اظهارات مصطفوی را در ادامه می خوانید:
* شما به عنوان یک استقلالی فکر میکنید دلیل نتیجه نگرفتن امیر قلعهنویی در این فصل چیست؟
- من هنوز هم میگویم قلعهنویی جزو معدود مربیانی است که از سطح بالای هوشی در فوتبال برخوردار است. او آیکیوی بالایی دارد. معتقدم جدا از تاکتیک درون زمین از آنجایی که فوتبال یک بازی دستهجمعی است باید در بیرون زمین هم باهوش و تاکتیکی عمل کرد به خصوص در فوتبال ایران. وقتی در کنار مربی که دلسوز باشد افراد کارکشته و باتجربه هم حضور داشته باشند نتیجه هم به دست میآید. اینکه میگویند تیمهای بزرگ حاشیه دارند امری است معمول چون در تمام دنیا اینگونه است. من در همان روزهای نخست بسته شدن استقلال به خود قلعهنویی هم گفتم تیم را خوب نبستهای... اما بحث من این است حالا که از درون فدراسیون فوتبالمان را نابود میکنند دیگر نگذاریم باشگاههای مطرحمان نابود شوند. اگر پرسپولیس، استقلال، سپاهان و تراکتور ضعیف شوند مردم از فوتبال فرار میکنند و به ورزشگاه نمیآیند.
* جدا از این بحث دلیل عدم موفقیت استقلال را چه مسایلی جز بد بسته شدن تیم میدانید؟
- تعداد زیادی از خبرنگاران علیه قلعهنویی شمشیر را از رو بستهاند، آنها طوری میخواهند قلعهنویی را بزنند که انگار این مربی جوان سر پدرشان را بریده است! نمیخواهم آبروی کسی را ببرم اما از خود همین خبرنگاران حرفهایی علیه قلعهنویی به من زدند که اگر بگویم آبرویشان میرود، آنها چیزهایی از قلعهنویی خواستهاند و او نداده که باعث شده این همه علیهاش شوند.
* واضحتر میتوانید بگویید چه چیزهایی از او خواستهاند؟
- همان چیزهایی که از من خواستهاند و من ندادم. آنها ادعا دارند باید در منافع مادی قلعهنویی شریک باشند نه منافع معنوی. این خواستهها کار قلعهنویی را سخت کرده است. واقعا نمیدانم چه اصراری است که چند گروه همزمان علیه او باشند در حالی که بیشترین افتخار را برای استقلال کسب کرده است. از یک سو خانواده حجازی را علیه قلعهنویی کردهاند در حالی که امیر همیشه از حجازی به نیکی یاد کرده است و میخواهم به خانواده حجازی توصیه کنم قلعهنویی هرگز علیه منافع خانواده شما عمل نکرده و این کار شما به ضرر فوتبال است نه قلعهنویی. آنهایی که علیه سرمربی استقلال بد میکنند به فوتبال ایران ضربه میزنند.
* اما باشگاه و افشارزاده همیشه گفتهاند از قلعهنویی حمایت میکنند این برای موفقیت یک مربی کافی نیست؟
- این حرفشان را قبول ندارم. هیچ کس در استقلال پشت قلعهنویی نیست. نه افشارزاده و نه هیات مدیره، همین هیات مدیره به یکی از دوستان من گفتهاند ما از اول هم موافق قلعهنویی نبودیم. اگر از آن منبعی که این صحبتها را در اختیار من گذاشت اجازه داشتم اسامی اعضایی که این حرف را زده بودند را رسانهای میکردم تا هواداران آنها را بشناسند. من از افشارزاده ایرادی نمیگیرم چون فوتبالی نیست، او را به خاطر دلجویی بابت گرفتن پست با عظمتش در کمیته ملی المپیک به استقلال آوردند وگرنه این دوست 50 ساله من میداند که جایش در استقلال نبود. حالا هم مانده چه کار کند. همان طور که در تیم ملی به قلعه نویی بیمعرفتی شد در استقلال هم همان رفتار را با او کردند. من فوتبالی هستم و وقتی لیدرهای پرسپولیس از من پول خواستند تا بمانم به آنها گفتم شما باید پول هم بدهید به من که میگذارم باشید اما شاید بقیه چنین کاری نکنند. من و امثال من چکیده فوتبال هستیم نه چسبیده آن که بخواهیم پول بدهیم تا باشیم.
* منظورتان این است که افشارزاده با قلعهنویی بازی کرده در این مدت؟
- من بعد از خواندن مصاحبه محمود فکری که گفته بود با دشمنان قلعهنویی جلسه گذاشتهاند ارادتم به کاپیتان سابق استقلال بیشتر شد. افشارزاده همانطور که گفتم رفیق 50 ساله من است اما این چه مدیریتی است که شب قبل از بازی با دشمنان سرمربیات جلسه میگذاری و شام میخوری، وقتی چنین کاری را میکنی مطمئن باش استقلال نتیجه نمیگیرد. بازیکنان بو میکشند تا از آب گلآلود ماهی بگیرند. آنها وقتی میبینند که افشارزاده این کار را کرده میگویند فصل بعد قلعهنویی نیست و ما هم هرکاری دلمان بخواهد میکنیم. واقعا افشارزاده چه احتیاجی دارد در چنین شرایطی با حسن روشن جلسه بگذارد. حسن روشن بازیکنی بود که کسی جلودارش نبود و محبوبیت داشت اما زمانی که سرمربی شموشک بود مالک باشگاه 5 ساعت از او پیش من گله کرد ولی من آرامش کردم. این را گفتم تا روشن بداند من کاملا او را میشناسم و دوستش دارم ولی قلعهنویی توسط هر یک از افراد خانواده استقلال زده شود به ضرر باشگاه است. من با امثال قلعهنویی زیاد کار کردهام و میدانم او اهل التماس کردن نیست و برای همین همه علیهاش شدهاند.
* اما خیلیها میگویند قلعهنویی چوب اطرافیانش را میخورد؟
- با شناختی که من از روحیه امیر سراغ دارم اعتقاد ندارم او حرف کسی را گوش دهد. او چشم بسته در اختیار کسی قرار نمیگیرد. او شاید تیمش را بد بسته باشد و در حالی که نتیجه گرفته عقب افتاده اما خودش حرف آخر را میزند.
* بنا به اعتراف یک شرطبند شرق آسیا زمان شما تیمملی برابر غنا در یک بازی دوستانه که قلعهنویی هم سرمربی تیمملی بود نتیجهاش از قبل تعیین شده بود؟
- در این باره اصلا صحبتی ندارم. آن منطقه از شرق آسیا مرکز بزرگ قمار است و شاید داوران را خریدهاند ولی ما روحمان هم از این مساله خبردار نبود. درباره قطبی هم گفتهاند اما من فقط میتوانم بگویم قطبی سر ما هم کلاه گذاشت و مارکوی پرندهفروش را به پرسپولیس غالب کرد اما امیر بچه جنوب شهر است و مردانگی در وجودش است. من حتی میدانم یکسری از آدمها دوست ندارند او از اهل بیت نام ببرد اما اگر اسم اهل بیت را میبرد واقعا تظاهر نمیکند.
* فکر میکنید استقلال را مسایل حاشیهای زمین زد یا فنی؟
- سه گروه بزرگ کمر قلعهنویی را خرد کردند. افشارزاده، فتح الله زاده و خانواده حجازی در کنار خبرنگارانی که در کافیشاپ و تلویزیون نقشه کشیدند تا قلعهنویی را بزنند در حالی که آنها باید فدراسیونی که فوتبال را نابود کرده میزدند. آنها با زدن امثال قلعهنویی فوتبال مملکت را در اصل زدهاند.
* کیروش هم به هر ترتیبی بود در تیمملی ماندگار شد ولی گفته شد اسدی نمیگذارد او کار کند...
- من اعتقاد دارم اسدی مخالف کیروش نیست بلکه او موافق فوتبال است که اینگونه رفتار میکند. اسدی از دل فوتبال بیرون آمده و تحصیلکرده است. اسدی در اصل با واقعیتها میجنگد تا فوتبال ملی را درست کند. اسدی میگوید چرا کیروش برای فوتبال ما کاری نکرده است. باخت به اردن، ازبک و لبنان را فراموش نکنید، کیروش به تیمهایی باخته که هر کسی از خانه ننهاش قهر کند میتواند بیاید و آنها را شکست دهد. کیروش برای فوتبال ما چه کرده که مربیان ایرانی نکردهاند. آیا همان قدر که از او حمایت شد از مربیان ایرانی حمایت شد؟ سه چهارم بودجه فدراسیون را خرج کیروش کردند و بعد هم فردوسیپور و اصحاب رسانهایاش نظرسنجی گذاشتند تا بگویند مردم کیروش را میخواهند. اگر این نظرسنجی بین متخصصها بود کیروش 2 درصد هم رای نمیآورد. فقط اسدی است که میتواند فوتبال را از این شرایط بیرون بیاورد. من فکر میکنم آنهایی که از کیروش حمایت میکنند منافع دارند.
* منتقدان کیروش هم بعد از گرفتن پست سکوت کردند...
- قصد ندارم بگویم کفاشیان بعد از اینکه عابدینی در برنامه 90 درباره مسایل مالی صحبت کرد به او پست داد اما کسی که تند حرف میزند باید تند هم حرفهایش را ادامه دهد. عابدینی را گول زدند و کمیته تیمهای ملی را به او ندادند.
* کانون مربیان و شخص جلالی در کنار مایلیکهن که منتقد سرسخت بود سکوت کردند و این به نوعی تایید حرفهای کیروش و حامیانش است؟
- جلالی روحیهاش اینگونه است و در این مدت فقط خداداد و دایی صحبت کردند این نوع رفتار مایلیکهن روش خوبی نیست. مایلیکهن زنده است به همین انتقاد کردنهایش. کیروش گفته من گروگان گرفته شدهام در صورتی که او ملت ما را گروگان گرفته است. با ویزایی که ماهی 2500 دلار گرفت و بخشی از آن را هم نگرفت رفتیم جامجهانی و استرالیا را شکست دادیم و با مربی ایرانی آمریکا را بردیم و از این حرفها مطرح نبود.
* در میان منتقدان مایلیکهن مدیر فنی امید شد و عابدینی هم قرار است سرپرست تیمملی شود.
- مایلیکهن باید صحبت کند اگر اینطوری باشد که به شرط چاقو انتقاد کنیم درست نیست. مدیریت تیم امید برای مایلیکهن آنقدر بزرگ نیست که مصاحبه نکند. مایلیکهن و جلالی باید از آبروی فوتبال ما حمایت کنند. درباره عابدینی هم باید بگویم او قهرمانی با پرسپولیس داشته و در مشاغل بزرگ دولتی کار کرده است و سرپرستی تیمملی خیلی وسوسهکننده نباید باشد که اینگونه تغییر موضع دهد. فکر میکنم این سرپرستی هم معامله باشد که حکم را به شرطی میزنیم که اسپانسر بیاوری، این اتفاق زیبایی نیست. عابدینی باید کاری کند که بروند دنبالش نه اینکه به شرط اسپانسر آوردن سرپرست بشود. کمیته بازاریابی باید اسپانسر بیاورد نه سرپرست تیمملی. کفاشیان با این کارش دارد عابدینی را هم بازی میدهد.
* دادگان هم قرار است با هدایتی به پرسپولیس بیاید، موفق میشود؟
- وقتی از قول ایشان خواندم که قبول کرده تعجب کردم. با روحیاتی که دادگان دارد بعید میدانم دوام بیاورد. این باشگاه که در و پیکر ندارد، خود من از این باشگاه بازی خوردم و سریع استعفا دادم. جای دادگان بودم قبول نمیکردم با هدایتی کار کنم و به پرسپولیس بیایم.
* برانکو به پرسپولیس آمد اگر به گذشته برگردید باز هم از او شکایت میکردید؟
- اگر بدون فسخ قرارداد رفته بود باز هم شکایت میکردم. آن زمان نامه از رییس فدراسیون وجود نداشت که به او مرخصی داده است. به نظر من برانکو را آوردند تا مردم را ساکت کنند و او نتیجه نمیگیرد.