کد خبر: ۳۱۹۴۶
زمان انتشار: ۱۹:۴۴     ۰۳ دی ۱۳۹۰
مصصح کتاب «مفتاح‌الفرج» با تشریح جایگاه استخاره در اسلام و تاکید بر به جا آوردن شرایط این سنت اسلامی، ضمن بر شمردن انواع روش‌های استخاره، آن را تیر آخر برای برطرف شدن سرگردانی انسان دانست.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، موضوع «استخاره» از جمله موضوعاتی است که در نزد عموم فرقه‌های اسلامی، مورد پذیرش واقع شده و هم نوع عام آن و هم انواع خاصش با توجه به حجم زیاد روایات موجود در این زمینه و وجود نوعی اجماع از ناحیه محققان شیعه و سنی به هیچ وجه قابل انکار نیست، اما وجود برخی بدانگاری‌ها و افراط‌های صورت گرفته و همچنین قصور مبلغان و محققان اسلامی در تبیین چیستی استخاره، حدود، حکمت‌ها، شرایط و موارد آسیب‌شناسی آن باعث شده تا برخی از مردم نسبت به این سنت حسنه بدبین شوند و شبهاتی در مورد آن، همچنان در اذهان پیروان مکتب اسلام باقی بماند، لذا برای آشنایی بیشتر با چگونگی شرایط استخاره و آسیب شناسی آن با حجت‌الاسلام والمسلمین حمید احمدی جلفایی مصصح کتاب «مفتاح‌الفرج» علامه محمدحسین بن محمدصالح خاتون‌آبادی در بیان انواع استخاره، آداب و روش‌های آن گفت‌و‌گویی را ترتیب دادیم. وی پژوهشگر مؤسسه دارالحدیث قم است و کتاب‌های زیادی در زمینه‌های مختلف به نگارش در آورده و از نزدیک با متون حدیثی در ارتباط است.

