کد خبر: ۳۱۱۹۱۰
زمان انتشار: ۱۲:۱۸     ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۴
سرمربی تیم ملی وزنه برداری می گوید: مگر در تیم مان دوپینگی داریم که نگران مثبت شدنش باشم؟
به گزارش پایگاه 598 به نقل از خبرآنلاین؛ حسین توکلی بالاخره سرمربی تیم ملی وزنه برداری شد؛ مردی که شاید باید زودتر از این ها هدایت وزنه برداری ایران را برعهده می گرفت، سرانجام در روزهایی به این سمت رسید که آینده اش مشخص نیست. انتخابات ریاست فدراسیون وزنه برداری دوشنبه انجام می شود و نتیجه این انتخابات می تواند در آینده کاری توکلی تاثیرگذار باشد.
اما با این حال توکلی می گوید برایش فرقی ندارد چه کسی رئیس فدراسیون می شود. توکلی مدعی است که قراردادش را کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش ثبت می کنند تا رئیس آینده نتواند او را برکنار کند. سرمربی جدید تیم ملی که مهمان کافه خبر بود، درباره وزنه برداران تیم ملی و شرایط آن ها سخن گفت.

فکر نمی کنید کارتان را یک مقدار دیر استارت زدید؟
من در این مورد به دنبال مقصر نمی گردم. اولا در ابتدای صحبت هایم بگویم قهرمانی کشتی خیلی غرورآفرین بود و برای خود من انگیزه شد تا در بخش وزنه برداری هم نتیجه خوبی کسب کنیم. به هر حال کشتی، تکواندو و وزنه برداری تیم هایی هستند که در مسابقات المپیک و جهانی نتایج خوبی به دست می آورند. کما این که در رشته های دیگر هم رو به پیشرفت هستیم. ما مسابقات لندن را با رنک 18 گذراندیم و جدا از مدال های خوب کشتی فرنگی با آقای بنا، در وزنه برداری هم 4مدال داشتیم که این نتیجه کار ما را سخت تر می کند. این که اردو دیر شروع شده، چیزی نبود که در اختیار من باشد و ما به جای این که به این فکر کنیم که چقدر وقت از دست دادیم، باید به این فکر کنیم که چقدر وقت داریم برای این که بتوانیم خودمان را جمع و جور کنیم. بچه های ما حرفه ای هستند و در این مدت خیلی از تمرینات دور نبودند؛ بهداد سلیمی الان نزدیک به 4ماه است در سالن در کنار تیم جوانان با من تمرین می کند، با آقای نصیر نصیرشلال دورادور برنامه هایش را چک می کنم و حتی قبل از این که بخواهم مربی تیم باشم، به خاطر بحث استاد شاگردی که پیش از این با هم داشتیم، با هم کار می کردیم. آقای کیانوش رستمی هم یک مقدار کمتر از ایشان، ولی اکثر مواقع در مجموعه آزادی حاضر می شدند. اینها شاگردهای جوانان و نوجوانان من بودند و اولین مدالشان را در مسابقات آسیایی اردن با خود من استارت زدند. آنجا اولین دوره مربی گری من و اولین دوره مدال آوری و استارت خیلی خوب این بچه ها بود و در نهایت منجر به قهرمانی المپیک آنها شد، حالا با هر مربی که بوده، باعث افتخار من است که یک روزی در خدمت این دوستان بودم. اردو دیر شروع شده، ولی چیزی که هست ما باید شرایط حال حاضر را در نظر بگیریم و برای آن تلاش کنیم تا بچه ها را سریع برگردانیم. بچه های ما هم با توجه به مدال های خیلی خوبی که تا به حال به دست آوردند، آن قدر پخته هستند که خودشان را خیلی زود به شرایط خوب برگردانند. مسابقات جهانی آمریکا یکی از رویدادهایی است که ما باید تیم اول خودمان را بفرستیم و برنامه کاری من از اینجا شروع می شود که بتوانم یک تیم دیگر را برای مسابقات آسیایی بزرگسالان که تقریبا یک ماه قبل از مسابقات جهانی هست، آماده کنم. قطعا نفرات شاخص و المپیکی را برای مسابقات جهانی نگه می دارم و تیم دوم را برای مسابقات آسیایی اعزام می کنم و قطعا از دل مسابقات آسیایی کسانی که خوب و عالی کار کنند، شانس این را دارند که جز نفرات جهانی من باشند و با تیم اصلی تمرین کنند و اگر شرایط ایده آل را حفظ کنند، بتواند به تیم جهانی کمک کنند. در حقیقت این شانس را به نفرات غیرالمپیکی و غیرشاخص و نفرات دوم سوم مسابقات قهرمانی و لیگ دادیم که ان شالله در مسابقات آسیایی بتوانند خودشان را نشان دهند و از لحاظ مدالی هم جایگاهی به دست بیاورند.

در این مدت چه کار کرده اید؟
در این دو سه روز همراه با آقای مهدی پانزوان که یکی از کمک های اصلی و در تمام تیم ها مشاور ارشد من است، به دنبال این بودیم که نفرات زیادی را دعوت کنیم و خیلی ها دیده شوند. من ابتدا قرار بود سه دسته وزنه بردار را بیاورم، منتها با این شرایطی که پیش آمد یک مقدار در زمان بندی کم آوردیم و با توجه به صحبت هایی که با خیلی از مربیان شهرستانی داشتم و امیدوارم فدراسیون قبض موبایل من را پرداخت کند، من با همه اینها و با مربیانشان و حتی خیلی از ورزشکارها که شماره موبایلشان را داشتم، صحبت کردم؛ یک سری شرایط این را داشتند که در اردوها حاضر شوند و یک سری این شرایط را نداشتند. ولی رفت و آمد مطمئنا برای اردوی تیم ملی زیاد خواهد بود تا ما بتوانیم تیم اصلی خودمان را برای این دو مسابقات انتخاب کنیم و با نفرات زیاد اردو را بچرخانیم. خیلی از نفراتی که الان بیرون هستند، بعضی هایشان خیلی خوب هستند و این امیدواری را دارم که کسی را از قلم نیندازم و به همه شانس حضور در اردو را بدهم.

