به گزارش پایگاه 598، جوان طي يادداشتي نوشت:
با استقبال سخنگوي كاخ سفيد از تصويب طرح بازبيني توافق هستهاي در كنگره كه به اين نهاد امريكا اختيار نظارت استصوابي بر توافق هستهاي را ميدهد، روند مذاكرات هستهاي ايران با گروه 1+5 وارد مرحله جديدي شد. طرح «بازبيني توافق هستهاي در كنگره» پنجشنبه شب با ۴۰۰ رأي موافق و ۲۵ رأي مخالف در مجلس نمايندگان امريكا به تصويب رسيد. پيش از آن، مجلس سنا با 98 رأي مثبت در برابر يك رأي مخالف به اين طرح رأي داده بود. اين طرح در صورتي كه به امضاي اوباما برسد و به قانون تبديل شود به كنگره اختيار قبول يا رد هرگونه توافق هستهاي بين ايران و گروه 1+5 را ميدهد.
پيش از اين سناي امريكا روز دوشنبه هفته گذشته قطعنامهاي را تصويب كرد كه
از دولت ايران ميخواهد فوراً سه امريكايي تحت بازداشت در اين كشور را
آزاد و به يافتن نفر چهارم نيز كمك كند. سايت بيبيسي فارسي در گزارشي از
تصويب اين قطعنامه مينويسد: اين قطعنامه كه با ۹۰ رأي مثبت سناتورهاي حاضر
بدون مخالفت تصويب شد، از ايران خواست سعيد عابديني، امير حكمتي و جيسون
رضاييان را آزاد كند. همچنين از دولت ايران خواسته شد براي يافتن رابرت
لوينسون، مأمور سابق افبيآي و بازگرداندن او به امريكا با دولت امريكا
همكاري كند. اين قطعنامه از كاخ سفيد ميخواهد همه ابزارهاي ممكن براي
بازگرداندن اين امريكاييها را به كار گيرد. ميچ مكانل، رهبر اكثريت
جمهوريخواه سنا گفت اميدوار است قطعنامه حامل پيامي قوي براي رهبران ايران
باشد. اين قطعنامه را جيمز ريش، سناتور جمهوريخواه از آيداهو معرفي كرده
بود. او استدلال كرد كه اين چهار نفر بايد پيش از امضاي موافقتنامه جامع
اتمي با ايران به امريكا بازگردانده شوند.
ادامه روند فزونخواهي امريكاييها و سياست تهديد و تحريم بعد از انتشار
بيانيه لوزان در حالي است كه در نقطه مقابل تيم ايران همچنان با خوشباوري
با چانهزني در نيويورك و ژنو از تلاش براي پركردن پرانتزهاي خالي
توافقنامه سخن ميگويد و اين در حالي است كه رئيس دستگاه ديپلماسي ايران در
اقدامي تأملبرانگيز كه حتي حيرت رسانههاي بيگانه را به دنبال داشت و در
عين حال قند را در دل برخي از رسانههاي داخلي آب كرده بود، پذيراي وزير
خارجه امريكا در محل اقامت سفير ايران در سازمان ملل شد كه طبق عرف
بينالملل خاك ايران محسوب ميشود.
نكته مهمي كه در روند مذاكرات و به ويژه تصويب طرح بازبيني توافق هستهاي
در كنگره امريكا مطرح است، اين است كه با مصوبه مذكور كه با استقبال سخنگوي
كاخ سفيد هم مواجه شده است، عملاً كنگره وكاخ سفيد با اين مصوبه تلاش
دارند بر ديگر قدرتهاي حاضر در عرصه مذاكرات نظير روسيه و چين نيز سلطه
خود را اعمال و ديدگاه و مطالبات خود را بر آنها تحميل كنند كه اين امر
بيانگر شكلگيري رويهاي جديد و كمسابقه در روند تعاملات بينالمللي است و
نشان ميدهد كه عملاً روند گذشته مذاكرات و گفتوگو با 1+5 وجاهتي ندارد،
چراكه اگر كنگره نتيجه توافقات را نپذيرد، نشست و برخاستها با 1+5 خاصيتي
ندارد.
هفته قبل و در ادامه روند تحقير و تهديد و تحديد امريكاييها نسبت به روند
فعاليتهاي هستهاي ايران، مقام معظم رهبري بر نكات صريحي تأكيد نمودند كه
ميبايست منشأ طراحي مدل جديدي از رفتار ايران در مذاكرات هستهاي قرار
گيرد.
رهبر معظم انقلاب در ديدار فرهنگيان در روز چهارشنبه 16/2/94 خطاب به تيم
مذاكرهكننده هستهاي و مسئولان سياست خارجي و ديگر مسئولان و نخبگان كشور
ميفرمايند: يك ملت اگر نتواند از هويت خود، از عظمت خود، آنچنان كه هست،
در مقابل بيگانگان دفاع بكند، قطعاً توسري خواهد خورد؛ بروبرگرد ندارد.
بايد قدر شخصيت و هويت خود را دانست. ايشان سپس با اشاره به تهديدات اخير
مسئولان امريكايي ميفرمايند: «من نميفهمم مذاكره در زير شبح تهديد چه
معنايي دارد؟ مذاكره كنيم زير شبح تهديد! مثل اينكه يك شمشيري بالاي سر [ما
باشد]. ملت ايران اينجوري نيست؛ ملت ايران مذاكره زير سايه تهديد را
برنميتابد.
ايشان سپس با اشاره به نياز مبرم امريكاييها به نتيجه اين مذاكرات، ادامه
آن را در عين رعايت خطوط قرمز و خطوط اساسي اعلام شده منوط به اصلاح رفتار
طرف مقابل دانسته و تأكيد ميكنند: بنده با مذاكراتي كه در زير شبح تهديد
انجام بگيرد، موافق نيستم. بروند حرف بزنند، مذاكره كنند، به توافق برسند،
اشكالي ندارد - البته درحاليكه آن خطوط اصلي را رعايت كرده باشند - لكن
بههيچوجه تحميل را قبول نكنند، زور را قبول نكنند، تحقير را قبول نكنند،
تهديد را قبول نكنند».
تحولات اخير و عملكرد امريكاييها ابهام جديدي را نسبت به احتمال حصول
توافق بر ابهامات قبلي افزوده است، چراكه اگر تاكنون كاخ سفيد و دموكراتها
با ديدگاهها و مواضع و مطالبات خود روند مذاكرات را به چالش ميكشاندند،
اكنون اعضاي كنگره و به ويژه جمهوريخواهان به اين فهرست اضافه شده و طبعاً
ادامه مذاكرات از اين پس علاوه بر مطالبات كاخ سفيد و صهيونيستها، در
ميدان رقابت دو حزب امريكا نيز قرار ميگيرد و اين در حالي است كه عملاً
1+5 از حيز انتفاع خارج شده است.
بر اين اساس، به نظر ميآيد كه ايران بايد فراتر از جنجالهاي تبليغاتي كه
متأسفانه دامنه آن مجلس شوراي اسلامي را نيز گرفته و با طرح برخي
ديدگاههاي كارشناسي نشده مسئله را پيچيدهتر ميكند، تجديدنظر اساسي در
روند مذاكرات ايجاد كند، چراكه روند كنوني آسيبهاي جدي به دنبال داشته و
اين توقع را در طرف مقابل ايجاد ميكند كه مسئولان ايران به دليل مشكلات
اقتصادي يا احياناً پيروزي در انتخابات و... به يك موفقيت حداقلي در
مذاكرات نياز دارند و لذا آنها قادرند از اين طريق شرايط خود را بر ايران
تحميل كنند.
بنابراين پيشنهاد ميشود كه ايران عجالتاً ميز مذاكرات را ترك و سپس با
يك طراحي مناسب مبتني بر شرايط جديد مذاكرات را دنبال كند؛ شرايطي كه حفظ
استقلال و عزت ايراني، پاسداشت دستاوردهاي گرانقدر انقلاب اسلامي در
عرصههاي داخلي و بينالمللي و به ويژه پيشرفتهاي هستهاي و اتكا به توان
داخلي در روند مقابله با تحريمهاي اقتصادي، محور اصلي تصميمات تيم
مذاكرهكننده ايراني و دستگاه سياست خارجي و مسئولان بلند پايه كشور باشد.