«استخاره» یکی از اولویت‌های پژوهشی شود 

* با توجه به اینکه با کتاب‌های حدیثی در ارتباط هستید، چه عواملی موجب شد که سراغ کتاب «مفتاح‌الفرج» علامه محمدحسین بن محمدصالح خاتون آبادی بروید؟
- به نظر می‌رسد یکی از اولویت‌های پژوهشی که مطرح است و باید محققین روی این قضیه کار کنند، بررسی بعضی از موضوعات در فرهنگ اهل بیت علیهم‌السلام است که کارشناسی‌های لازم روی این موضوعات صورت نگرفته است و در مقام عمل مشاهده می‌شود، همین عدم وجود ملاک‌های دقیق در مورد این موضوعات، پیروان این مکتب را دچار انحرافات و کج فهمی‌هایی کرده و یا موجب پیدایش شبهات در ذهن عموم مردم شده است، لذا یکی از اولویت‌های مهمی که در عرصه پژوهش الان مطرح است که محققین باید در مورد این مسائل، تحقیقات لازم را به عمل بیاورند و سعی کنند ملاک‌یابی کنند، موضوع استخاره است.
موضوع استخاره در کتاب‌های مختلف مورد بحث قرار می‌گیرد، در مقام عمل بسیاری از آقایان استخاره می‌کنند و یا بسیاری از مردم رو به سمت استخاره روی می‌آورند، منتها بیشتر افرادی که ما با آنها در ارتباط هستیم، می‌بینیم فهم درستی از سنت حسنه استخاره در اسلام را ندارند، در جاهایی استخاره می‌کنند که نباید استخاره کنند و در نتیجه به مجموعه آسیب‌هایی مبتلا می‌شوند و در گذر زمان متوجه می‌شویم، این آسیب‌ ناشی از اعتقاد غلط به سنت استخاره بوده است.
به همین جهت سال‌ها ذهن‌مان با این موضوع مأنوس بود تا اینکه یک اثر قدیمی اثر مرحوم «محمد حسین بن محمد صالح خاتون‌آبادی» متوفی 1116 هجری قمری است، پدر ایشان، داماد مرحوم علامه مجلسی بوده و مولف نوه دختری علامه مجلسی است، ایشان یک کتابی را تحت عنوان «مفتاح‌‌الفرج» نوشته و به بیان انواع استخاره و آداب و روش‌های آن پرداخته است، این کتاب نسخه خطی بوده و تا به حال چاپ نشده بود و چون کتابی جامعی در معرفی راه‌های استخاره بود و به زبان فارسی نسبتاً روانی به رشته تحریر درآمده بود، نسبت به کتاب‌های دیگر متن آن روان بود، بهانه‌ای شد که ما این کتاب را تصحیح و به بازار عرضه کنیم و هم یک مقدمه‌ای برای این کتاب در بیان ماهیت استخاره، حکمت‌ها، شرایط، شبهات و موارد آسیب‌شناسی، انواع استخاره، آداب و روش‌های استخاره بنویسم، در زمینه استخاره کتاب‌های متعددی وجود دارد، کتاب «مفاتیح‌الغیب» از علامه مجلسی که مستقیماً درباره استخاره نوشته‌اند.
رسیدن به پاسخ سؤالاتی نظیر اینکه استخاره به چه معنایی است، از نظر اهل بیت علیهم‌السلام حکمت استخاره چیست و چه شرایطی دارد؟ آیا می‌توان در همه کارها استخاره کرد؟ اگر استخاره کردیم، ملاک استخاره چیست؟ یعنی اگر استخاره کردیم، دیگه همه امور مطابق میل ما پیش خواهد رفت و یا نه یک سری عناصر دیگر لازم برای موفقیت در کاری که در آن استفاده می‌کنیم، لازم است؟ مهم‌تر از همه موارد آسیب‌شناسی آن، آیا سنت استخاره یک سنت شرعی است، کما اینکه در بین پیروان این مکتب می‌بینیم که فهم درستی از استخاره وجود ندارند و حتی در مواقعی به دین‌زدگی این کار می‌انجامد، این عوامل انگیزه‌ای شد تا این کتاب را تدوین کنم.
این کتاب مطابق با پیشرفته‌ترین اصول تصحیح متون خطی که در مؤسسه دارالحدیث در رابطه با سایر کتاب تصحیحی به کار می‌بریم، آن را تصحیح کردیم، همه‌راه‌هایی که مؤلف گزارش کرده بود را با مصادق اولیه در مستند‌سازی تطبیق دادیم و مواردی که متن دعایی یا متن استخاره‌ای را گزارش کرده، اعراب گذاری کامل فرستادیم و متن را تدوین کرده و به صورت تفکیک شده‌ای در اختیار خواننده قرار دادیم.
در یک عبارت کلی حدود برخی سهل‌انگاری‌ها و افراط‌های صورت گرفته از سوی محققان اسلامی در تدوین چگونگی استخاره، حدود، حکمت‌ها، شرایط و موارد آسیب‌شناسی باعث شده است که برخی از مردم نسبت به سنت حسنه یا بدبین یا دچار کج فهمی از این سنت شوند، بنابراین تحقیق پیرامون این قضیه یکی از اولویت‌های پژوهشی به حساب می‌آید که کاری که بنده کردم به نظر خودم تمام و کمال نیست، به نظر بنده محققین باید در مورد این سنت و در مورد سنت‌های دیگر و برخی از آداب اسلامی ملاک یابی کنند تا در نهایت یک نظریه‌ قابل دفاع در بین پیروان مکتب اسلام ارائه دهند.

* آیا متن کتاب «مفتاح‌الفرج» تخصصی است یا اینکه عامه مردم می‌توانند از آن استفاده کنند؟

ـ قلم متن کتاب اصلی یک مقدار سنگین و قلم فارسی قرن 12 است، لذا با اضافه کردن برخی توضیحات، پاورقی‌ها و برخی کلمات داخل کروشه در متن، سعی کردیم آن را قابل فهم‌تر برای مردم کنیم، منتها مقدمه کتاب را به زبان ساده و روان نوشته‌ام، بازتابی که این کتاب داشته و تماس‌هایی که با بنده گرفته شده احساس می‌کنم، برای عموم مردم خواندنش قابل فهم است.
 
استخاره به معنای طلب خیر کردن از کسی است

*استخاره به چه معناست؟
ـ «استخاره» در لغت عرب از ماده «خیر» گرفته شده و از باب استفعال است، این واژه در اصل «استخیار» بوده که عین‌الفعل آن حذف شده و تاء به عوض محذوف در آخرش افزوده شده است.
همان گونه که در میان عالمان و دانشمندان ادبیات عرب، معروف است «باب الاستفعال یغلب فیه طلب الفعل»؛ یعنی باب استفعال، غالباً به معنای طلب فعل به کار می‌رود، بنابراین، استخاره در اصل به معنای طلب خیر کردن از کسی است.

توجه به معنای خاص و عام استخاره
 
* مراد از استخاره در فرهنگ اسلامی چیست؟
ـ بعضی از علما و محققان، استخاره را به این معنا که ما به صورت نمادین قرآن و یا تسبیح استخاره کنیم، این استخاره را منکر شدند، در مقدمه کتاب اثبات کردیم که استفاده آقایان درست نبوده است، ما دو استخاره در فرهنگ اهل بیت علیهم‌السلام داریم، یک استخاره به معنای عام و یک استخاره به معنای خاص داریم.
استخاره عام این است که به همه مؤمنان توصیه شده است که در هر کاری از خداوند طلب خیر کنند، این استخاره عام است، بدین معنا که بهتر است مؤمن در همه کارها و تصمیمات خود از خداوند متعال طلب خیر کند، چرا که عاقبت و فرجام همه امور در قبصه قدرت اوست، بنابراین این نوع از استخاره به زمان یا مکانی و در هر کاری (چه قبل از اقدام به آن و چه در حین آنجام آن و چه بعد از آن) مؤمن باید به خداوند متعال توکل کرده و از او طلب خیر کند و در قلب، نیت و عمل خود عاقبت کارش را به او بسپرد و از او بخواهد تا پایان امورش را به خیر و سعادت ختم کند، لذا هر کاری که انسان با ارتباطی که با خدا دارد، استخاره و طلب خیر کند، توکل و توحید انسان را تقویت می‌کند.

مراد از استخاره در روایات معنای خاص آن است

برخی از محققان روایات مربوط به این نوع استخاره را دیدند، عجولانه تصمیم گرفتند که غیر از این استخاره نداریم و استخاره در اسلام به این معناست، البته این طور نیست، استخاره در جای خود محفوظ است، منتها با توجه به حجم روایاتی که از ناحیه معصومین داریم، استخاره خاص را نمی‌توانیم منکر شویم، استخاره خاص به این معناست که روش‌های مختلفی دارد، روش‌های استخاره خاص هم در منابع شیعه و هم در منابع سنی آمده است، روایات زیادی روش‌های استخاره خاص را به ما آموختند و با توجه به این قضیه انکار این مطلب بسیار نامعقول است که با این همه روایت در این موضوع، گفته شود چنین موضوعی در شریعت وجود ندارد.
لذا وجود این همه روایت به نوعی اصل وجود استخاره خاص را به صورت مستدل برای ما ثابت می‌کند، پس ما این فرهنگ را در شیعه داریم، ۷ نوع استخاره خاص را در این کتاب بر شماردیم:
1-   استخاره با قرآن کریم
2-   استخاره با تسبیح
3-   استخاره با رقعه
4-   استخاره با نماز و دعا
5-   استخاره با بندق
6-   استخاره با سنگریزه
7-   استخاره به روش مشورت با کسی «استشاره»، شما یک دعا یا ورد خاصی را می‌خوانید با یک شرایط خاصی، با اولین نفری که رو در رو می‌شوید مشورت می‌کنید، خداوند به احترام آن دعا و ارتباطی که شما داشتید، آنچه که خیر است، پیش روی شما می‌گذارد که بر دهن آن شخص می‌گذارد، این هفت روش در روایات وجود دارند و قابل انکار نیست.
پس با توجه به حجم بالای روایات در منابع شیعه و سنی نمی‌توان مراد از استخاره را به معنای استخاره عام دانست و استخاره به قرآن تسبیح، رقعه و مانند اینها را انکار کرد، در مورد استخاره آثار مختلفی وجود دارد که در قرن‌های پس از معصومین علیهم‌السلام  برخی از محققان، علما و محدثان کتاب‌های مختلفی از قرن 4 هجری به بعد در مورد استخاره نوشتند و معلوم می‌شود که در بین قدما ما این سنت مطرح بوده است.
 