تصمیم به پوست اندازی در تیم دارید؟ مثلا بهداد فکر می کنم این المپیک آخرین دوره حضورش در تیم ملی باشد؟
من خودم با کیانوش صحبت کردم، او برای دو المپیک آینده برنامه ریزی می کند و با توجه به توانمندی و جوانی که دارد، فکر می کنم بتواند. در مورد آقای سلیمی هم فکر می کنم با این سن و سال و با توجه به وزن بدنی و شرایطی که دارد، بتوانیم بیشتر او را حفظ کنیم. چون در سنگین وزن یک مقدار دوره قهرمانی طولانی تر است که البته با توجه به شرایط و روحیه خودش، قطعا می توانیم او را بیش از این داشته باشیم. منتها در مورد بحث پوست اندازی، به جای این که بگوییم یک نفر را بیرون کنیم تا یک نفر بیاید، ما می توانیم نفرات زیادی داشته باشیم و در مسابقات مختلف از آنها استفاده کنیم و به این ترتیب فشار روی یک قهرمان نباشد که در یک سال بخواهد دو سه مسابقه سنگین برود و در لیگ هم شرکت کند و این فشردگی، یک وقتی هم باعث آسیب دیدگی و خداحافظی پیش از موعد او از دنیای قهرمانی شود. من فکر می کنم این تقسیم بندی اگر به وجود بیاید بحث پوست اندازی بیشتر خودش را نشان می دهد. جوانانمان هم جوانان خوبی هستند که حتی بعد از پایان مسابقات جهانی هم، ما سعی داریم که اردو تعطیل نشود و اینها را در اردو نگاه داریم و نفرات دوم سوم بزرگسالانمان هم همواره در اردوها با قهرمانانمان کار کنند و بتوانیم نفرات را آماده داشته باشیم و به محض این که نیاز داشتیم از آنها بهره ببریم. پارسال در مسابقات قزاقستان یک مقدار در این قضیه مشکل داشتیم، بچه ها آمادگیش را نداشتند یا بعد از مسابقات آسیایی شرایط فرم را نداشتند، یک مقدار دست مربیان خالی شد.

پارسال فاصله بین مسابقات هم فقط 40روز بود؟
می توانستیم یک سری نفرات را برای بازی های آسیایی نفرستیم؛ ولی در هر صورت هم بازی های آسیایی و هم مسابقات جهانی برای ما مهم بودند و یک سری قهرمان ها از زوایای دیگری هم این مسابقات را می بینند، بحث مالی و جوایزی که داده می شود یک طرف، از طرف دیگر هم این مسابقات هر 4سال یک بار برگزار می شود و ورزشکاران علاقه دارند حتما مدال این بازی ها را داشته باشند، همین بحث ها کار را برای آقای زارع و پانزمان سخت کرد و من واقعا شرایطشان را درک می کنم. البته ما خیلی دوست داشتیم باز هم می توانستیم با این دو عزیز ادامه دهیم، ولی با شرایطی که خودشان داشتند، تصمیماتی گرفتند، که ما به تصمیمشان همه جوره احترام می گذاریم. ولی من هنوز هم مصر به این هستم که از تجربیات این دو نفر، به عنوان یک مشاور قوی و به عنوان کسانی که دلسوزهای این رشته بودند و همیشه در شرایط بحرانی تیم ملی را تحویل گرفتند و کمک کردند، استفاده کنم.

با آنها صحبت کردید؟
بله. با آقای زارع صحبت کردم، ایشان شرایط خاص خودش را داشت، با آقای پانزمان هم هنوز صحبت نکردم؛ ولی چیزی که بود و با توجه به جابجایی هم که در راس فدراسیون صورت گرفت، من فکر می کنم در خیلی از بحث ها ما هنوز مشکل داریم. تکلیف فدراسیون باید خیلی زودتر مشخص شود و انصافا باید از کسی مثل آقای طباطبایی تشکر کنیم که به عنوان سرپرست آمده و فعالیت خوبی هم انجام داده، به محض شروع کار اردوی جوانان را تشکیل داده و برای بزرگسالان هم با توجه به بحث های انتخاب مربی، با یک مقدار تاخیر اردو تشکیل داد. ما تقریبا نزدیک به 7ماه فرصت داریم و فکر نمی کنم بیشتر از 5ماه یا 5ماه و نیم مفید در اختیار داشته باشیم. بنابراین بیشتر روی تجربه و حرفه ای گری بچه ها حساب کردیم، عنوان دارهای دنیا و جهان و المپیک کسانی هستند که می توانند خیلی زود خودشان را ریکاوری کنند و به شرایط برگردند.

بااین شرایط می شود گفت که شما ریسک کرده اید؟
دقیقا این یک ریسک بزرگ است.

ممکن است ناکامی در آمریکا سر شما خراب شود؟
اصلا بحث ناکامی نیست؛ انسان باید تا جایی که می تواند کارش را با قدرت پیش ببرد و برایش انرژی بگذارد، اینطور نباشد که یک کاری را انجام ندهی و بعد بگویی ای کاش! آن ای کاش نباید وجود داشته باشد. باید مردانه تلاش کند و مطمئن باشید اگر انسان بخواهد یک کاری را انجام دهد، در فرصت زمانی کوتاه هم می تواند. من یک چیز را از آقای یزدانی در مسابقات جهانی پارسال خاطرم هست، هنوز زانوی ایشان خوب نشده بود، ولی خواست که طلا بگیرد و المپیکش را جبران کند و این کار را انجام داد. من روی بحث خواستن بیشتر اعتقاد دارم تا این که بگوییم زمان نداریم. بحث های تجربه ای هم وجود دارد، مسائلی که این همه در این سال ها در وزنه برداری تجربه کردیم، تجربیات کاملی است و در این مسابقات می توان از آن بهره برداری خوبی داشت. ولی 5ماه واقعا زمان کمی هست و ریسک بالایی دارد و من از این ریسک هم لذت می برم و هم هیجان آن را دوست دارم و دوست دارم در این چالش جدید بتوانم خودم را نشان دهم.

شاید آن روی سکه روی زمین بیفتد.
می شود، بعضی وقت ها یک حرکاتی در ورزش انجام می شود که آدم لذت می برد.

یک مشکل دیگر این است که شما باید بچه ها را از دو بعد آماده کنید، هم از بعد بدنی و هم فکری؛ شما بهداد را دارید که در مسابقات قهرمانی جهان نقره گرفته یا مثلا کیانوش که می گفت به مردم هیچ قولی نمی دهم، چون زمان نداریم. فکر کنم آماده سازی بعد روحی روانی سخت تر است؟
ما اگر بخواهیم به مشکلات فکر کنیم، این زمان خیلی زود می گذرد و اگر بخواهیم به نقاط مثبت فکر کنیم و به دنبال موفقیت باشیم، باز این زمان می گذرد. چیزی که متوقف نمی شود زمان است. پس بهتر است خیلی به مسائل منفی فکر نکنیم و به مسائلی فکر کنیم که به دردمان بخورد. مثل این که چطور می توانیم بچه ها را به لحاظ روحی روانی ریکاوری کنیم و در عین حال از لحاظ فنی هم از آنها استفاده کنیم. من دیروز و امروز در این ورزش نیامده ام، در خیلی از رده ها کار کردم و بالا و پایین و سختی زیاد داشتم و فکر می کنم می توانم از همه این تجربیات استفاده کنم. آقای کیانوش رستمی با توجه به شرایطی که برایش پیش آمد، مسابقات جهانی را خیلی خوب پشت سر گذاشت و در عین حال در بازی های آسیایی، روی یک اتفاق به وزنه بردار چینی باخت، ایشان تجربیات خیلی خوبی دارد، ولی به لحاظ بدنی نیاز به کار بیشتری داریم، این چالشی است که باید با آن روبه رو شویم.

وزنه بردار چینی حریف سختی بود؟
وزنه هایی که او انتخاب کرد، خیلی به لحاظ وزنی متفاوت بودند و این یک پلتیک جدید و یک ریسک بزرگ است. البته قبل از آن که پلتیک باشد، عدم شناخت مربی های ما نسبت به این ورزشکار، در این باخت، موثر بود. ورزش ما هم ورزش تیمی نیست که برویم یک تیم را آنالیز کنیم وببینیم مثلا وزنه بردار در یک سال گذشته، در سالن خودش چه کرده و چه وزنه هایی را زده، این یک مقدار کار مربی ها را سخت می کند. وزنه بردار چینی هم با توجه به عقب افتادن در یک ضرب، یک ریسک انجام داد و موفق هم شد و این مسئله برای یک سری قهرمان ها معمولا یک بار بیشتر اتفاق نمی افتد.

خود حسین هم یک بار این کار را انجام داد، در اولین دوره در سیدنی؟
بله. آقای ایوانف وزنه 210 را با وزنه 5/212 عوض کرد، تفاوت آن دو کیلو و نیم بود، ولی در مورد این ورزشکار تفاوت بیشتر بود.

این پستی که الان قبول کردی، یک مقدار شرایط را برایت سخت می کند. برای کمک آمدی، ولی در حقیقت برای تو یک قمار است، یک ماه بعد اگر حسین رضازاده باشد، مربی که خودش می خواهد، شاید کس دیگری باشد یا هر شخص دیگری که به عنوان رئیس انتخاب شود، احتمالا شما گزینه اصلی هستید از این نمی ترسید؟
من با آقای طباطبایی صحبت کردم، قرار است هم کمیته ملی المپیک و هم وزارت ورزش، قرارداد من را ثبت کنند که بتوانم با خیال آسوده این مسیر را ادامه بدهم. یعنی این نباشد که فکر کنم دو ماه دیگر چه اتفاقی می افتد و از طرف دیگر من به خودم ایمان دارم و به کاری که انجام شده؛ خیلی از این قهرمان های جهان و المپیک که الان در تیم من هستند، از من حمایت کردند و فکر نمی کنم هر رئیسی که بیاید به دنبال این باشد که هر چالش جدیدی را تجربه کند. من چه مربی خوبی باشم و چه بد باشم، ولی به هر حال هیچ رئیسی به دنبال این چالش نیست که بخواهد زمان از دست بدهد و دنبال مربی جدید باشد، حداقل تا المپیک فکر نمی کنم چنین ریسکی انجام شود و در عین حال جایگاه حسین توکلی مشخص است.

مشکل این است که ممکن است رفیق های خودت روی کار بیایند، بالاخره حسین نشان داده که خیلی راحت کار نمی کند؟
ما برای پرچم و مملکتمان کار می کنیم، در این داستان من خیلی ترسو عمل نکردم و عمل نخواهم کرد. پیش از این من خیلی دوست داشتم اردوی تیم ملی بزرگسالان شروع شود و تمرکزم روی تیم جوانان بود و در این وادی اصلا وارد نشده بودم. این پیشنهادی هم که شد، صحبت های زیادی داشتیم، یعنی تقریبا نزدیک به سه چهار روز در این مورد با هم صحبت کردیم. اولا من دوست دارم تیم ملی کشورم موفق باشد و دوم این که سرمربیگری بزرگسالان را ولو برای یک روز باشد، با افتخار قبول می کنم و اصلا اینطور نیست که بخواهم منتی سر کسی داشته باشم و همه جور تلاشی می کنم که ان شالله بتوانم کار درستی انجام دهم و خیلی به این مسائل که شاید به زعم خیلی ها، ریسک بزرگی است و یا می گویند ممکن است چنین داستانی به وجود بیاید، توجه نمی کنم. من اصلا به این مسئله اعتقادی ندارم و برایم مردم و پرچم کشورم و قهرمان های به این بزرگی که در کنارم هستند، بیشتر ارزش دارد تا فقط خودم.

چقدر فکر می کنی این اتفاق دیر برایت افتاد، شاید حقت المپیک قبلی بود یا حتی قبل از آن؟
قسمت چیزی بود که برایم اتفاق افتاد. در این وانفسا و با این داستان هایی که پیش آمد، شاید آن زمان تجربیاتی که الان دارم را نداشتم و برای تیم بزرگسالان نمی توانستم مثمر ثمر باشم. چیزهایی که برایم اتفاق افتاد مثل حضور یک ساله ام در یک کشور دیگر و تمرین کردن با یک تیم جدید، باعث شد چیزهای جدیدتری یاد بگیرم و پخته تر باشم. ولی وقتی به عقب برمی گردم، می گویم ممکن بود آن زمان هم بتوانم با تیم بزرگسالان کار کنم.

ترس این وجود دارد که یک سری فاکتورها دستت نباشد، خودت هم می دانی این که یک باره یک مشکلی برایت به وجود بیاید؟
در مورد آن هم یک تجربه داشتم. البته می گویم آن داستان خیلی سر دراز دارد، بیشتر از این که به جزئیاتش بپردازم باید ببینم چقدر درس گرفتم و چقدر می توانم از تجربیات آن مسائلی که به وجود آمد، استفاده کنم. در آن مسئله بیشتر از هر چیزی نوعی از صداقت بود که به خودم لطمه می زد، احساس کردم بعضی جاها صداقت هم باید منطقی تر باشد

یعنی بیخودی صداقت داشتی؟
نه یک جاهایی زیادی احساسی راجع به مسئله صداقت برخورد کردم، در صورتی که می شد منطقی تر برخورد کرد. در عین این که صداقت هم داشتیم، می توانستیم کار منطقی مان را هم پیش ببریم. یک مقدار اعتمادها بیش از حد بود و در عین حال خیلی از همان شاگردهایی که همان زمان به مشکل خوردند، بدون این که من از آنها بخواهم یا کسی از آنها بخواهد یا من بخواهم شخصی را مورد اتهام قرار بدهم، خودشان از این مطلب دفاع کردند و نهایت داستان هم دیدید که رای طوری شد که فدراسیون پزشکی ما و خود فدراسیون به این نتیجه رسیدند که آن اتفاقات گردن من نبود. ولی من اشتباه خودم را توجیه نمی کنم، اشتباه من صداقت بیش از حد در آن مورد بود و الان دیگر فکر نمی کنم آن داستان برای هیچ تایم دیگری تکرار شود.

در این مورد هیچ تضمینی دست مربی نیست، تو نه می دانی ورزشکار کجا می رود و نه می دانی در غذایش چه چیز به او می دهند؟
کاری که الان ما انجام دادیم، یک دکتر در کنار تیممان آوردیم که فقط سالم کار کنیم. الان در کل اردوها، هیچوقت مربی تیم ملی به شاگردهایش موارد ممنوعه را نه پیشنهاد می کند و نه به دنبال آن است. همین سری هم در مورد تیم جوانان، نه خودمان چیزی به آنها دادیم و نه چیزی به آنها پیشنهاد کردیم، در عین حال از نادو هم خواستیم بیاید و آزمایش بگیرد، هر کس سالم بود در خدمتش هستیم و هر کس مشکل داشت...

قرار است از بازیکنانمان تست بگیریم، برای این که آبروی خودمان نرود؟
همین کار را هم کردیم. آزمایش گرفتیم و فرستادیم و سعی می کنیم در آن بخش حالتی مثل قرنطینه داشته باشیم تا به مشکل نخوریم و اگر فردا روز باز هم مشکلی پیش بیاید، خود ورزشکار مقصر اصلی خواهد بود. چون ما هم این تعهد را از ورزشکار گرفتیم که به هیچ عنوان این کار را انجام نمی دهیم، هم خود ورزشکار موظف است در این قالب قرار بگیرد. مطمئنا قبل از مسابقات جهانی از وادا هم برای آزمایش می آیند و فکر نمی کنم نه ما اینقدر خام و مبتدی باشیم که بخواهیم این کار را انجام دهیم، نه خود ورزشکار که امیدوارم به خودشان هم کمک کنند.

امکانش هست که بخواهند خرابکاری کنند یا مثلا چیزی در غذای ورزشکار بریزند؟
نه این حرف ها اصلا در بحث غذا و این سیستم وجود ندارد.

قبول دارید که دوپینگ جز لاینفک وزنه برداری است، با رابطه هایی که وجود دارد و پول هایی که رد و بدل می شود، هر کس را بخواهند می توانند دوپینگی اعلام کنند مثل بلایی که سر علی حسینی آمد؟
آن داستان چیز دیگری بود. مسئله ای بود که اصلا نمی خواهم به آن بپردازم، چون خیلی جزئیات و توضیحات دارد که من در جریان خیلی از آن ها نیستم و اگر بخواهم حرفی در آن مورد بزنم، شاید واقعیت مطلب اصلا درنیاید. ولی چیزی که هست الان با کارهایی که فدراسیون جهانی انجام داده، اگر بخواهی سلامت باشی به هیچ عنوان نمی توانند این کار را انجام دهند، یعنی اصلا شدنی نیست .چون سیستم وادا مجزا هست، فقط گاهی فدراسیون جهانی اذیت می کنند، مثلا یک سری تیم ها می خواهند با یک ریسکی کار کنند...

چه ریسکی؟
در یک مقطعی که می دانند برای آزمایش نمی آیند، از این موارد ممنوعه استفاده می کنند. مثلا در بلغارستان چند وقت پیش 11ورزشکار زن و مرد آزمایششان مثبت اعلام شد، همین رقیب آقای کیانوش رستمی که در قهرمانی جهان دوم شد، یکی از آنها بود. بعضی وقت ها بعضی کشورها از این کارها می کنند. ولی ما این موضوع را کلا پاک کردیم و با توجه به علم امروز ما و این چیزی که الان به وجود آمده، اصلا به آن نیاز نداریم. ما خیلی از این بچه ها و کسانی که بیرون کار می کنند را دیدیم، اصلا نیازی نیست که بخواهیم این کار را انجام دهیم، ولی البته ریاضت بیشتری می طلبد.

نگرانی خیلی ها این بود که با رفتن رضازاده دوپینگ بچه ها در اولین مسابقات مثبت می شود، یعنی این موضوع را به ارتباطات رضازاده ربط دادند؟
یعنی الان اگر رئیس بعدی بیاید نمی تواند این ارتباط را برقرار کند؟

شاید نتواند؟
مگر ارتباط آقای رضازاده با آقای تاماش آیان چطور بوده؟

با پول!
رئیس بعدی نمی تواند پول بدهد؟

شاید نخواهد و بگوید من باج نمی دهم. یکی مثل علی مرادی با صراحت می گوید من باج نمی دهم؟
هر کسی که بیاید و رئیس شود، در آن بخش و در آن داستان ارتباط ها و کانکت های خودش را دارد و این که در مطبوعات چی می گویند و بیرون چه می گویند را من کاری ندارم. ولی آنچه که انجام می شود ارتباط است، غیر از ارتباط داشتن راه دیگری نداری، اگر راه دیگری بود شما به دنبال آن بروید حتی اگر سخت تر هم باشد.

الان که رئیس نداریم و مسابقات هم نزدیک است، نگران این نیستید که خدای نکرده یکی از بچه های مدال آور دوپینگ اعلام شوند؟
نه ما اصلا نگران این مسئله نیستیم، برای چه باید نگران باشیم؟ وزنه برداری رشته هفتم در دنیا از لحاظ آزمایش دوپینگ است که هم سخت گیری در آن زیاد است و هم یک جورهایی می گویند توی چشم است، فقط در کشور ما همه روی آن زوم کرده اند، در دنیا اینطور نیست. در دنیا اول دوچرخه سواری بعد دو و میدانی است و در جایگاه هفتم تازه به وزنه برداری می رسیم.

خب به این دلیل است که ما در آن رشته ها قوی نیستیم؟
بله دقیقا به همین دلیل به چشم می آید. چون می گویند در ایران رشته ای است که جذابیت دارد، ولی مگر ما در کشتی فرنگی و یا در رشته های دیگر این مسئله را نداشتیم؟

متاسفانه در وزنه برداری کل رشته تعلیق می شود؟
من الان در بدو ورود در فدراسیون نمی خواهم وارد این مسائل حاشیه ای شوم، نمی خواهم هم الکی بگویم به به و چه چه! همه داستان ها و ریسک هایی که شما می گویید و این خطرات وجود دارد، ولی اگر بخواهی بدون استرس اینجا بنشینی و خیالت راحت باشد که خب بهداد جان برو وزنه بزن و طلا بگیر و تیم ما هم قهرمان و فلان! اگر اینطور بود چرا من نیاز داشتم این همه سال مربیگری را در دوره های مختلف جوانان و نوجوانان کار کنم و تجربه کسب کنم تا به اینجا برسم؟ قطعا باید یک فیلترهایی باشد که خیلی چیزها را یاد بگیری و خیلی مسائل را بلد باشی و در عین حال مدیریت کنی، والا لزومی نداشت من وارد این کار شوم. مثلا میثم خان را جای من می گذاشتند.

در وزنه برداری خیلی وقت ها گفته شده مدال ها در المپیک و مسابقات مختلف فروخته می شود. به عنوان سرمربی تیم ملی یک توضیحی در این مورد بدهید، مثلا کسانی که یک دفعه روز مسابقه حالشان بد می شود و از ادامه انصراف می دهند و ...
این شائبه وجود دارد که تا حدودی در سیستم توزیع مدال ها این مسئله دیده می شود و نمی گذارند یک کشور خیلی قدرت نمایی کند و تعداد زیادی مدال بگیرد. این چیزهایی است که عامه مردم هم در مورد آن صحبت می کنند. ولی این چیزی نیست که بتوانیم ثابت کنیم و این حرف ها هیچ وقت در هیچ رسانه ای گفته نمی شود.

الان می توانیم بگوییم چند مدال برای ما در مسابقات جهانی کنار گذاشته اند؟
نه اصلا! با توجه به شرایطی که الان داریم، اصلا حساب ما حساب خیلی ویژه ای نیست، به جز همان دو نفری که هستند. روس ها هم بیشتر به جای این که بخواهند حذف کسی را در نظر داشته باشند به دنبال این بودند که کار کنند و دو نفر خیلی خوب بسازند. کار بهداد امسال خیلی سخت خواهد شد، برای طلای سنگین وزن قطعا در المپیک روس ها خیلی کار خواهند کرد و ما کار خیلی سختی داریم. بعضی وقت ها آدم می خواهد خودش را خلاص کند. من که قولی نمی دهم، 5-6ماه هم بیشتر وقت ندارم، ولی ما با قدرت جلو می رویم و هر اندازه که بتوانیم از این مرزها هم رد می شویم، این که چقدر بتوانیم بسته به تلاش ما و تمام مسائلی که برایمان پیش می آید، خواهد داشت.

دستیارانتان را از بچه های قدیمی انتخاب می کنید؟
هنوز در مورد این موضوع تصمیم نگرفته ام، الان پیرامون دعوت شدگان، استارت اردو و مسائل سخت افزاری و ... کار می کنم.

یعنی اصلا به این موضوع فکر نکردید؟
چرا به خیلی از احتمالات فکر کرده ام، ولی اول مهم این است که بچه ها در اردو حضور پیدا کنند. من الان سرمربی تیم هستم و در اردو حضور دارم، اصل مطلب این است. این که کنار کار چه کسی را می خواهی بیاوری، باید مطالعه بیشتری شود. انتخاب وزنه بردار شاید خیلی مطالعه نخواهد، در حد یک تلفن و یک روز نگاه کردن خیلی چیزها دستت می آید، ولی بخش دستیار مطالعه بیشتری می خواهد، خیلی مسائل را باید در نظر بگیری، به تیم بخورد، به خودت بخورد، شرایط روحی و روانی که چطور می خواهد کمک کند، کجای کار بوده و چقدر دور بوده و یا چقدر به این سیستم نزدیک بوده و... من برای خودم 5 تا10 کاندید دارم؛ گاهی رقابت بین اینها در ذهن من خیلی زیاد و سخت می شود. خیلی دوستان هستند که اسم نیاورم بهتر است، خیلی از قهرمان ها که الان کنار گود نشسته اند و هر کدام شرایط خاص خودشان را دارند. من از بعضی ها پرس و جو می کنم و از بعضی ها خبر زیادی ندارم. اما در کل کارهایم را اولویت بندی کردم و الان اولویت، شروع اردو با سلامت و امکانات خوب است. سوای از این بحث، یکی دو نفر دیگر را هم به عنوان مشاور و هم به عنوان کسی که بتواند در کنار کار بحث برنامه ریزی و بدنسازی را انجام دهد، خواهم آورد. فعلا یک سری تقسیم بندی انجام می دهم و وقتی به جمع بندی برسم، آن را رسانه ای می کنم.

در این چند روز با رضازاده صحبت کردید و مشاوره گرفتید؟
صحبت داشتم، ولی نه به صورت مشاوره ای. تماس تلفنی داشتم و در مورد یک سری مسائل تمرینی برای یکی از بچه ها با او صحبت کردم.

در مورد این که شما سرمربی هستید نظرش چه بود؟
ما خیلی سال با هم بودیم و فراز و نشیب در دوستی زیاد داشتیم. اما این مسائل آن جور که بیرون جلوه می کند، بین خودمان به آن سبک و سیاق نیست. در هر صورت او هم قهرمان جهان و المپیک است و به لحاظ فنی من خیلی قبولش دارم و در بخش مدیریت هم 5سال زحمت کشیده و خیلی کار انجام داده، موفقیت های خوبی هم داشته. این که عکس العملش در مورد انتخاب من چه بود، اولا ایشان خیلی به من تبریک گفت و خودش هم واقعا فکر می کنم اذعان دارد که من می توانم به تیم بزرگسالان کمک کنم، البته این را از زبان خودم می گویم، برداشت من از حرف هایش و آن چیزهایی که به صورت خصوصی بین ما رد و بدل شد، این بود که کلا نظرش نسبت به من مثبت است. حالا این که بعضی وقت ها بعضی ها چقدر می خواهند این وسط داستان بچینند، شاید یک مقدار اختلاف نظر باشد.

برای شما رئیس چه کسی باشد فرق می کند؟
نه.

ولی برای رئیس فرق می کند؟
برای او هم اگر فرق کرد، من مخلصش هم هستم. گفتم چه یک روز اینجا باشم و چه دو سال، برای تیم ملی ارزش قائلم و با افتخار هم قبول می کنم. اصلا بحث چیزهای دیگر نیست، شاید خیلی ها به دنبال پست و میز و ... باشند، ولی من به صورت عملی در 5-6سالی که کار کردم، ثابت کردم بحث ملی خیلی فرق دارد. من برای خودم، روی کشورم خیلی عرق دارم و هر جا که باشم کار می کنم.

