امروزه
اگر از جوانان ایرانی بپرسید که مشکل بزرگ زندگیتان چیست؟ بیش از
۹۰ درصد آنها بیکاری را جزو اولین مشکل پیش روی خود عنوان میکنند در
حال حاضر جامعه ایرانی دچار بحران یا معضل بیکاری شده است. این
بحران به دلیل چند وجهی بودن تأثیرات بسیاری بر دیگر عوامل و
آسیبهای اجتماعی نیز گذاشته است.
معمولاً بیکاری با فقر و
بحران اقتصادی توام است. کسی که شغلی ندارد، مطمئناً منبع درآمدی
نیز ندارد، این موضوع باعث میشود که فقر بر او فشار بیاورد. از سوی
دیگر نگاه اطرافیان به فرد بیکار نگاهی منفی، همراه با زخم زبان و
توهینآمیز است. مجموعه این عوامل باعث میشود که فرد در برخی
مواقع برای رهایی از این فشارهای روانی دست به کارهای خلاف
قوانین اجتماعی بزند و مجرم محسوب شود.
بر اساس آخرین آمارهای
مرکز آمار ایران که مرتبط به نرخ بیکاری پائیز ۹۳ در بین جوانان ۱۵تا۲۴ سال
کشور ۲۵.۷ درصد بوده است و این مسئله نشان دهنده وضعیت بحرانی در میان
جوانان کمتر از ۲۴ است.
اگر بخواهیم بیکاری را به زبان آمار روایت
کنیم، موضوع بیانگر این است که بحران بیکاری در بین جوانان افزایش و در حال
حاضر ۶۱ درصد از مجموع بیکاران کشور در محدود سنی ۱۵تا۲۹ سال هستند. البته
اگر با دقت بیشتری تعداد بیکاران رصد شود، مسئولان وزارت کار اعلام
میکنند بیش از ۴ میلیون دانشجوی مشغول به تحصیل در سالهای آینده وارد
بازار کار میشوند.
به طور دقیق تعداد بیکاران کشور تا پاییز ۹۳، ۲
میلیون و ۵۲۰ هزار نفر بوده است که از این تعداد یک میلیون و ۵۵۹ هزار نفر
جوانان ۱۵تا۲۹ ساله بوده اند. اکنون دوفصل از ارائه این آمار گذشته و بی شک
جمعیتی به جمیت بیکاران افزوده شده است. در حالی نرخ بیکاری عمومی در
پاییز ۹۳ حدود ۱۰.۵ درصد اعلام شده است که نرخ بیکاری جوانان ۲۱.۸ یعنی دو
برابر نرخ بیکاری عمومی است که به اعتقاد کارشناسان این وضعیت نقطه بحران
بیکاری است.
در شرایطی که دولت نه تنها راهکاری برای ایجاد شغل
ارائه نکرده و تمام راهکارها در حد طرح روی کاغذ باقی مانده است، و با
گذشت دو فصل از آماری که در بالا بیان شد و اضافه شدن تعداد بیکاران به این
میزان، میتوان گفت اکنون بیکاری در کشور از مرز بحران هم فراتر رفته و
نیازمند نسخه اورژانسی است
مسئله اینجاست بیش از ۶۰درصد بیکاران را
فارغ التحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهند. نرخ بیکاری هرچقدر که از زیر دیپلم
به دیپلم و از دیپلم به کارشناسی و مقاطع بالاتر میآید، بیشتر میشود، در
حالی که در گذشته بیشتر قشر بیکار در گروه تحصیلی زیر دیپلم قرار داشت.
ایجاد شغل برای یک فرد کمسواد به مراتب آسانتر و کم هزینهتر از ایجاد
شغل برای یک فرد تحصیل کرده است.
*راهکار حل مشکلات بیکاری کجاست؟
وزیرتعاون،کار
و رفاه اجتماعی رسیدن به رشد ۸ درصدی را راهکار حل مشکل بیکاری میداندو
میگوید:دولت سال گذشته از رشد منفی عبور کرد و رشد سه درصد را تجربه کرد
که امیدواریم با هدفگذاری صورت گرفته به رشد پنج درصدی برسیم. ایجاد
سالانه ۸۰۰ هزار شغل در کشور نیازمند رشد هفت تا هشت درصدی اقتصاد است و هر
یک درصد رشد ۱۲۰ هزار شغل ایجاد میکند.