* برخی از کتاب‌های استخاره در میان تشیع و اهل سنت را نام می‌برید؟

- تالیفات و تصنیفاتی که در طول تاریخ اسلام در مورد استخاره و طرق آن نوشته شده، معمولاً به یکی از این دو صورت می‌باشد:
صورت اول: در قالب بخش‌ها و یا فصولی عمده از مجموعه فقهی ، روایی و دعایی می‌باشد که از این قسم، از میان منابع شیعی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:«المحاسن» برقی، «الکافی» کلینی، «فقه‌الرضا» ابن بابویه، «من لایحضره الفقیه» شیخ صدوق، «المقنع» شیخ صدوق، «التهذیب» شیخ طوسی.
در میان کتب اهل سنت نیز به کتاب‌هایی نظیر «سنن ابن ماجه»، «سنن ابی داود»، «سنن ترمذی» و «سنن البیهقی» اشاره کرد.
صورت دوم: آثاری هستند که در آن ها مستقلاً به موضوع استخاره پرداخته شده است، موارد مهم این قسم از آثار عبارتند از : «الاستخاره» محمد بن یعقوب کلینی، «الاستخاره» محمد بن مسعود عیاشی، «الاستخاره و الاستشاره» احمد ین سلیمان بصری شافعی، «رساله الاستخاره» محمد بن علی طایی حاتمی اندلسی، «فتح‌ الابواب بین ذوی الالباب» سید بن طاووس حسنی و...    

اولویت اول در استخاره گرفتن با شخص است/ شرط آشنایی با لسان عرب و قرآن برای استخاره گیرنده 
 
* در استخاره شرط است که حتماً خود شخص باید به گرفتن آن اقدام کند یا اینکه باید به یک عالم دینی رجوع کرد؟
- از امور روایات در مورد این سنت حسنه آمده است، برداشت می‌شود که اصل بر استخاره این است که خود انسان استخاره کند؛ یعنی در هیچ یک از روایات نداریم که برای استخاره توصیه به پیش کس دیگری رفتن را کرده باشد، منتها در مورد بعضی از روش‌های استخاره به صورت استثنایی چون استخاره با توجه به روایاتی که وارد شده است، نیاز به یک سری اطلاعات و علوم دارد که این نوع از استخاره بهتر این است که به کسی که شرایط لازم برای این استخاره را دارد، انجام دهد، مثل استخاره با قرآن.
برای پیروان ائمه معصومین علیه‌السلام که هم‌ عصر آنها بودند و به لسان، ادبیات عرب، ادبیات اهل بیت علیهم‌السلام، ادبیات قرآن و روایات آشنا بودند، هنگامی که قرآن را باز کردند، می‌توانستند معنا و مراد آن را بفهمند، منتها اکنون زبان اصلی ما عربی نیست و تخصص‌های لازم را برای فهم قرآن برخوردار نیستیم، استفاده می‌شود کسی که از این مهارت‌ها برخوردار است، استخاره کند، خیلی بهتر است.
برخی از افراد که معنای استخاره با قرآن را متوجه نمی‌شدند، دچار یک سری خرافات شدند، مثلاً یک بنده خدایی نقل می‌کرد که دچار افسردگی روحی و روانی شدید شده است، بعد از اینکه ریشه‌یابی کردیم، متوجه شدیم که مدت‌های طولانی در همه کارهای خودش با قرآن استخاره و از ترجمه آن برای فهم استخاره استفاده می‌کرده است، در حالی که این ترجمه خیلی از کلمات عربی را به همان صورت در ترجمه نقل کرده بود و آن شخص نفوذ خرافات و شیطان در روحش بیشتر شده است، به حدی که عبادات و نماز را کنار گذاشته بود که من هیچ کاری نمی‌توانم بکنم، در حالی که اگر معنای استخاره را می‌دانست، به این بیماری دچار نمی‌شد، برای همین در استخاره با قرآن کریم باید اگر خودمان مراد آیه را متوجه نمی‌شویم، به ترجمه آن اعتماد نکرده و به کسانی رجوع کنیم که قرآن را می‌فهمند.

استخاره تیر آخر است

* ماهیت استخاره چیست، چه ملاک‌هایی محدوده استخاره را برای ما روشن می‌کند، آیا انسان در هر کاری می‌تواند استخاره کند؟ یا اینکه گفته می‌شود در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست، این عبارت درست است؟
-ملاک استخاره این است که انسان در هر کاری که به تحیر و سرگردانی افتاده است و همه راه‌های عقلانی و تجربی را پشت سر گذاشته و به هیچ نتیجه‌ای نرسیده است، انسان در آنجا استخاره کند، یعنی در مقام تحیر و سرگردانی ما می‌‌توانیم استخاره کنیم، استخاره تیر آخر است نه تیر اول، اشتباه اصلی ما این است که استخاره را تیر اول می‌گیریم، تا یک کار مهمی می‌خواهیم انجام دهیم، به دنبال استخاره می‌رویم، در حالی که استخاره در فرهنگ اسلامی تیر آخر است، یعنی ما باید اول تحقیقات لازم را به عمل بیاوریم، تأمل و تعقل لازم را در آن کار کنیم و از طریق عقل که خداوند به عنوان رسول باطنی به ما داده است، قصه را حل کنیم، اگر با عقل نتوانستیم به نتیجه برسیم،‌در مرحله دوم از تجربیات دیگران و مشورت با عقلا استفاده کنیم، با افرادی که در رشته خاصی که کار ما به آنها مربوط می‌شود، با آنها مشاوره کنیم، بعد از همه این مراحل که دیدیم که واقعاً بین دو امر سرگردان ماندیم که هر دو با عقل جور در می‌آید و در یک اندازه هستند و نمی‌توانیم نتیجه قطعی را بگیریم، به مقام تحیر رسیدیم، آنجا می‌توانیم استخاره کنیم.
یک شرط دیگر برای استخاره این است که حکم اسلامی، حکم شرعی و حکم فقهی در مورد آن صادر نشده باشد، اما در اموری می‌‌توانیم استخاره کنیم که اسلام حکم قطعی آن را صادر نکرده است، یعنی در محرمات، مکروهات، واجبات و مستحبات نمی‌توانیم استخاره کنیم، اینکه برای انجام کار واجبی یا حرامی استخاره کنیم، معنا ندارد، مثلاً بیشتر جوانان در ازدواج استخاره می‌کنند، ازدواج یک وقت برای فرد واجب می‌شود، چرا که در اینجا فرد به گناه می‌افتد و در اینجا دیگر جایی برای استخاره وجود ندارد، در مورد اصل ازدواج، باید ازدواج کند.
منتها اینکه شخصی که می‌خواهد ازدواج کند، با رعایت تمام موارد یعنی بعد از اینکه راه‌های عقلانی، تجربه و مشورت را پشت سر گذاشت، به نتیجه نرسید و سرگردان ماند، از لحاظ حکم شرعی هم مانعی دیده نمی‌شود، منتها دلش در حال سرگردانی است که آیا من با آن خوشبخت می‌شوم یا این همان شخصی است که خداوند برای من در نظر گرفته است، در اینجا می‌تواند استخاره کند، نه اینکه تا یک نفر به ذهنش رسیده استخاره کند، در اینجا نه استخاره جواب لازم را به آن می‌دهد و نه استخاره‌اش یک سنت شرعی است و جواب نخواهد داشت.

استخاره در مواردی که حکم شرعی برای آنها وارد است، جایز نیست

* از شرایط استخاره صحبت کردید، می‌شود بیشتر در این باره توضیح دهید؟
- همان طور که گفته شد، استخاره در مورد مسائلی که شرع مقدس در خصوص انجام و یا عدم انجام آنها امر و نهی دارد و یا توصیه و ذم دارد و یا حکمی خاص دارد، هیچ وجهی ندارد، استخاره کردن در خصوص مسائل پیش‌پا افتاده که ارزش استخاره را ندارد، وجهی ندارد، به  عنوان مثال برخی از افراد برای هر کاری که می‌خواهند انجام دهند استخاره می‌کنند ، بلکه استخاره در مورد کارهای مهمی است که واقعاً تصمیم گرفتن در مورد آنها نسبتاً دشوار است.
اینکه در زبان عموم مردم، مشهور است که می‌گویند «در کار خیر حاجت استخاره نیست» و مثلاً از این مسئله استفاده کرده و می‌گویند که در امر ازدواج نباید استخاره کرد، به نظر ما درست نیست، چرا که انسان به طور کلی در همه کارهایی که می‌تواند از طریق شرع و یا عقل و یا تجربه و مشورت و استفاده از علوم پذیرفته شده بشری تشخیص دهد که آن کار خیر است و یا شر، نیاز به استخاره ندارد و در غیر آن موارد می‌تواند استخاره کند.
استخاره جهت پذیرفتن و یا نپذیرفتن یافته‌های قطعی علوم طبیعی و تجربی بشری که مورد پذیرش همه عقلا و اهل فن واقع شده ندارد، به عنوان مثال کسی که مریض شده و همه پزشکان می‌گویند
که باید برای درمان آن، فلان کار را کرد و یا نسخه‌ای خاص را به او تجویز می‌کنند، آن شخص حق ندارد، در این خصوص برای پذیرش یا عدم پذیرش حرف آنها استخاره کند.
در استخاره کردن، استخاره کننده نباید منتظر پیش بینی و یا پیشگویی باشد، بلکه مراد از خوب یا ید در استخاره تنها این است که آیا این اقدام به ‌آن کار خاص به خیر و صلاح دنیایی و اخروی فرد است یا نه؟
عزم جزم استخاره کننده به عمل برای نتیجه استخاره الزامی است و تردید در استخاره و تکرار آن و اصرار برای رسیدن به نتیجه خوب، موجب بی‌اعتباری شدن استخاره می‌شود،  همچنین استخاره کننده باید بداند که استخاره فقط مختص مقام تردید و حیرت است و آن هم تردیدی که مکلف با تکیه بر مشورت و تجربه و با استفاده از آموزه‌های شرعی و عقلانی و تجربی نمی‌تواند تردید خود را رفع کند و به یک نتیجه قطعی برسد.
استخاره هر کس، تنها در مورد آن بخش از کار که مربوط به خود او می‌شود، ارزش و اعتبار دارد و کسی حق ندارد استخاره خود را بر دیگران تحمیل کند و یا در مورد بخشی از کار که با دیگران و یا تصمیم دیگران در ارتباط است استخاره کند و سپس سعی کند تا جواب استخاره را بر طرف‌های مقابل خود تحمیل کند، باید توجه داشت که استخاره هیچ منافاتی با تلاش‌ و کوشش بشری ندارد، بلکه برای استخاره کننده لازم است تا پس از استخاره در مسیر تحقق حاصل استخاره از هیچ تلاش و کوشش لازم دریغ نکند و الا بدون کوشش و تلاش، سودی به حال او نخواهد داشت.

اصل سنت استخاره جزء واجبات نیست

* با این اوصاف اگر کسی استخاره کرد، باید به آن عمل کند؟
- در اصل سنت حسنه استخاره، جز واجبات نیست یا عمل کردن به استخاره جز واجبات نیست، نگفتند که اگر استخاره کردید، باید عمل کنید، لذا اگر به آن عمل نکرد، از لحاظ شرعی حرامی را مرتکب نشده است و حتی نمی‌توانیم اثبات کنیم که مکروهی را مرتکب شده است، ولی اگر خوب آمد و انجام نداد، خیری را از دست داده است، هر چند که آثار وضعی دارد، یعنی آن تبعاتی که خدا در نظرش برای تقدیرات انسان در نظر گرفته بود و خداوند از طریق استخاره به انسان القا کرده است.

عمل نکردن به استخاره آثار وضعی دارد

* گفتید اگر به استخاره عمل نشود، دارای آثار وضعی است، مراد از آثار وضعی چیست؟
- ببینید شما یک راهی را می‌روید و از یک آدم سرشناس می‌پرسید این راه را بروم یا نه، به شما می‌گوید، این جاده از آن جاده طولانی‌تر است، از جاده دیگر برو، شما وقتی به حرف ایشان گوش نکنید از همان جاده طولانی‌تر با دره‌های عمیق بروید- چون راه بلد به عنوان امر شرعی به شما نگفت که این مسیر را نروید بلکه از سر دلسوزی و مشکلات موجود در این راه به شما گفته است که از این مسیر نروید، پس اگر شما مسیر طولانی‌تر را انتخاب کنید و پا در این مسیر بگذارید، گناهی را مرتکب نشده‌اید، ولی شما ممکن است دیر به مقصد برسید، در راه تصادف کنید، همه این مشکلات به سر شما می‌آید، یعنی ضرر دنیوی متوجه شما می‌شود، ضرری می‌کنید که به آن اثر وضعی می‌گویند؛ یعنی یک آثار طبیعی دارد، یک ناگواری‌هایی متوجه دنیای شما و یا متوجه آخرت شما بوده است که شما ضررها را باید متحمل شوید، منتها گناهی صورت نگرفته است.
در مورد بعضی از خواص گیاهان و پزشکی که در روایات ما آمده است، مثلاً گفتند که فلان میوه را زیاد بخورید یا فلان میوه را کم بخورید، حال اگر کسی بیاید، این میوه را زیاد بخورد، یا آنجایی که گفتند زیاد بخور، کم بخورد، گناهی مرتکب شده است! اینها از باب بیان خواص طبیعی است که اگر چنین کند، یک ضررهایی برای شما در پی خواهد داشت، در اینجاست که می‌گویند اثر وضعی و طبیعی دارد، اثر شرعی ندارد، علتش این است که چون معصوم علیه‌السلام، عمل به استخاره و نتیجه استخاره را به عنوان امر شرعی برای ما نفرموده است، بلکه به عنوان امری است که انسان را در رسیدن به مقصود و تصمیمات خودش کمک می‌کند.

تمکین به استخاره پس از طی کردن شرایط استخاره
 
* گاهی پیش آمده است که در امر ازدواج، خانواده عروس و داماد بعد از نتایج آزمایش مبادرت به استخاره می‌کنند و بد می‌آید؛ با توجه به اینکه تحقیقات لازم را هر یک از طرفین انجام داده‌اند، آی در این شرایط عمل به استخاره جایز است؟
- یکی از شرایط استخاره که بیان شد، این است که طرف استخاره‌کننده آمادگی روحی لازم را برای پذیرش جواب استخاره را داشته باشد، یک وقت از همان ابتدا با تردید استخاره می‌کند، یکی از شرایط استخاره این است که طرف عزم کافی را داشته باشد، لذا از همان اول جدی باید بگیرد که اگر خوب بیاید انجام دهد، اگر شل استخاره کند، همان استخاره با قاطعیت سازگار نخواهد آمد، با این اوصاف استخاره صورت گرفته است، پس تکلیف چیست؟
اصل این است که شخص تحقیقات کامل مشاوره، استفاده از تجربیات دیگران، تحقیق و تفحص را انجام داده باشد، اگر باز هم متحیر شد، استخاره کند، حال فرض کنید کسی همه این تحقیقات را انجام داده است، استخاره کرد و بد آمده، از لحاظ شرعی حکم این است که به نتیجه استخاره تمکین کند، چون علتش این است که وجهی در استخاره بر مصالح الهی بوده است که شخص از آن غافل بوده است.
اگر شخص در تحقیقات به نکته منفی نرسیده است، استخاره بد آمده است، برای بار دوم عزم خودش را جدی‌تر کند، یک استخاره دیگر کند، یا یک استخاره برای ترک آن انجام دهد، اگر آن هم بد بیاید، کار میانه است و برود انجام دهد و اگر باز هم بد بیاید، یعنی بد است.

نقل روایت از معصوم شرط استناد به کتاب‌های استخاره است  

* با توجه به اینکه در بازار نشر کتاب، کتاب‌های استخاره بسیاری وجود دارد، آیا می‌توان به این کتاب‌ها استناد کرد؟
- کتاب‌هایی که در مورد روش‌های استخاره نوشته است و روش استخاره را به خواننده توضیح می‌دهد، ملاک منبع آن روش است که این کتاب به یک منبع حدیثی درست اتکا کرده؛ یعنی به معصوم می‌رسد، که استناد به آنها خیلی راحتر است، چون از معصوم روش استخاره نقل شده است، ولی بعضی از کتاب‌ها یکسری استخاره که در منابع روایی نیامده است، پیش عالم و عارفی بودند که مطالب گمنامی را نقل می‌کنند که این روش برای ایشان بوده است، این روش استخاره بستگی به این دارد ، فرد چقدر از طرف کسی که نقل می‌کند، آدم معتبری است، به طور مثال یک عالم بزرگواری در عالم رؤیا، امام زمان(عج) را ملاقات کرده است، اینها بحث‌های ثانویه است و بستگی دارد چقدر ما آدمی که خواب را نقل می‌کند به آن اطمینان.
بعضی از کتاب‌ها در مورد استخاره به قرآن یک نتیجه‌گیری کلی در مورد آیات قرآن نوشته‌اند، مثل قرآن‌هایی که بالای آن خوب و بد نوشته شده، این روش را قبول نداریم، به خاطر اینکه همیشه یک آیه یک فضای خاصی را در ذهن ایجاد می‌کند، اصلاً سنت استخاره مبتنی بر این است که استخاره کننده کدام یک از ابعاد این آیه در ذهن او خطور کند، چون با شخص استخار کننده با عالم ملکوت در ارتباط است، حسن و لطف استخاره این است که خداوند تبارک و تعالی به ذهن استخاره کننده آن بعد، از آیه ‌را در ذهن استخاره کننده می‌اندازد که متناسب با کار اوست ؛یعنی ممکن است در یک فضای فکری و ارتباطی با عالم معنا،در آن آیه یک چیز را بفهمید و در شرایط دیگر، وقتی همان آیه را ملاحظه کنید، یک معنای دیگر در دل شما بیفتد و نتیجه‌ای کاملاً متضاد با آن باشد، بنابراین نمی‌توانیم آیات قرآن را به یک تعبیر کلی بنگریم که خوب یا بد است.

خیر دنیا و آخرت در استخاره لحاظ می‌شود

* نوع نگاه شخص استخاره‌کننده به استخاره چگونه باید باشد؟
-متأسفانه برخی از افرادی که استخاره می‌کنند، به خاطر اینکه در سایه استخاره ارتباط بیشتری با مردم برقرار بکنند، پا را از محدوده استخاره فراتر می‌گذارند، یکسری توضیحاتی را برای کسی که استخاره کرده است، ارائه می‌دهند که دادن توضیحات با فرهنگ اسلامی سازگار نیست، ما در سنت استخاره اسلامی حق نداریم که توضیحات اضافی را ارائه دهیم، در سنت استخاره اسلامی فقط مؤظفیم که طرف را به اقدام یا عدم اقدام کار را برای آن روشن کنیم که انجام دادن این کار به خیرش است یا نیست.
باید توجه داشت که معنای استخاره اسلامی این نیست که بتوان از استخاره برداشت کرد که قطعاً در دنیا به خواسته خود می‌رسیم یا نه، استخاره معنایش این نیست که اگر خوب آمد، حتماً به آن واقعه که می‌خواهیم برسیم، اگر بد بیاید، نخواهیم رسید، ممکن است کسی استخاره کند و خوب بیاید و برای رفتن به مسافرت به آن عمل کند و در آن مسافرت بچه‌اش بمیرد، یک اتفاق ناگواری برای آن بیفتد، معنای استخاره‌‌ای که کرده به این معنا نیست که حتماً در این سفری که دارد سود کلانی خواهد کرد، معنای استخاره این است که این عمل بالاخره به مصلحت بنده یا خیر دنیا و آخرت اوست؛ یعنی در استخاره مجموع خیر دنیا و آخرت طرف لحاظ می‌شود.
بیشتر افرادی که در استخاره دچار شبهه و کج فهمی می‌شوند، از اینجا نشأت می‌گیرد که فکر می‌کنند، استخاره اگر خوب آمد؛ یعنی به آن چیزی که می‌خواهند می‌رسند و حتماً هیچ اتفاق ناگواری پیش نخواهد آمد، اگر استخاره کند با فلانی ازدواج کند، هیچ بگومگویی نخواهد شد، مشکلی در زندگی نخواهد داشت، حتی ممکن است کارشان به طلاق بکشد و از کل سنت‌های اسلام زده می‌شود، به خاطر اینکه فهم درستی از استخاره نداشته است، در استخاره خداوند متعال مطابق قاعده لطف خودش مجموع خیر دنیا و آخرت را برای شخص لحاظ می‌کند و ممکن است، در دنیا یک سری ناگواری‌هایی برای او پیش بیاید که مطابق خواسته‌اش نباشد؛ یعنی تقدیرات الهی چنین رقم زده شده که اگر این راه را برود و این مشکلات بر سرش بیاید، به خیر شخص منتهی شود.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها