به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه جوان: قسم روباه را باور كنيم يا دم خروس را؟ تمام انتقادها به
سطحي بودن سريالهاي تركي و خانمان برانداز بودن آنها را يك طرف بگذاريد و
اينكه قرار است نسخه ايراني سريال «فاطما گل» در ايران ساخته شود را طرفي
ديگر.
اين قضاوتها درباره سريالهاي تركي و حالا عزم جزم
ضياءالدين دري، كارگردان مشهور سينما و تلويزيون براي ساخت فيلم و سريالي
از روي سريال تركي «فاطما گل» آب پاكي است روي دست تمام هنرمنداني كه تا
به حال دم از آبكي بودن سريالهاي تركي ميزدند.
ظاهراً اوضاع
سوژهيابي در سينما و تلويزيون ايران خيلي بحراني است؛ بحراني تا حدي كه
حالا فيلمسازان و سريالسازان براي آثار جديد خود به سريالهاي تركي پناه
ميبرند. وقتي چهره مطرح و پيشكسوتي چون ضياءالدين دري با آن آثار مشهورش
چون «كيف انگليسي» و «كلاه پهلوي» دم از ساخت نسخه ايراني سريال «فاطما
گل» ميزند، ميتوان عمق ماجرا را سنجيد.
دري ميخواهد فيلم و
سريالي به نام «زينب» بسازد كه به گفته او برگرفته از «فاطما گل» اما
نسخه منطبق بر ويژگيهاي اسلامي و وجوه اخلاقگرايانه است. اين خبر اولين
بار در سينماژورنال منتشر و صحت آن صبح روز گذشته و بعد از گفتوگوي دري با
خبرگزاري «تسنيم» رسماً تأييد شد.
احتمالاً اسم شخصيت اول فيلم و
سريال او به جاي فاطما گل، زينب است؛ دختري كه سرنوشت شومي مثل سرنوشت
فاطما گل برايش رقم ميخورد و البته ادامه ماجرا را ميتوان حدس زد. دري در
جايي گفته است كه در سريال «زينب» ميخواهد عاقبت كار شخصيتهاي منفي و
كنتراست آن با فرجام كار شخصيتهاي مثبت را تصويرسازي كند؛ اين دقيقاً همان
چيزي است كه در سريال «فاطما گل» اتفاق ميافتد.
اينكه سينما به
بيان معضلات جامعه، روانشناسي و ارائه راهكار براي مشكلات پيچيده آن نياز
دارد جاي خود، اما نكته مغفول مانده در سوژه به ظاهر جذاب ساخت فيلم و
سريال از روي «فاطما گل» اين است كه حالا ديگر كمبود خلاقيت در حوزه فيلم و
سريالسازي، هنرمندان كشورمان را به سوي سريالهاي تركي كشانده است؛
سريالهايي كه وقتي پايش ميافتد از سوي جامعه هنري كشور آبكي خوانده شده و
از نظر سطح كيفي مورد انتقاد قرار ميگيرد.
وقتي دست و پاي
تلويزيون براي توليد برنامه جذاب بسته باشد و با وجود مشكلات مختلف در
جامعه و فرهنگ عمومي امروز، سوژهيابي مناسبي براي ساخت فيلم و سريال صورت
نگيرد، سطح فيلم و سريالسازي در كشور به جايي ميرسد كه هنرمندان به سراغ
همان سريالهاي تركي ميروند؛ آثاري كه قبلاً از آن انتقاد ميكردند.
اكنون
كارگردان سريال «كلاه پهلوي» در مرحله نگارش سيناپس بوده و در عين حال
به فكر نسخه سينمايي و سريالي اثر است؛ او گفته است: «من روي سوژههاي
مختلفي كار و ادعا ميكنم كه ميشود چنين كاري در سينما و تلويزيون ساخته
شود. اين بحث ريشهاي است و بالاخره بايد به سراغ آن رفت؛ ما سينماگران نيز
بحمدالله قانون را به خوبي ميدانيم و فكر نميكنم مشكلي پديد آيد.»
اينكه
چرا دري براي پرداختن به موضوع تجاوز در جامعه و رسيدن شخصيتهاي منفي به
فرجام كار و عاقبتبهخير شدن شخصيتهاي مثبت ميخواهد عيناً از يك سريال
تركي اقتباس كند در نوع خودش سؤالبرانگيز است؛ چراكه اين كار به خودي خود
تبليغ و ترغيبي براي تماشا و دنبال كردن اين سريالهاست، آن هم در حالي كه
در سال بارها و بارها نسبت به سريالهاي تركي و تأثيرات خانمانبرانداز
آنها بر خانوادههاي ايراني نقدهاي تندي صورت ميگيرد.
اكنون دري
براي ساخت نسخه ايراني«فاطما گل» منتظر بودجههاي دولتي و كمك تلويزيون
است؛ او مشغول جذب حمايت مالي براي توليد اين اثر سينمايي است تا در صورت
حمايت و استقبال كار را شروع كند و كليد بزند اما اينكه نهادهاي دولتي براي
ساخت نسخهاي اقتباسي از سريال تركيهاي «فاطما گل» چه براي سينما و چه
براي تلويزيون ريسك كنند و وارد بحث حمايتهاي مالي شوند، مبهم باقي
ميماند. بعيد به نظر ميرسد كه دولت و تلويزيون براي ساخت اثري كه از يك
سريال تركي الگوبرداري شده كمكهاي خود را به دري پيشكش كنند، هرچند براي
چنين پيشبيني هنوز زود است.