به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، از چندی پیش طوفانی از اخبار وتحلیل ها
در مورد تقسیم عراق به راه افتاد طوفانی که به طور حتم بی ارتباط با طوفان
های به راه افتاده در منطقه نبوده ونخواهد بود.
اگرچه
تلاش گردید این طوفان پشت بحران تجاوز عربستان به یمن باقی نگه داشته شود
اما با این حال توجه بسیاری از رسانه ها وتحلیلگران را به خود جلب کرده
است.
این
هیاهوی رسانه ای زمانی آغاز شد که کمیته روابط خارجی کنگره آمریکا
پیشنهاد قانونی را در دستور کار خود قرار داد که در آن با کردها واهل
تسنن نیز به عنوان یک دولت جداگانه تعامل شود وگرچه این پیشنهاد توسط کمیته
نیروهای مسلح تعدیل وبرای کاهش شدت واکنش ها پیشمرگه های کرد وعشایر اهل
تسنن از طبقه توصیفی دولت خارج شدند اما تاکید بر ادامه همکاری تسلیحاتی با
این دو طیف از سه طیف عمده ی تشکیل دهنده ساختار عراق مسئله تلاش آمریکا
برای تقسیم عراق را بار دیگر واینبار به شکل گسترده تری به صدر رسانه ها
آورد.
اما به راستی آیا این طرح یا همان توطئه آمریکایی صهیونیستی زاییده دیروز وامروز است ؟
آیا صرفا برای عراق تدارک دیده شده است؟
از چه زمانی کلید خورده است؟
چرا
هم اکنون ودر این برهه زمانی خاص که داعش در عراق از یک سو وعربستان در
یمن از سوی دیگر متحمل شکست های مستمر می گردند چنین مسئله ی بسیار جنجالی
باید مطرح شود؟
اهداف کوتاه وبلند مدت آن چیست؟
آیا صرفا عراق وتمامیت ارضی آنرا مورد هدف قرار داده است؟
دامنه وگستردگی آن تا کجای منطقه را فرا می گیرد ؟
طرح خزنده تقسیم منطقه
با
یک جستجوی ساده در شبکه اینترنت به راحتی می توان دریافت آنچه که امروز به
معضلی برای سیاستمداران وتحلیلگران عراقی تبدیل شده ، از سال ها پیش وحتی
پیش از جولان دادن تانک های آمریکایی در خیابان های بغداد آغاز شده بود.
به
تعبیری واضحتر آنچه که امروز در قالب قانون 1223 در کنگره آمریکا عنوان می
شود، حاصل فرایندی است که از سال 1990 با آغاز تجاوز صدام حسین به کویت
ویا حتی پیش از آن از زمان آغاز جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی ایران برای
تمام منطقه کلید خورده است وهر چند سال یکبار بخش هایی از آن توسط محافل
مختلف افشا اما بعد از چند روز جار وجنجال بار دیگر به بخش پرونده های
فراموش شده ذهن تحلیلگران سپرده می شود.
آنچه
که امروز تحلیلگران از آن با نام طرح صهیونیستی - آمریکایی برای تفکیک
عراق یاد می کنند ،حاصل فرایندی است که صدام حسین و بوش پدر بخش اجرایی
آنرا کلید زده بودند ، اسامه بن لادن با حملات 11 سپتامبر آنرا رشد ونمو
داد ، بوش پسر با حمله به افغانستان وسپس عراق گام اصلی را در آن برداشت ،
اسرائیل در جنگ 33 روزه سعی در پیشبرد آن داشت ، محور اعتدال عربی با
زمینه سازی برای جنگ در سوریه به آن قدرت بخشید ، داعش با جنایات فرامرزی
خود به آن شاخ وبرگ داد وکنگره آمریکا نیز امروز در چارچوب قانونی به دنبال
برداشت یکی از مهمترین محصولات آن است.
مجله
تخصصی السیاسه الدولیه از نشریات موسسه الاهرام مصر ، در تحلیلی که در
شماره 22 آوریل منتشر شد ، خبر داد ، نه تنها عراق بلکه 6 کشور عربی دیگر
وحتی مصر در معرض خطر فراگیری به نام تجزیه قرار دارند.
پیش
از آن هم ، روزنامه صهیونیستی هاارتص در شماره 12 مه 2013 خود نقشه تقسیم
منطقه خاورمیانه را در چارچوب چکیده چهار تحقیق ارائه شده توسط مراکز
پژوهشی رژیم صهیونیستی یا وابسته به آن منتشر کرد که دقیقا آنچه را که
امروز شاهد آن هستیم را ترسیم میکند.
در
یکی از این تحقیقات که تحت عنوان " خاور میانه در مرحله بازسازی" منتشر
شده، آمده است ، قیام های مردمی رو به رشد وتنش های داخلی به وجود آمده
می تواند زمینه ترسیم نقشه های جدید منطقه ای را کاملا مغایر با آنچه که در
توافقنامه سایکس پیکو صورت گرفت فراهم کند.
در
پیش بینی این تحقیق تاکید شده است که اگر این روند ادامه پیدا کند می
توان گفت که کشورهای مستقل جدیدی همانند آنچه که در جنوب سودان شکل گرفت در
کردستان ، فلسطین ، برقه در شرق لیبی وحتی جنوب یمن به وجود آید!.
جالب
اینجاست شاهزاده های سعودی امروز ودقیقا 2 سال بعد از انتشار این پژوهش
همان نظرات صهیونیستها را در مورد تجزیه یمن مطرح می کنند که خود جای تامل
فراوانی دارد!
این
پژوهش همچنین به تجزیه سوریه به چند نیمه کشور سنی ، علوی ، دروزی وطوایف
مختلف پرداخته وآنرا در راستای طرح بزرگ صهیونیستی می داند زیرا به گفته
"الوف بن" تحلیلگر برجسته صهیونیستی هرچه تعداد کشورهای منطقه بیشر شود
قدرت مانور اسرائیل بسیار بیشتر خواهد شد.
در
این چارچوب مراکز پژوهشی صهیونیستی وآمریکایی چندین طرح دیگر را هم ارائه
کردند که در قسمت های بعدی به شکل مفصل تری به آن خواهیم پرداخت.