مشکلی که چند سال پیش وجود داشت، این بود که رابطه وزنه بردارها با سرمربی خیلی خوب نبود. یعنی مثلا کیانوش را مجبور کرده بود موهایش را کوتاه کند یا حتی بهداد را که خیلی آرام است با کیانوش قهر می کرد و ... این تعامل بین شما و ورزشکارها وجود دارد؟
این را بیشتر از هر کسی ورزشکار باید جواب بدهد. من خودم به شخصه همیشه سعی کردم انعطاف پذیری داشته باشم؛ یک سری چارچوب ها باید رعایت شود و یک سری ظرفیت های افراد باید در نظر گرفته شود. مسائل نه به آن شوری شور و نه به این بی نمکی باید باشد و داستان باید یک تعادلی داشته باشد. من فکر می کنم تعامل باید ایجاد شود، این که من سرمربی، فکر کنم خود ورزشکار نمی خواهد قهرمان شود و فقط من می خواهم او قهرمان شود، این تفکر درستی نیست و در عین حال خود ورزشکار هم اگر فکر کند به تنهایی می تواند موفق باشد، هم طرز فکر درستی نیست. تعامل باید وجود داشته باشد و هر کسی حد و حریم و سیستم کاری خودش را رعایت کند و بحث های دوستی، کار و ورزش باید هر کدام سر جای خودش باشد. اگر یک مقدار جابجایی اتفاق بیفتد، قطعا اتفاقات خوبی رخ نمی دهد. آن مسائلی هم که به وجود آمد، خیلی از آنها خوشحال نشدم و خیلی جالب نبود. اگر یک مقدار ما به پیشکسوت ها موقعیت و میدان بیشتری می دادیم، با پادرمیانی بزرگترها خیلی از این مسائل همان موقع حل می شد و خیلی از آن مسائل به وجود نمی آمد. آن شرایطی که به وجود آمد به ما درس داد که هم بفهمیم جایگاه پیشکسوت هایمان کجاست و هم خود ورزشکار با چه ظرفیتی کار می کند، هر کسی حد و اندازه ای دارد.

در مسابقات کسب سهمیه المپیک چقدر می توانیم امیدوار باشیم که حداکثر سهمیه را به دست بیاوریم؟
امیدوارم با هر 6سهمیه برویم. البته قول دادن حرف پیشکی است و فکر نمی کنم چیز خوبی باشد. من می گویم از همه ظرفیتمان استفاده می کنیم، هر چیزی که می خواهد اتفاق بیفتد، بیفتد. باید از آن چیزی که در چنته داریم و نفرات قدرتمند و ظرفیت هایی که در بحث مربیگری و فدراسیون داریم، استفاده کنیم. اگر از صد در صد توان خودمان و ورزشکارها استفاده کنیم، مطمئنا می توانیم بهترین نتیجه را بگیریم، کما این که ما این کار را قبلا هم انجام دادیم. زمانی که بچه ها به المپیک سیدنی رفتند، همین شرایط بود و شاید هم خیلی بدتر، الان جاده آسفالت شده، زمان ما خاکی و سنگ بود و یک مسیر کاملا ناآشنا بود. 8-9سال تیم ایران در مسابقات جهانی شرکت نکرده بود و جهانی 99اولین سال حضور بود و بعد از آن هم المپیک، در هر دو هم نتایج خوبی گرفتیم و من فکر می کنم با توجه به این شناخت و تجربیاتی که داریم، ظرفیت این را داریم که با هر 6سهمیه برویم. ولی البته یک سری مشکلات وجود دارد. ان شالله با ظرفیت کامل می رویم و با سهمیه کامل هم برمی گردیم.

بهداد سلیمی الان یک مقدار افت کرده؟
ایشان یک مسابقه را به علت ناآماده بودن دوم جهان شده، خیلی از مردم این مقام را خیلی کم می دانند، من نمی دانم چطور است!

توقعات بالا رفته؟
توقعات هم باید بجا باشد، یک ورزشکاری که در دو مسابقه به فاصله 40روز وزنه می زند و جابجایی های مربی ها پیش می آید و دو مسابقه می رود و شرایط را نمی شناسد، با همه این مسائل دوم می شود، من فکر می کنم نقره جهان چیزی نباشد که بتوان خیلی راحت از آن عبور کرد. در هر صورت انسان ربات و آهن نیست و نشان می دهد. بعضی از وقت ها یک سری شرایط روی گوشت و استخوان و روح و روان فرد تاثیرگذار است، مدام طلا گرفتن اتفاقی نیست که همیشه می افتد.

انتظارات از بهداد بالا رفته؟
انتظارات طبیعی است، ولی من فکر نمی کنم منطقی باشد. یعنی به لحاظ سیستم ورزش حرفه ای خیلی منطقی نیست. ایشان هم یک انسان است و مسائل و مشکلات خاص خودش را در زندگی شخصیش دارد. همان سیستم و رفتارهای روزمره همه را دارد، ناراحتی هایی که به وجود می آید و خوشحالی هایی که به وجود می آید، او هم مثل همه است. اتفاقی که برایش افتاد این بود که باز هم تا لحظه آخر شانس طلا را داشت، شاید اگر یک 57 را می زد و یا اگر شرایطش در حد یک گام بهتر بود، باز هم با طلا برمی گشت. اما من مطمئنم اگر با طلا هم برمی گشت، حرف بود که چرا مثلا یک ضرب کم زد یا چرا دوضرب کم زد، همیشه یک سئوال و حرفی هست. ولی چیزی که برای ما مهم است این است که ایشان بتواند طلای المپیکش را تکرار کند.

الان گزینه دوم شما برای این وزن چه کسی است؟
آقای سجاد انوشه خداحافظی کرده، آقای بهادر مولایی جراحی زانو داشته که یکی از خوب ها بوده، مهدی میرزایی از کردستان، محسن داوودی از تهران، رشید شریفی از اصفهان و محسن بهرام زاده که به تازگی از 105کیلو به فوق سنگین آمده و من فکر می کنم آینده خیلی درخشانی داشته باشد.

جای بهداد را می توانند پر کنند؟
چرا نتوانند؟ بهداد مگر چطور بهداد شد؟ او هم در همین کشور با مربی های وطنی ساخته شد. یکی مثل ایوانف هیچوقت نیامد در ایران اینجور نفرات را بسازد. ایوانف با رضازاده کار کرد و آن داستان شد. بعد از آن سعید علی حسینی ، بهداد سلیمی ، بهادر مولایی و رشید شریفی آمدند و خیلی وزنه بردارهایی که خود مربی های ایرانی با آنها کار کردند و ساخته شدند. امروز هم مطمئن باشید مخصوصا در سنگین وزن با توجه به جذابیتی که دارد و خیلی از نفرات خوب در این وزن کار می کنند، خیلی نفر کم نداریم.

بهداد می تواند رکورد بشکند؟
من امیدوارم این مسئله اتفاق بیفتد.

می گویند می توانسته ولی اجازه نداده اند بزند، این حرف بارها شنیده شده ؟
نه اصلا چنین چیزی نیست! یک ورزشکاری که روی صحنه است، وقتی تواناییش را دارد و می خواهد این کار را انجام دهد، چه کسی می تواند مانعش شود؟

رضازاده 263کیلو زده وزنه خیلی بالایی است؟
این وزن خیلی زیاد است؛ هیچکس به این فکر نمی کند که او خیلی زیاد زده، همه به این فکر می کنند که چرا این نمی تواند بزند؟ خب خیلی زیاد است! رضازاده جز استثناهای وزنه برداری است، دو تا المپیک و این همه مسابقات دیگر مدال گرفته، این نشان می دهد که او در بحث فنی یک اسطوره است. تا امروز بهادر مولایی و سلیمی خوب بودند و در تمرینات این وزنه ها را زده اند، ولی شرایط مسابقه خیلی متفاوت است و وقتی با 247 قهرمان می شوی، برای 263 انگیزه ای پیدا نمی کنی.

پس امید به رکوردشکنی دارید؟
امسال نه، چون بیشتر از آن که بخواهم به رکورد دنیا فکر کنم، بحث قهرمانی و کسب سهمیه کامل باید اولین هدفم باشد. اگر جا و زمانی ماند برای این که رکورد هم بزنیم، از آن هم استقبال می کنیم.

بهداد را خود شما کشف کردید؟
بله اولین مسابقه ای که با هم رفتیم، مسابقات جوانان آسیا بود، آنجا 180یک ضرب زد و رکورد خود آقای رضازاده در جوانان آسیا 187 بود، ایشان 188 زد که در آخرین لحظه از دست داد. دو ضرب هم 215 کیلو.

یعنی تا المپیک می تواند رکورد جهان را جابجا کند؟ یا قبل آن در مسابقات آمریکا؟
من در بحث جهانی و المپیک به رکوردها فکر نمی کنم. به نظرم مدال طلا نتیجه بهتری باشد تا این که به رکورد بخواهد برسد، زمانی رکورد ارزشمند است که مدال طلا را کسب کرده باشی، اگر رکورد جهان بزنی و نفر دوم و سوم شوی، فکر نمی کنم خیلی جذاب باشد.

در تیم شما قهر کردن ها انشالله اتفاق نمی افتد؟
دوست ندارم وارد این حاشیه ها و چالش ها شوم.

نصیرشلال برمی گردد؟
بله من دو ماهی هست که دورادور با او تمرین می کنم، البته بیشتر تماس تلفنی بوده. ایشان اهواز تمرین می کند و به هر حال نقره المپیک دارد. یک بار هم که به خرمشهر رفته بودیم، آمد و با هم صحبت کردیم. بعد از این مقطع مسابقات آسیایی و اتفاقاتی که افتاد دوست داشت استراحت کند، چون هم فشار بدنی و هم روحی زیاد بود. فکر می کنم خیلی مشکل خاصی ندارد، بدنسازی او تازه تمام شده و در این دو سه هفته تمرینات جدی تری را دنبال می کند. ما یک سری از قهرمان ها را در لیست اولیه نگذاشتیم و با توجه به این که می دانیم دوره های بدنسازی را کار کرده اند، یکی دو هفته دیگر به ما ملحق شوند.

مجید عسکری در تمرینات فوق العاده است ولی در مسابقات...
ایشان معمولا در مسابقات هم همیشه نزدیک به رکوردهای خودش را زده. ولی شرایط یک سبک وزن با یک سنگین وزن فوق العاده متفاوت است. الان هم خودش به دنبال این است که در کدام وزن کار کند، شرایط تمرینی یک سبک وزن خیلی متفاوت است و این که در مسابقات چطور بخواهی با او کار کنی، سازمانش یک مقدار فرق می کند. امیدوارم بشود بهتر از این کار کرد. زمانی که من در عمان کار می کردم، اولین مدال بازی های عرب گیمز را در 56کیلو آنجا به دست آوردم، مطبوعاتش دو ماهی راجع به من و شاگرد می زدند. یک سبک وزن هم تجربه اینجوری داشتم، در کل سازمانش خیلی متفاوت است و برای همه نمی توان برنامه یکسان چید و برنامه بدنسازی آنها خیلی فرق می کند.

بهداد رکورد دو ضرب را می تواند بزند با توجه به این که احساس می شود در یک ضرب افت کرده؟
ایشان افت نکرده اند، یک مسابقه یک وزنه ای روی دستش نایستاده و طلا از دستش پریده. ولی نه از لحاظ بدنی و نه از بعد روحی افت نکرده و مطمئن باشید تمام تلاشش را می کند که اولا پرچم این کشور را چه در مسابقات جهانی و چه المپیک بالا ببرد و دوما اگر در هر کدام از این مسابقات جایی را پیدا کند، بعد از این که مدالش را تثبیت کرد، مطمئنا به سمت جابجایی رکورد هم می رود. البته باید شرایطش به وجود بیاید، توانش را دارد و بارها هم در تمرینات این کار را کرده.

شما به عنوان سرمربی وزنه ها را جوری انتخاب می کند که رکورد بزند؟
اول باید طلا بگیرد بعد از آن حتما.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها