کد خبر: ۳۱۹۳۷۱
زمان انتشار: ۱۹:۵۶     ۱۷ خرداد ۱۳۹۴
یادداشت میهمان؛
حسین شیخ‌الاسلام
سخنان اخیر رهبر بصیر انقلاب  در سالروز رحلت امام امت (ره) حاوی سر فصل‌های بسیار مهمی از منظومه اندیشه بنیانگذار کبیر انقلاب است که  تبیین و تشریح رئوس بینات اندیشه امام، تحقیقات بیشتری می طلبد ولی در این یادداشت نکاتی مورد واکاوی قرار می گیرد. این سخنان راهگشا در حالی ایراد گردید که در ماه‌های اخیر تلاش شده تا طیفی از اندیشه‌های امام راحل را در قالب‌های ناصحیح و بعضاً خطرناک به جامعه تحمیل نمایند ؛ از این رو رهبر انقلاب با طرح هفت سرفصل از سیره عملی حضرت روح الله، باردیگر  در حفظ خط سیر انقلاب در مسیر صحیح تاکید کرده و خواستار تتبّع بیشتر در اندیشه‌های ناب ایشان شدند.

از جمله تاکیدات ایشان، حفظ اصالت و رجوع به آثار حضرت امام برای جلوگیری از تحریف‌ها و انحرافات آینده است و در این ارتباط فرمودند: «مسئله‌ی تحریف شخصیت امام خطر بزرگی محسوب می‌شود، آن راهی که می‌تواند مانع از این تحریف شود، بازخوانی اصول امام است. امام را نباید به عنوان صرفاً یک شخصیت محترم تاریخی مورد توجه قرار داد،  بعضی این‌جور می‌خواهند امام را بشناسند و بشناسانند و این غلط است.» علاوه بر مسئله تلاش‌ها برای تحریف شخصیت امام (ره)، رهبر انقلاب درباره مذمت کاخ نشینی و همچنین بی اعتمادی به استکبار از منظر حضرت امام (ره) تاکیداتی داشتند که در این باره گفتنی‌هایی هست:

1- این روزها برخی پای در مسیری ناشایست و ناصواب به جهت رفع حقارت‌های تاریخی خود گذاشته‌اند؛ مسیری که در آن تحریف تاریخ انقلاب را به همراه دارد. افرادی که توان اصلاح گفتار و کردار خود را ندارند با هجمه به اندیشه‌های تابناک امام درصدد ارتقای جایگاه نه چندان مستحکم خویش‌ هستند. کسانی که برای توجیه اقدامات و مواضع انحرافی خود نظرات حضرت‌امام را تحریف می‌کنند، بی‌ آن که متوجه باشند و یا بخواهند، به این واقعیت اعتراف کرده‌اند که از نگاه مردم، بدون پیوند با امام راحل(ره) و پیروی از نظرات و رهنمودهای آن بزرگوار، اهمیت و ارزش قابل ذکری ندارند و فقط «صفر»هایی هستند که با «یکِ» امام راحل(ره) تبدیل به‌ عدد می‌شوند. اگر غیر از این بود چرا دیدگاه‌ها و خواسته‌های خویش را از قول خود مطرح نمی‌کنند؟! حضرت امام(ره) در وصیت‌نامه سیاسی الهی خود- که نشان می‌دهد تحریف‌های این روزها را نیز مانند بسیاری از رخدادهای دیگر پیش‌بینی کرده بودند - تاکید می‌فرمایند: «اکنون که من حاضرم، بعضی نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود مورد تصدیق نیست مگر آن که صدای من، یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم». بنابراین باید از تحریف‌کنندگان سخنان امام(ره) پرسید کدام یک از ادعاهای مطرح شده با معیارها و ملاک‌هایی که حضرت امام(ره) بر آن تاکید ورزیده‌اند هم‌خوانی دارد؟ مشخص است که پاسخ یک کلمه بیشتر نیست: «هیچکدام». بعد از رحلت حضرت امام(ره) تاکنون نمونه‌هایی از تحریف بیانات و رهنمودهای صریح آن حضرت دیده شده که متأسفانه برخی نهادهای ذی‌ربط که وظیفه قانونی حفظ آثار امام(ره) و پیشگیری از تحریف آن را برعهده دارند، در مقابل تحریف‌ها، به سکوت بسنده کرد‌ه‌اند که این سکوت و بی‌تفاوتی نیازمند چاره‌جویی است.

2- حضرت امام که خود فقیهی وارسته بودند و تا آخرین روزهای عمر و در اوج قدرت و مقام، حاضر نشدند خانه‌ای بزرگ و گسترده برای خود فراهم کند، حتی حاضر نشد حسینیه‌ای که محل دیدارهای ایشان بود، گچ‌کاری و رنگ‌آمیزی شود، در عمل درسی را که از بزرگان و استادان بنام و عارف خود آموخته بودند، نه تنها در زندگی شخصی خود پیاده کنند، بلکه به تمامی کسانی که او را الگو و مقتدای خود می‌دانستند، بیاموزانند. بنابراین گرایش به تجملات که در برخی مسئولین ما رسوخ کرده در تضادّ آشکار با آموزه‌های حضرت امام و تعالیم دینی است. سخنان ایشان در جمع طلاب و روحانیون حوزه علمیه خواندنی است: «یکی از امور مهم این است که روحانیون باید ساده زندگی کنند. آن چیزی که روحانیت را پیش برده تا حالا، و حفظ کرده است این است که ساده زندگی کردند. آنهایی که منشا آثار بزرگی بودند، ساده زندگی کردند... ارزش انسان، به خانه نیست، به اتومبیل نیست. اگر ارزش انسان به اینها بود، انبیاء باید همین کار را بکنند. سیره انبیاء را دیده‌اید چه جور بوده. ارزش انسان به این نیست که یک هیاهو داشته باشد، یک اتومبیل کذا داشته باشد، یک رفت و آمد زیاد داشته باشد. ارزش روحانیت به این نیست که یک بساطی داشته باشد و یک دفتری و یک دستکی داشته باشد. فکر کنید ارزش انسان را به دست آورید، ارزش روحانیت را از دست ندهید.» (صحیفه نور، ج۱۹، ص 157)

3- حضرت امام(ره) از همان آغاز نهضت، نوک حمله تهاجم خود را به سوی استکبار جهانی و در راس آن آمریکای جنایتکار نشانه رفت و نهضت اسلامی خود را مبتنی بر «دکترین استکبارستیزی» بنیان نهادند. ایشان تنها در مقام توصیف ویژگی‌های استکبار جهانی باقی نماندند و با بصیرت و آگاهی و شجاعت تمام، آمریکای جنایتکار را به عنوان رأس استکبار جهانی معرفی و مورد خطاب قرار ‌دادند. حضرت امام(ره) مبتنی بر  آیات و روایات متعددی که در نفی پذیرش ولایت کفار و مستکبر آمده، ساده‌لوحانی که به دنبال مذاکره و کنارآمدن با  شیطان بزرگ  هستند را به عنوان خائن معرفی نمودند.

 ایشان با صراحت در نفی هرگونه سازش با استکبار جهانی فریاد بر می‌آورد: «کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهان‌خواران را نمی دانیم. ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند!... اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده‌زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان‌نامه کفر و شرک را امضاء نمی‌کنیم.» (صحیفه امام، ج 21، ص 69)

اینجاست که، باید از خود سوال کنیم که چقدر به استاندارهای اصیل انقلاب نزدیک‌ هستیم، چقدر فاصله گرفته‌ایم و چقدر در تضادّ با آن عمل نموده‌ایم. وظیفه تک تک آحاد جامعه و به خصوص مسئولین این است که هر از گاهی به بازخوانی مواضع و اصول معمار کبیر انقلاب بپردازند تا راه صواب از ناصواب مشخص شده و خدای ناکرده کشتی انقلاب را ناخواسته به سمت گرداب وابستگی هدایت نکنند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها