قبول مربیگری این تیم در شرایط فعلی، برای هر کسی ریسک بود که برانکو این ریسک را پذیرفت. پرسپولیس در دوران علی دایی و حمید درخشان نشان داد بیمار است.
برانکو خیلی تلاش کرد به ایران بازگردد اما همواره به دنبال شرایطی ایدهآل بود؛ شرایطی که در این پرسپولیس دیده نمیشود. برانکو تصور میکرد شاید وضعیت پرسپولیس در جدول، دروغ است و ربطی به عملکرد واقعی تیم ندارد. برانکو فکر میکرد نسلی که در پرسپولیس بازی میکنند، شبیه همان نسلی هستند که سالها در تیم ملی با آنها کار کرد اما خیلی زود فهمید از این خبرها نیست.
در بازی با لخویا، مشکلات به اوج خود رسید. اشتباهات مکرر بازیکنان در زمین و ارائه یک بازی بیکیفیت باعث شد تا برانکو نیامده، از قبول مربیگری این تیم پشیمان شود.
او تصور میکرد با انجام کارهای بدنی فشرده، توانسته تیم را از نظر بدنی آماده کند ولی در بازی با لخویا فهمید هنوز هم زیر نقطه صفر هستند. پرسپولیس تنها با سه، چهار پاس حریف گل میخورد و ضعف تیم در 20 دقیقه پایانی بیش از همیشه به چشم آمد.
منابع پرسپولیسی فاش کردند برانکو پس از این مسابقه مثل یک افسرده در هتل نشسته بود و ترجیح میداد با کسی حرف نزند. او چهرهای مبهوت داشت و باورش نمیشد که سالها منتظر مانده تا چنین روزهایی را همراه با یک باشگاه ایرانی ببیند.
او ساعاتی پس از بازی میگفت: «نمیدانستم شرایط پرسپولیس این طوری است وگرنه سرمربیگری این تیم را قبول نمیکردم. نمیدانم چرا این تصمیم را گرفتم و...»
برانکو اعتقاد داشت مشکل اصلی تیم دو چیز است: «اول اینکه تیم بد بسته شده و دوم اینکه از نظر فیزیکی بسیار ضعیف هستیم. مشکلات فراوانی داریم و در حال حاضر امکانات مهیا نیست.»