کد خبر: ۳۱۸۵۸۹
زمان انتشار: ۱۱:۱۷     ۱۰ خرداد ۱۳۹۴
یادداشت میهمان؛
دکتر عبدالله گنجی
رئيس‌جمهور محترم در جمع فرمانداران سراسر كشور از جمعي كه آنان را «عده‌اي» خواند خواست كه بگذارند كام ملت شيرين بماند و شاخص براي اين تلخكامي را «شعار» دانستند و احتمالاً اين شعارها را موجب عبوس شدن دشمن مذاكره‌كننده مي‌دانند. عدم تلخكامي ملت نه تنها عقلايي است كه اصل شيرين‌كامي يك حق است اما آنچه باعث سوءتفاهم است، كج‌تابي‌ مفاهيم، دستگاه معنادهي به مقولات و تفسير‌ها از پديده‌هاي موردمنازعه است.

بدون ترديد چه اصحاب قدرت و چه ديگر دلسوزان انقلاب اسلامي به دنبال تلخكامي ملت نيستند، چرا كه اگر اهل قدرت باشند به رأي اين ملت نياز دارند و اگر اهل قدرت نباشند و خود را در تراز انقلاب اسلامي تعريف كنند، «رضايت عمومي» ملت از نظام را بالاترين آرزوي خود تعريف كرده‌اند. اما كام ملت چگونه تلخ مي‌شود؟ و آيا اصلاً امكان تلخ نشدن كام ملت وجود دارد؟ بدون ترديد ما در مدينه فاضله افلاطون زيست نمي‌نماييم و زندگي و حيات آدمي مملو از تلخي‌ها و شيريني‌هاست و در جامعه‌اي كه «دانستن را حق مردم» مي‌دانند، بايد تلخي‌ها و شيريني‌ها توأم بيان شود تا باور به بلوغ ملت را اثبات كنيم. تلخكامي ممكن است بر اساس طرح «واقعيت‌هاي تلخ»، «دروغ‌هاي تلخ» يا «مصلحت‌هاي تلخ» باشد و در عين حال ممكن است شيرين‌كامي بر اساس «واقعيت‌هاي شيرين»، «دروغ‌هاي شيرين» يا «مصلحت‌هاي عرفي‌گرا» باشد.

اما هر آنچه باشد ملت نمي‌پذيرند كه واقعيت‌هاي كشور را ندانند تا شيرين‌كام بمانند. ممكن است مصلحت ايجاب كند كه مطلبي را به ملت نگوييم چرا كه طرح يك واقعيت در فضاي عمومي كشور به گوش دشمن هم مي‌رسد اما اگر گمان شود كه نگفتن واقعيت‌ها به ملت موجب شيرين‌كامي است، مي‌توان آن را «شيريني كاذب» دانست. «تلخي صادقانه» مفهومي بود كه شهيد بهشتي به كار گرفت و آن را به «شيريني منافقانه» ترجيح مي‌داد و به همين دليل سيره آن شهيد بزرگوار زبانزد خاص و عام است. آنچه مي‌تواند كام ملت را شيرين كند، غيرقابل فهم نيست؛ مسائل اساسي كشور روشن است. برخي واقعيت‌هاي موجود به خودي خود تلخند، حال اگر كسي آنان را براي آگاهي ملت مرور كند نبايد به عنوان مقصر مورد هجمه قرار گيرد. عنوان كردن برخي تلخي‌ها بازدارنده و هشداردهنده است، به طور مثال اعلام كشته شدن سالانه‌ بيش از 25 هزار نفر از هموطنان در تصادفات جاده‌اي باعث تلخكامي است اما گفتن آن مواهبي دارد كه در عين تلخي موجب بازدارندگي و تجربه‌آموزي است. اما آنچه كام ملت را شيرين مي‌كند را مي‌توان به شرح ذيل خلاصه كرد.

1- ايجاد پيوند بين اصول، شعارها و كارآمدي مهم‌ترين عامل در «رضايت اجتماعي» است و اين رضايت مهم‌ترين شيرين‌كامي ملت است. افرادي كه ساختار،‌ جريانات، قوانين، رهبري، روابط خارجي و مسائل كشور را مي‌دانند و مي‌شناسند و وارد صحنه قدرت مي‌شوند، فرار از شعارهايشان مهم‌ترين تلخكامي است. نمي‌توان از عدم شناخت يا عدم توان به شعار روي آورد و همزمان شعار دادن را عملي نكوهيده معرفي كرد.

2- شعار امري مذموم نيست. شعار جهت‌گيري و شناسه و قبله حركت يك ملت است. اما ايران اسلامي، رهبران و ملت آن از معدود ملت‌هاي جهان هستند كه در قالب شعار، صداقت، مرزبندي و هويت خود را معرفي كردند و در ميدان عمل نيز به آن جامه عمل پوشاندند. ملت ما از شعار‌هايي كه منجر به عمل مي‌شود شيرين‌كام مي‌شود اما از شعارهايي كه صرفاً بلوف محسوب مي‌شود متنفر است. امام (ره) مي‌فرمود: «به لطف خداوند بزرگ ملت ما توانسته‌ است در اكثر زمينه‌هايي كه شعار داده است به موفقيت نائل شود. ما شعار سرنگوني رژيم شاه را در عمل نظاره كرده‌ايم، ‌ما شعار آزادي و استقلال را به عمل خود زينت بخشيده‌ايم. ما شعار مرگ بر امريكا را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمان در تسخير لانه فساد و جاسوسي امريكا تماشا كرده‌ايم. ما همه شعارهايمان را با عمل محك زده‌ايم».

بعد از اين فراز، حضرت امام بلافاصله جلوه‌اي از تلخكامي را نشان مي‌دهند و مي‌نويسند: «البته معترفيم كه در مسير عمل، موانع زيادي به وجود آمده است كه مجبور شده‌ايم روش‌ها و تاكتيك‌ها را عوض نماييم». آيا اين اعتراف امام موجب تلخكامي است؟ اگر هم باشد تجربه‌اي است كه در آينده انقلاب كشور بايد به كار گرفته شود تا از تلخي مجدد جلوگيري شود. امام با صراحت واژه «شيرين» را نيز به كار مي‌برند و همان چيز‌هايي را شيرين مي‌دانند كه عنوان آن اكنون براي برخي از انقلابيون سابق موجب تلخكامي است. امام مي‌فرمايند: «چه شيريني بالاتر از اين كه ملت ما شيشه حيات امريكا را در اين كشور خرد كرد» و «چه شيريني بالاتر از اينكه ملت ما ريشه‌هاي ملي‌گرايي و نفاق را خشكانيد». واقعاً امروز شعار مرگ بر امريكا براي برخي از ياران ديروز امام موجب شيرين‌كامي است؟ قطعاً اينگونه نيست. امام شرط پايبندي به آن شيريني را باور به عدم اجتماع بين «رفاه- مبارزه» مي‌دانست و اين دقيقاً همان چيزي بود كه برخي مديران كشور با دست يافتن به «رفاه» ملت را از «مبارزه» (بخوانيد شعار) خسته ديدند.

شعار زماني تلخ است كه ملت احساس كند براي سرگرمي آنان يا دادن آدرس غلط سر داده مي‌شود، وگرنه شعاري كه شعاردهندگان آن آماده پرداخت هزينه آن باشند، مقدمه عمل است.

تلخكامي زماني است كه عزت ملي يك ملت كه در 170 سال منتهي به انقلاب اسلامي به بدترين نوع و روش ممكن لگدمال شده است، به پاي شكم قرباني كنيم و او را متهم كنيم كه براي سفره‌اي رنگي‌تر حاضر است سيادت قدرت‌هاي فاسد جهاني را بپذيرد‌.‌ تلخكامي زماني است كه ملت ما دوباره از معاهدات 1907، 1919، 1933، تالبوت و رژي و... سردرآورد. تلخكامي يك ملت زماني است كه احساس كند حاكمان آنان مثل آنان زندگي نمي‌كنند و اندرون و بيرون آنان دوگانه است.  در مسئله هسته‌اي اگر ظلمي در حق تيم هسته‌اي صورت گيرد نيز موجب تلخكامي است اما دستيابي به محور مطالبات قدرت‌هاي جهاني و صهيونيست‌ها در مذاكرات از زبان غير موجب تلخكامي بيشتر است. مگر 1+5 بعد از لوزان كاهش مجدد سانتريفيوژ هاي فردو و آمار مراكز نظامي و افراد مورد مصاحبه را به دولت اعلام نكردند.

آيا براي شيرين‌كام ماندن ملت اين خبرها گفته نمي‌شود؟ و مگر رهبري نفرمود چيز محرمانه نداريم و همه چيز را به مردم بگوييد. آيا نگفتن اين حقايق براي پيشگيري از تلخكامي ملت است يا دميدن در «شيريني كاذب» براي آن؟ تلخي امروز به مراتب بهتر از تلخي آينده است. دولت نيز اگر بخواهد كام خود را شيرين كند بايد به ملت بگويد تا اينجا پيش رفتيم اما دشمن به دنبال سرك كشيدن به «پستوي» شماست و ما ديگر اجازه نمي‌دهيم مطالبات آنان تحقق يابد. در اين صورت هم ايستادگي ملي همراه دولت خواهد بود هم جريانات سياسي كشور يكپارچه پشت دولت خواهند ايستاد و هم دولت در انتخابات آتي با آميزه‌اي از صداقت و تلاش معرفي خواهد شد و اگر گشايشي هم نباشد در تاريخ آيندگان ننگي نيز ثبت نخواهد شد.

بيكاري و تورم موجب تلخكامي است و به قول رئيس‌جمهور محترم با شعار هم حل نمي‌شود اما «اشتغال صدقه‌اي» براي يك ملت كه به تازگي از سلطه جباران خارج شده است، شكننده‌تر از بيكاري است. امام فرمودند كاري كه نمي‌توانيد، براي مردم بگوييد انجام ندهيد. حال اگر آنچه بگوييم موجب تلخكامي شود بدين معني است كه انجام آن اشتباه بوده است. دشمن به حقوق ما دست انداخته است. دولت تلاش مي‌كند اين حقوق را پس بگيرد و بخشي از ملت به روش‌هاي تعامل نقد دارند و توقع دارند لااقل در ترازي ملامت شوند كه دشمن ملامت مي‌شود. ايستادگي در مقابل زياده‌خواهي دشمن موجب شيرين‌كامي عمومي است. «خرد شدن شيشه حيات امريكا» موجب شيرين‌كامي امام و ملت شد. باور كنيم امام هنوز زنده است و ملت همان ملت. رئيس‌جمهور محترم بارها به عدم خط‌كشي بين ملت توصيه كردند. اميد است اين شعار نيز محقق شود و شيرين‌كامي ملت و يكپارچگي آن همسو باشد.

روزنامه جوان
اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها