تصاویری که از حرم جدید امام راحل منتشر شده نه نشانی از "حرم" دارد نه از "امام"؛ در وجه زیبایی شناختی فاقد هرگونه عنصر معماری اسلامی و در وجه نشانه شناختی محروم از نشانگان بارگاه است. حرم نیست گویا تالار عروسی است که برای تیمن و تبرک با آیاتی از قرآن "تزیین" شده است.
وجه تزیینی دین، آنرا در حد یک کاغذ رنگی تنزل می دهد. همانطور که آیات الهی در میان انبوهی از زرق و برق تصنعی گم می شود و به جای آنکه دل را بیاراید، چشم را پر میکند، خمینی نیز از امام بودن به پادشاه تنزل می یابد.
برای امام مستضعفان و پابرهنگان بارگاه نساخته اند که تالار شاهی ساخته اند . تاریخ این مونومان را احتمالا "خمینی پالاس" خواهد نامید و امام را در عداد شاهان و سلاطین قرار خواهد داد. آنگاه هیچ کس ماهیت عدالتخواهانه و مردمی انقلاب را باور نخواهد کرد.
"خمینی پالاس" آغاز ریشه سوزی تمدنی از انقلاب اسلامی است. بنای باشکوه بنیانگذار انقلاب به جای اینکه نشانی از ارادت امتش داشته باشد نشانگر قلابی بودن اصل انقلاب خواهد بود؛ سالهاست کودکان را به قصرهای مجلل شاه می بریم تا دلیل قیام پابرهنگان را بهتر ادراک کنند؛ اکنون باید بدنبال کشف توضیحی برای این واقعه باشیم.
اگر بارگاه مقدس اهل بیت علیهم السلام با نذورات عاشقان و دلدادگان و به دست معماران اهل معنا به سجده گاه و معبد مومنان بدل شده، ولی قصری که در برابر چشمان ماست از بیت المال مسلمین و گویا به دست مهندسان غرب آغشته به این روز افتاده است. جایی که دیگر مزار زایران دلداده نیست بلکه مقبره و یادبودی برای توریست های دوربین به دست خواهد شد. همانطور که معابد مسیحیان در قرن چهاردهم و پانزدهم تمام روح معنوی خود را به پاى تابلوهای خیره کننده ی میکلانجلو و داوینچی قربانی کرد...
پ ن: کاری ندارم پیمانکار حرم امام قرارگاه خاتم سپاه پاسداران بوده یا هر جای دیگر.
پ ن۲: امیدوارم متوجه باشید که من با ساختن یک بنای باشکوه مخالف نیستم. که از بی سلیقگی و آشفتگی و اشرافیگری و بی ربطی بنا به حرم سخن گفتم.