وزیر تعاون، کار و رفاه
اجتماعی اظهار میکند: از سال ۱۳۸۹ به این سو تنها در طرح های عمرانی کشور
۵۰۰ هزار نفر شغل خود را از دست داده اند و این نتیجه فشار هزینه پرداخت
یارانه های نقدی بر منابع عمرانی است.
وزیر کار معتقد است: هزینه
یارانه های نقدی در سال جاری بیش از دو برابر بودجه طرح های عمرانی کشور
خواهد بود. استمرار این وضعیت به معنای افزایش بیکاری جوانان این کشور است
که به طور قطع مورد نظر مردم نیست. اصلاح هدفمندی و حذف غیرنیازمندان حرکت
به سمت مسیری است که جلوگیری از ریزش مشاغل فعلی را تضمین نماید.
ربیعی
پیش از این با اعلام اینکه در سال گذشته ۶۰۰ هزار شغل در کشور ایجاد شده و
می توان آمار آن را در لیست های بیمه ای ردیابی کرد گفت: البته از این
تعداد شغل، ۲۰۰ هزار مورد نیز نابود شده است.
به گفته ربیعی یعنی
اگر یارانه ها قطع نشود شاهد افزایش تعداد بیکاران در بخش های عمرانی
هستیم. حالا اگر بخواهیم به حرف دیگر وزیر توجه کنیم با پیش بینی رشد
۵درصدی و ایجاد هر یک درصد رشد،۱۲۰ هزار شغل، تا پایان سال ۹۴باید شاهد
ایجاد ۶۰۰ هزار شغل در کشور باشیم که البته به اعتقاد کارشناسان بازار کار
اینگونه که مسئولان از ایجاد شغل صحبت می کنند واقعیتی در کار نیست.
*نرخ بیکاری واقعی بسیار بالاست
حمید
حاج اسماعیلی، کارشناس بازار کار درباره ارزیابی خود از بازار کار می
گوید:به دلیل عدم بستر سازی و ظرفیت سازی در بازار کار کشور تعداد زیادی از
مشاغل را از دست دادیم.
وی بابیان اینکه بنگاههای کوچک بهترین
بستر برای ایجاد اشتغال است می افزاید:صنایع بزرگ در کشور ما صنایع دولتی و
پایدار مثل نفت و فولاد و ... هستند که با تغییر دولتها ظرفیت آنها
تغییر چندانی نمیکند. صنایع دربنگاههای کوچک استراتژیک و خاص است و
بهترین مسیر برای رشد و توسعه اشتغال است. مقیاس و معیار دقیق تر برای سنجش
میزان بیکاری و برنامه های دولتها در حوزه بازار کار بنگاههای کوچک است.
بنگاه های کوچک بعد از هدفمندی و تحریم ها آسیبهای بسیار جدی دیدند و به
شدت مورد تهدید واقع شدند. انتظار این بود که اولین اقدام دولت رسیدگی به
بنگاههای کوچک باشد.
این کارشناس بازار کار با بیان اینکه نزدیک به
۵۰ درصد بنگاههای کوچک بعد از مشکلاتی که درباره تحریمها اتفاق افتاد
بسته شدهاند می گوید: انتظار ما از دولت درباره ۵۰ درصد باقی مانده است.
اگر دولت یازدهم برای ۵۰ درصد باقی مانده در سال آینده برنامه مشخصی نداشته
باشد، میزان بیکاری در سال آینده افزایش و بازار کار با تهدیدهای جدیتری
مواجه خواهد شد. دولت تا کنون هیچ اقدام حمایتی برای بنگاههای کوچک انجام
نداده است. بنابراین معیارمان بنگاههای کوچکی است که در بخش خدمات فعال
هستند. آمارها بیانگر این است که در سال ۹۳بیش از ۲۰۰ هزار شغل از دست رفته
است, چرا که حمایتی از بنگاه های کوچک انجام نشده است. ۵۰ درصد اشتغال
موجود در بنگاه های کوچک است بنابراین میطلبد دقت زیادی در این زمینه صورت
گیرد.
حاج اسماعیلی با تاکید بر اینکه بنگاه های کوچک بیش از ۷۰
درصد اشتغال را دارند اظهار میکند:از آنجایی که در کشور ما نرخ اشتغال در
بخش خدمات بالاست, بیشتر شرایط اشتغال مربوط به بنگاه های کوچک است. هر
چقدر وضعیت مردم از لحاظ قدرت خرید و میزان درآمد ضعیف تر باشد، بخش خدمات
آسیب بیشتری میبیند.
این کارشناس بازار کار با تأکید بر اینکه یکی
از بخشهایی که در دولت یازدهم به صورت جدی آسیب دید بنگاه های کوچکی بود
که مورد حمایت قرار نگرفت ادامه می دهد: عده ای از کارجویان ایرانی به برخی
مشاغل مانند چوپانی تمایل ندارند به همین دلیل از افغانها استفاده
کردهایم.این افغانها نبودند که برخی مشاغل را اشغال کردند بلکه
کارفرمایان ایرانی فرصت طلبی کرده و از نیروی کار ارزان استفاده کردند.دور
زدن قانون کار و عدم رعایت روابط کار باعث شده تا برخی حرفه ها به خارجی ها
واگذار شود و نیروی کار ایرانی تمایلی به حضور در این بخش نداشته باشد.
حاج
اسماعیلی میگوید: به صورت کلی برخی مشاغل مانند کشاورزی و دامپروری نسبت
به دهه های گذشته در ایران روند نزولی را طی کرده و تعداد اشتغال زایی در
این بخش ها به شدت افت کرده است، اما مسئله امروز این است که دولت برای
ایجاد اشتغال برای فارغ التحصیلان دانشگاهی و افراد صاحب دانش برنامه ای
ندارد.
این کارشناس بازار کاربیان میکند: دولت برخی سیاست های
گذشته مانند بنگاه های کوچک و مشاغل خانگی که اتفاق در دنیا مورد استفاده
قرار می گیرند را متوقف کرده، در حالی که بزرگترین ضربات وارد شده به بازار
کار از ناحیه بی توجهی به واحدهای خُرد و کوچک بوده است. نباید انتظار
داشته باشیم که افراد تحصیل کرده متقاضی کار به سمت چوپانی بروند.چرا که در
این بخش می توان از نیروهای کار ساده و فاقد دانش آکادمیک نیز استفاده
کرد.
این فعال کارگری معتقد است: درست است که رشد اقتصادی مثبت شده
است اما این رشد در بنگاههای بزرگ وابسته به دولت اتفاق افتاده است. این
بخشها نیز طی سالهای گذشته با وجود کاهش ظرفیت تولید اجازه تعدیل نیرو و
اخراج کارکنان را نداشتهاند اما در بنگاههای کوچک و متوسط با کاهش ظرفیت
تولید و یا تعطیلی بنگاه، کارگران بیکار شدهاند. برای بهبود وضعیت اشتغال
باید به به فکر راه اندازی مجدد این بنگاهها بود.
با اوضاع نابه
سامان بازار کارو بیکاری دو برابری فارغ التحصیلان نسبت به بیکاری عمومی،
بیکاری به غولی بیشاخ و دم در اقتصاد ما تبدیل شده است که برای از بین
بردن آن به چراغ جادویی نیاز است تا آن را به زانو درآورد و تحت کنترل
بگیرد. اکنون بیش از ۲ سال از فعالیت دولت تدبیر میگذرد اما هیچ راهکاری
در این زمینه ارائه نشده است و دولت در بخش هایی همچون اشتغال، تولید و
کاهش واردات نمره مقبولی ندارد.
حمایت از بنگاه های خرد و کوچک، طرح
مشاغل کاربر، طرح توانمندسازی و آموزش های مهارتی روستاییان،عشایر،مناطق
محروم و مرزی،حمایت از تعاونیهای نوپا و نیمه تعطیل، تأسیس تعاونی دانش
بینان برای دانشجویان بیکار،اعزام نیرو به خارج از کشور،تفاهم نامه همکاری
با کشورهای منطقه و حمایت های بانکی و... کدام راه میتواند غول چراغ جادو
دولت برای حل مشکل بیکاری باشد؟