اجراي نمايش "خشكسالي و دروغ" به نويسندگي و كارگرداني محمد يعقوبي در حالي از روز پنجشنبه متوقف شد كه دو هفته از اجراي آن در تماشاخانه ايرانشهر ميگذشت و پس از اين مدت و در حالي كه دو سال پيش نيز همين نمايش در سالن چهارسوي تئاتر شهر اجرا شده بود، دستور توقيف آن از مركز هنرهاي نمايشي وزارت ارشاد آمد.
به گزارش رجانيوز، توقيف اجراي اين نمايش كه مملو از ناهنجاريهاي اخلاقي بود، تنها يك نمونه از فضاي آشفته و رها شده نمايشي كشور است، بهطوري كه بهدليل مخاطب خاص اين هنر و فراگيري كمتر و در معرض قضاوت بودن محدودتر، تبديل به حياط خلوت جريان هنجارشكن شده و بهدليل اشراف نداشتن مديريت فرهنگي بر اين حوزه و نبود اراده جدي براي نظارت و ساماندهي وضعيت موجود، شرايط غيرقابل تحملي بر حوزه نمايشي حاكم شده است.
در اين زمينه، نمايش "خشكسالي و دروغ" تنها يكي از نمونهها است كه ناظران مسئول پس از دو هفته تازه از عمق ناهنجاريهاي آن آگاه ميشوند و براي اصلاح آن، به فكر توقيف اجرا ميافتند.
در اين زمينه يكي از كاربران رجانيوز با توصيف شرايط حاكم بر اين نمايش نوشت:
«هفته گذشته به تماشای نمایشنامهای در خانه هنرمندان نشستم که هرچند به عنوان یک پیام حاشیهای سعی داشت به مخاطب القا کند که این نمایش به اصطلاح در مذمت برخی رفتارها و توقعات نابجای زن و شوهرهای جوان از هم اجرا میشود، اما دیالوگها و مناسبات بین بازیگران آن طوری شکل گرفته بود که سراسر مروج هرزگی و بیبندو باری بود.
قبحزدایی از روابط نامشروع، شراب خواری و عادی جلوه دادن مناسبات غیراخلاقی، مضمون اصلی اين نمایشنامه را تشکیل میداد.
استعمال برخی از الفاظ رکیک و سخیف که انسان انتظار شنیدن آنرا حتی در برخی جمعهای خصوصی عناصر لمپن را نیز بعید تصور میکند، بارها در این نمایشنامه، عفت و حیاي مخاطب را جریحه دار میكرد. استفاده از واژه 25 بهجای برخی از این کلمات رکیک از سوی بازیگران نمایش، اثری به مراتب مخربتر از استعمال خود الفاظ مذکور، روان و ناخودآگاه را متأثر میکرد.
در این نمایشنامه، همچنين خشکسالی عارض شده به فکر و اندیشه کارگردان به سرزمین حاصلخیز فرهنگ بالنده ایران امروز نسبت داده میشود.
فرافکنی برخی از رذیلتهای اخلاقی همچون دروغ و انتساب آن به مردم کشورمان، از دیگر موضوعهاي در خور تأمل در نمایشنامه مذکور است.
در عين حال، از نمایشنامه نویسی که در تاریکی مینویسد و از آفتاب روشن و مردم و مذهب مردم این سرزمین بهره نبرده، انتظاری جز اين نیست، بلكه تعجب در درجه اول از معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است که بیتوجه به فرهنگ ملی و اسلامی مردم، مجوز صدور نمایشنامهای آکنده از بیاخلاقی و دروغ را میدهد.
همچنين تعجب از صدا و سیما است که در روز پنج شنبه در اعتراض به لغو مجوز نمایشنامه مذکور از طریق رادیو جوان از هیچ اقدامی فروگذاری نکرد و در دفاع از این اثر مبتذل و غیراخلاقی، سنگ تمام گذاشت، گویی که برخی از برنامههای رادیو به بلندگو عناصر مطرود تبدیل شده است.»
به هر حال، به نظر ميرسد وضعيت موجود هنر نمايشي در كشور ناشي از نبود نظارتهاي جدي و رهاشدگي اين حوزه است و تا عزم جدي براي اصلاح اين روند وجود نداشته باشد، اگرچه ممكن است هر از چندگاهي چنين برخوردهايي رخ دهد كه آنهم به طلبكاري بيشتر جريان هنجارشكن ميانجامد اما تغييري در فضاي كلي ايجاد نخواهد كرد.