به گزارش سرویس اندیشه دینی پایگاه 598، آگوستين زواليوس جوان هنرمندي از كشور آرژانتين است كه بعد از تشرف به اسلام نام خليل را بر خود نهاد. وي در شهرب وئنوس آيرس و در خانوادهاي كاتوليك و معتقد به مسيحيت متولد شد. خليل از همان بچگي به هنر علاقه زيادي داشت براي همين در رشته نقاشي ومجسمهسازي تحصيلات دانشگاهي دارد اما از وقتي به لطف خدا با اسلام آشنا شد و به تشيع گرويد همه چيز را به حال خود رها كرد و براي جستجوي حقيقت تشيع و تكميل باورهاي دينياش راهي ايران شد و در رشته فقه و معارف اسلامي مشغول به تحصيل گشت تا روزي بتواند به عنوان مبلغ اسلامي در كشورش فعاليت ديني و تبليغي داشته باشد و ديگر هموطنانش را هم با طعم دلچسب اسلام و تشيع آشنا سازد. چندي پيش با همكاري انجمن شهيد ادواردو آنيلي با وي آشنا شديم که متن گفتوگو پایگاه 598 با این جوان شیعه آرژانتینی در ادامه می آید.
چه چيزي باعث شد تا از مسيحيت به اسلام روي بياوريد زيرا در هرحال تغيير دين آن هم دريك خانواده مقيد كار سادهاي نيست؟
بله ما خانوادهاي مسيحي كاتوليك بوديم وخيلي هم به اصول دين مسيحيت پايبندي داشتيم اما هيچ وقت اين دين من را ارضا نميكرد و ابهامات زيادي داشتم كه مشكلات و ضعفهاي زيادي بهخصوص در واتيكان مقر اصلي كاتوليكها وجود داشت تااينكه تصميم گرفتم ساير اديان را هم بشناسم و اطلاعاتم را بيشتر كنم به همينخاطر شروع به تحقيق كردم. اول سراغ اديان شرقي و هندو و بوديسم رفتم و كتابهاي زيادي خواندم حتي به تبعيت ازبوداييها پنج سال گوشت نخوردم و گياهخوار شدم بعد از آن كتابهايي درمورد عرفان و تصوف خواندم و به صوفيان پيوستم ولي كمكم ديدم آنها دين كاملي ندارند و معنويتي بينشان نيست چون عملا خانقاه صوفيان محلي براي ثروتمندان بودند از مردم پول ميگرفتند و به دنبال منافع و موقعيت خودشان بودند در جلساتشان فقط ذكر داشتند نماز و قرآن نميخواندند به همين خاطر اصلا ارضاء نميشدم.
بعد از آن يكي از دوستانم كه چهارسال قبل ازمن شيعه شده بود را ديدم هربار با هم ملاقات داشتيم با هم دربارهمه چيزي از جمله اسلام مباحثه ميكرديم كم كم اين ديدارها بيشتر شد و ارتباطم با او شدت گرفت يكبار گفت بيا برويم مسجد شيخ آن قبلا مسيحي بوده و حالا شيعه شده است اسمش علي عبدالرحمان پل بود. آنجا با شيخ عبدالرحمان صحبت كرديم و سوالاتم را ازاو پرسيدم او جوابهاي من را يك به يك با حوصله ميداد به لطف خدا پس ازشش ماه شهادتين گفتم وشيعه شدم.
همسر شما هم اهل آرژانتين است؟
نه بعد از تشرف به اسلام وقتي ايران آمدم هنوز ازدواج نكرده بودم با برادر همسرم كه طلبه بود در مدرسه ديني آشنا شدم و بعد هم به واسطت ايشان با همسرم ازدواج كردم. ايشان شيعه و اهل سوريه است و در حال حاضر هم مشغول تدريس زبان عربي ميباشد.
شما قبل از تشرف به اسلام در عرصه نقاشي و مجسمهسازي فعاليت داشتيد به عنوان جوان مسلمان از آمريكاي لاتين به نظر شما چقدر ميتوان با ابزار هنر اسلام را معرفي كرد؟
خيلي زياد زيرا زبان هنر براي همه مردم دنيا از هردين و نژاد و قومي كه باشند قابل فهم است و ميتوانيم به كمك آن بهصورت غيرمستقيم درمعرفي اسلام و بهخصوص زندگي اهل بيت (عليهمالسلام) كه بهترين الگوي ما هستند از آن استفاده كنيم، چراكه امروز دنيا براساس تكنولوژي و ماشين طراحي وتنظيم شده است و مردم دچار خلاء وكمبود هستند براي همين هم كمتر با بيان عاطفي و رواني آشنايي دارد در نتيجه زبان هنر به دليل لطافت و تاثيرگذاري بالايي كه دارد خيلي ميتواند در تبليغ و معرفي اسلام و زيبايي آن موثر باشد كه نبايد از آن غافل شد.
هنر روي خود شما چقدر تاثيرداشته است؟
بله. البته من هرچند در اين حوزه هنري كار ميكنم اما رسانههاي تصويري بيشتر روي من اثر داشته است. از بچگي به سينما و تلويزيون خيلي علاقه داشتم و فيلمهاي سينمايي و سريالها رادوست داشتهام از وقتي هم كه شبكه هيسپانتيوي در آرژانتين راهاندازي شد فيلمها و سريالهاي ايراني را ميديدم. مانند سريال تلويزيوني«مختارنامه» كه خيلي محتوايش را دوست دارم و حالا هم چشم انتظار اكران فيلم «حضرت محمد» هستم، زيرا شنيدهام كه اين فيلم درباره پيامبراسلام اطلاعات خوبي به تماشاگران ميدهد و اين كار بزرگي است؛ به خاطر اينكه امروزه مردم كمتر كتاب ميخوانند و وظيفه رسانههاي تصويري است تا اطلاعات را به شكلي ديگر به آنها تزريق نمايند و رسالت سنگينتري دارند .
شما فعاليت نمايشگاهي هم داريد؟
وقتي در آرژانتين بودم در حوزه مجسمه سازي با دوستان كارهاي نمايشگاهي گروهي داشتم اما حالا اينجا فعلا مشغول به درس هستم انشالله ميخواهم فرصاي دست داد باز هم فعاليت خود را شروع كنم .
عمده آثار شما درباره چه موضوعاتي بوده است؟
قبل ازاين كه مسلمان بشوم بيشتر مجسمههايم درباره اسطورهها و داستانهاي قومي و فولكلورها بود چون خيلي هنرهاي سنتي و قديمي را دوست دارم ولي بعد از مسلمان شدن به داستانهاي زندگي اهل بيت و داستانهاي قراني ورود پيدا كردم تا هنرم را براساس مباني اسلامي ارائه دهم و شيريني پيان اسلام را انتقال بدهم.
با توجه به تبليغات منفي موج ايرانهراسي رسانههاي صهيونيستي در آرژانتين نظرمردم درباره ايران چيست؟
اغلب مردم آرژانتين به دليل شباهت نوشتاري كلمه ايران وعراق، آنها را با هم اشتباه ميگيرند و ايرانيها عرب ميدانند و كشورايران را به كشور مردمان وسط شرق ميشناسند؛ البته همانطوركه گفتيد اينجا خيلي عليه كشور ايران و دين اسلام تبليغات منفي ميشود اما مردم كشورمن موضعگيريشان حكومتي نيست و با مردم ايران هم مشكلي ندارند اگرهم چيزي هست همه به دليل عدم شناخت واطلاعات است مردم آژرانتين رييس جمهور قبل ايران احمدينژاد را مردي شجاع ميدانستند كه جلوي اسراييل و آمريكا ايستاده است خيليها هم از طريق شبكهها سخنراني رهبر ايران را ميشنوند و دوست دارند هرچند ايشان را درست نميشناسند ولي برايشان جالب است كه مقتدرانه وقوي جلوي استكبار ايستادهاند. به نظرمن مردم آرژانتين مثل ايرانيها خانواده دوست و با فرهنگ غني هستند و بسيار خانواده دوست و پايبند به خانواده هستند مانند ايرانيها. مردم ماهم با انگليس مخالفند وحرفهاي آمريكا را قبول ندارند.
چندي پبش امام خامنهاي نامهاي خطاب به جوانان اروپايي و آمريكايي نوشتند شما مسلمانان آرژانتيني براي اينكه نامه به دست جوانان كشورتان برسد چه كرديد؟
ما ترجمه آن را در شبكههاي اجتماعي و رسانههايي كه ميتوانستيم منتشر كرديم تا همه كساني كه ايشان را نميشناسند بدانند رهبر مسلمانان جهان كيست و چه پيامي دارد بهخصوص اينكه ايشان در نامه آورده بودند صرف ده دقيقه ميتوانيد اسراييل را نابود كنيد اين جمله كوتاه اما تاثيرگذاربسيار شجاعانه بود زيرا براي خيليها كه اسراييل را قدرتي بزرگ ميدانند ايشان به راحتي نابودي آن را اعلام كردند و براي همين اغلب مردم دوست داشتند خوشبختانه نامه بااستقبال هم مواجه شد بعد از انتشار خيليها دوست داشتند تا بدانند رهبر مسلمانان دنيا چه نوشته است از طرفي وقتي سبك نوشتاري ايشان را ميديدند بيشتر شوق و اشتياق نشان ميدادند كه چطور رهبري بزرگ، مهربانانه با آنها صحبت ميكند انگار با فرزندان شان حرف زده بود برخلاف تصويري كه رسانهها مدام از ايشان و اسلام نشان ميدهند و اين نشان از آگاهي و شناخت رهبر اسلام دارد كه در بهترين موقعيت زماني نامه را نوشتند.
ميلاد منجي بشريت امام زمان را در پيش رو داريم به عنوان نوشيعه و مسلمان نسبت به ايشان چه احساسي داريد؟
احساسم قابل بيان نيست من قبل از اين امام زمان(عج) را نميشناختم و حالا به عنوان مسلمان و شيعه ميدانم امام و حجتي وجود دارد كه مانند پدري مهربان نگران و منتظر ماست؛ يعني اين ما فقط نيسيتم كه انتظار فرجش را ميكشيم بلكه ايشان هم منتظر هستند كسي كه با وجود همه بديها باز هم براي ما دعا ميكنند و ما را دوست دارند من خوشحالم و احساس ميكنم بايد كاري انجام دهم تا به حضرت نزديكتر بشوم و لياقت ياري و ديدار ايشان نصيبم شود اين به زندگي من معنا ميدهد در حاليكه قبل از مسلمان شدن اينگونه نبودم و زندگيام معنايي نداشت اما حالا ميدانم در يك مسير حركتي قرار دارم و تلاش ميكنم تا به بيراه نروم و به ايشان نزديك شوم امام براي هدايت و سعادت ما انسانها امده تا زندگي خوبي داشته باشيم و اين لطف و عنايت خداست.
جمكران هم ميرويد؟
بله زياد. من همه چيزم را از امام خواستهام؛ البته خجالت ميكشم زيرا هرچه دارم از بركت و محبت ايشان است ولي با گناه كردنم ايشان را آزرده مي كنم اميدوارم توفيق پيدا كنم و به حضرت نزديك شوم و ايشان ازمن راضي باشد.
* رضا رضایی