و گروه‌ها توجه داشته و در این راستا حرکت کنم.
خوب است حالا كه عمر دولت به نيمه نزديك مي‌شود، آقاي روحاني و همكارانشان در همين جلسات هيئت دولت بنشينند و عملكرد يك دولت مدعي فراجناحي را بررسي كنند. ببينند در اين ميان سهم مردم، احزاب و گروه‌هايي كه زير پرچم جمهوري اسلامي نفس مي‌كشند به يك اندازه پرداخته شده است و دولتمردان محترم توانسته‌اند علي‌رغم تمايلات حزبي و جناحي خود، نگاهي فراجناحي داشته باشند؟ آيا دولت يازدهم به جز همايش‌هايي در راستاي تئوريزه كردن معناي اعتدال توانسته در عمل هم معتدل برخورد كند و از رفتارهاي سليقه‌اي و حزبي فاصله بگيرد؟ آيا توانسته آنچه بر گذشتگان نقد داشته را خود تكرار نكند؟

دولـــــت آینده، دولت کارآمدی و شایسته‌سالاری است و از همه عزیزان و مدیرانی که هشت سال کار و تلاش کردند و شایسته هستند استفاده می‌کنیم و در مقابل آنها تواضع می‌کنم؛ البته اگر کسی اتوبوسی آمده باشد و بدون بلیط، خودش می‌داند.
شعار شايسته‌سالاري، از آن شعارهايي است كه دست كم طي دو دهه اخير مدام از سوي روساي دولت‌هاي مختلف تكرار شده است، اما متاسفانه در مقام عمل، نتيجه قابل قبولي نداشته است. كنار گذاشتن افرادي كه پيش از اين بر مسند كار بوده‌اند، يك امر عادي در ابتداي هر دولتي محسوب مي‌شود و شايد اگر يك دولت چنين برخوردي نداشته باشد، مورد عجيب و حتي در برخي موارد لازم به مواخذه تلقي مي‌شود.
در اين دولت هم سعي شد تا مديران گذشته، چندان بر سر كار باقي نمانند. به نوعي يك بي‌اعتمادي نسبت به گذشتگان وجود داشته و دارد و همواره دولت‌ها مديران پيش از خود را به چشم يك رقيب خطرناك مي‌نگرند. در اين دولت هم همين اتفاقات رقم خورد و اغلب مديران با بليط هم يا از قطار پياده‌شان كرديم و يا مجبور به پياده شدن شدند.

قول می‌دهم من به سهم خودم اجازه نخواهم داد در دولت آینده به کسی توهین شود یا تهمت زده شود، بلکه اخلاق، برادری و محبت در کشور مستقر خواهد شد که فقط از این راه می‌توان کشور را پیش برد.
اين يكي از وعده‌هاي رئيس‌جمهور محترم بود كه نه تنها عملياتي نشد، بلكه دقيقا در خلاف جهت آن حركت شد. متاسفانه توهين و تهمت، جزو مواردي بود كه در اين دولت به طور مستمر تكرار شده و مي‌شود. از رئيس‌جمهور محترم گرفته تا برخي وزرا و مديران و حتي رسانه‌هاي حامي دولت، جواب منتقدان را جز با زبان تحقير و توهين ندادند و مردمان عادي و دلسوزان انقلاب را با انواع و اقسام انگ‌ها و با يك پيشوند «برخي» به صفت‌هايي چون دلال، كاسب، دلواپس و بزدل و... ملقب كردند. اين دقيقا جريان معكوس قولي بود كه رئيس‌جمهور محترم بر آن اصرار داشت و به قولي وعده استقرار اخلاق و محبت به جاي خوبي نرسيد و مردم نتوانستند بپذيرند كه در كوچه‌هاي اين كشور بوي اخلاق، برادری و محبت پيچيده است. 

حداکثر تلاش این است که به دشمنان بفهمانیم ناچار هستند در برابر ملت بزرگ ایران سر فرود آورند نه اینکه دشنه خود را نشان دهند.
متاسفانه در عرصه ديپلماسي و پاي ميز مذاكرات اين اتفاق هم نيفتاد. نه تنها دشمنان ما در برابر ملت بزرگ ایران سر فرود نياوردند كه بلكه در مواقعي گستاخي‌هاي خود را بيش از حد ممكن افزايش دادند. داستان معرفي سفير ايران در سازمان ملل، مشتي نمونه خروار از رفتارهايي بود كه برخلاف عزت ملي صورت گرفت و در نهايت هم دشمنان ملت ايران بودند كه ما را مجبور به تغيير «تنها گزينه‌»مان كردند.
در همين نشست خبري ۲۷ خرداد دو سال پيش رئيس‌جمهور درخصوص رابطه با همسايگان و به خصوص عربستان سعودي سخنان زيادي را مطرح كرد. تلاش براي گسترش همكاري‌ها و روابطي نزديك‌تر. حال كه دو سال از آن سخنان مي‌گذرد، چه اتفاقي در برخورد همين همسايه بي‌منطق ايران رخ داده است؟ جز توهين به مردم و نظام جمهوري اسلامي، جز قلدرمأبي و تهديد چه كرده‌اند و چرا پاسخ درخوري هم دريافت نمي‌كنند؟

پايان سخن
قطعا بررسي همه وعده‌هايي كه از سوي رئيس‌دولت يازدهم در روزهاي رقابت‌هاي انتخاباتي مطرح شد، زمان و مجال بيشتري را مي‌طلبد. مرور فيلم‌هاي تبليغاتي، گفت‌وگوهاي راديو - تلويزيوني، سفرهاي استاني و حضور در جمع مردم نقاط مختلف كشور و بيان وعده‌ها و ارائه برنامه‌ها، اصلي‌ترين برنامه‌هاي بهار سال ۹۲ بود. همه كانديداها آمدند و وعده دادند، اما از ميان همه آن وعده‌ها، تنها يك نفر توانست اعتماد نسبي مردم را جلب كند و هرچند حدود ۵۱درصد آرا را به خود اختصاص و تقريبا نيمي از جامعه آماري شركت‌كنندگان گزينه‌هاي ديگر را مناسب دانستند، اما به هرحال حسن روحاني اكنون رئيس‌جمهور همه ملت ايران است.
حتي اگر برخلاف برخي وعده‌ها عمل كند و مردم همچنان چشم‌انتظار اجرايي شدن آنها باشند. يادمان نرود كه نيمي از عمر دولت تمام شده و تنها دو سال ديگر تا انتخابات دوازدهم رياست جمهوري فرصت و فاصله داريم.
دولت علي‌رغم آمارهايي كه خود ارائه مي‌دهد، نتوانسته اتفاقات مد نظرش را رقم بزند. نظرسنجي‌هاي رسمي و غير رسمي هم در خوشبينانه‌ترين حالت ممكن، نشان از عدم تغيير جايگاه دولتمردان در آراء عمومي دارد. اين اتفاق قطعا نه تنها به سود دولت نيست، كه به ضرر نظام اسلامي است. اينكه مردم هنوز نتوانسته‌اند به دولت برآمده از راي مردم اعتماد كامل داشته باشند، يك نمره منفي تلقي مي‌شود. نمونه بارز آن را در بهار سال گذشته تجربه كرديم. جايي كه دولت از مردم خواست (آنها كه مي‌توانند) از يارانه خود صرف نظر كند تا دولت در زمينه بهداشت، درمان، توليد، محيط زيست و... اقدامات موثرتري را انجام دهد. اما آمار انصراف‌دهندگان كاملا نااميدكننده بود.
به هرحال دو سال پيش روي دولت يازدهم فرصت مغتنمي است تا ضمن جبران اشتباهات و نواقص خود، تلاش كند به وعده‌هايي كه پيش از اين داده و البته در چارچوب قانون و در راستاي عزت ايرانيان است عمل كند. كاري كه سخت به نظر مي‌رسد اما غير ممكن نيست. دوسال پيش رو فرصت خوبي است تا دولت به جاي آنكه مدام تقصير و قصور را بر گردن گذشتگان بيندازد، نشان دهد كه چه در چنته دارد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها