يکي از چيزهايي که اين روزها در جمع برخي خواص باب شده و متاسفانه به تدريج به صورت عرف در آمده، نقل خبر خصوصي از شخص مقام معظم رهبري است. «شنيده شده است»، «جمعي که نامشان را از من نپرسيد»، «فلان شخص از دفتر رهبري نقل ميکرد» و...، عبارتهايي است که در اين جمعها رد و بدل ميشود. بنده در جلسهاي وقتي از معظم له نقل قول شد تقاضاي سند معتبر کردم؛ اما ناقل با ناراحتي گلايه کرد که از من هم سند ميخواهيد، من خودم سند هستم! گفتم: معذرت ميخواهم، از بس اخبار غيرمعتبر شنيدهام احتياط ميکنم ؛ ثانيا آنچه شما نقل ميکنيد با مواضع آشکار و رسمي حضرت آقا نميسازد و طبق تأکيد شخص ولي فقيه، همه موظفيم مواضع معظمله را از زبان رسمي ايشان بگيريم؛ زيرا حضرت آيتا... خامنهاي در ديدار با دانشجويان در پاسخ به سؤالي در زمينه مواضع رسمي و غيررسمي رهبري تأكيد كردند:«مبادا كسي تصور كند كه رهبري برخلاف آنچه بهعنوان نظر رسمي مطرح ميكند، مواضع ديگري دارد كه به برخي خواص ميگويد؛ چرا كه اين تصور مطلقاً درست نيست و اگر كسي چنين نسبتي بدهد، گناه كبيره كرده است. نظرها و مواضع اينجانب صريحاً اعلام ميشود چرا كه نه جايز و نه شايسته است كه رهبري مواض ع ديگري جز اين مواضع علني و صريح داشته باشد.»(در ديدار صميمانه و پرشور هزاران نفر از دانشجويان دانشگاهها،1389/5/31)
لذا اعضاي جلسه پس از ارائه اين سند، منطق اين جانب را ترجيح دادند و او نتوانست حرف خود را به کرسي بنشاند.
برخي هم براي توجيه خطاهاي فاحش خود از عنوان «مقامات عالي نظام» استفاده ميکنند! يکي از اين اتفاقهاي دور از انتظار در تاريخ انقلاب اسلامي، ديدار دکتر علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي ايران با حسني مبارک ديکتاتور سرنگون شده مصر بود که در تاريخ يکشنبه آذر رخ داد! اين ديدار که براي نيروهاي ارزشي انقلاب بسيار ناباورانه بود، مورد اعتراض جمع کثيري از دانشجويان قرار گرفت و حتي تظاهراتي بر ضد اين ديدار انجام شد. بسيج دانشجويي نيز طي نامهاي خطاب به رئيس مجلس شوراي اسلامي آورده بود: «شما را به مرور تاريخ نه چندان دور امت رنج ديده اسلام توصيه ميكنيم!... چه زود فراموش ميشود دستان خونآلود و ديدارهاي ناميمون و شومي كه حسني نامباركها و ملك عبدا...ها با سران شيطان صفت آمريكا و اسرائيل داشتهاند و چه خوب گفت حضرت روحا... كه فرمود: امروز اسرائيل و دوست صميمياش مصر، در منطقه در فكر ايجاد يك هسته مركزي براي نابودي مسلمانها و ارزشهاي عالي فكري آنها ميباشند... آيا التفات داريد دستي را كه شما فشردهايد، دستي است كه سفاكاني چون بوش، ليوني، اولمرت، نتانياهو و اوباما فشردهاند؟! دستي را فشردهايد كه آغشته به خون هزاران انسان بيگناه و مظلوم گشته است، قرار گرفتن عكس يادگاري شما با نامبارك مصري در كنار عكسهاي اين گرگ جنايتكار با سفاكان صهيونيستي و آمريكايي مايه شرم آزاديخواهان جهان است.»
نويسنده اين مقاله نيز طي چندين يادداشت، اعتراض خود را نسبت به اين ديدار ابراز داشت. ولي در آن شرايط برخي نمايندگان از جمله آقاي فلاحتپيشه، نماينده کرمانشاه، طي مصاحبهاي اعلام کردند که اين سفر با مقامات عاليه نظام هماهنگ شده بود. در نتيجه آن موج که به طور عمده از سوي دانشجويان انقلابي و ولايي به راه افتاده بود متوقف گرديد.
اين جانب به دوستاني که با استفاده از اين خبر و عنوان «اجازه مقامات عاليه» از من ميخواستند تا از نوشتن آن مقاله خودداري کنم، متذکر شدم موضع رسمي رهبري همان است که از طريق رسانهها اعلام ميشود و اين ديدار با مواضع رسمي حضرت آقا همخواني ندارد. اکنون با گذشت 2 سال از آن ماجرا حقيقت بر همه عيان شد که آن ديدار نه تنها مورد نظر رهبري نبوده بلکه معظمله با آن مخالف بودهاند. براي تائيد مطلب خبر ذيل را مورد تامل قرار دهيد:
حشمت ا... فلاحتپيشه نماينده مجلس شوراي اسلامي گفت: در آخرين شب سفر مقام معظم رهبري به استان كرمانشاه، موضوعي را در مورد يكي از مصاحبههاي بنده تذكر دادند كه من از آن بهعنوان يك بنياد تحليلي راهگشا استفاده ميكنم.
ايشان با يادآوري مصاحبه يك سال قبل اينجانب حين سفر دكتر لاريجاني به مصر، فرمودند: شما در آن مصاحبه گفته بوديد كه رئيس مجلس بدون اطلاع مقامات عالي نظام به مصر سفر نكرده است. مردم معمولا زمانيكه اسم مقامات عالي ميآيد ميدانند كه منظور، من هستم ولي واقعا آن سفر با من هماهنگ نشده بود. اگر هماهنگ ميشد، با آن سفر و بويژه ديدار با مبارك مخالفت ميكردم. گفته بودم شرط ما براي برقراري رابطه با مصر اين است كه اعلام كنند «كمپ ديويد مرده است». هرچند كه وزير خارجه وقت آن ها، چيزي شبيه به اين جمله را گفته بود ولي از آن نيز استفاده لازم به عمل نيامد. (نقل به مضمون)"
اين نماينده مجلس افزوده است: "در همان جلسه به دوستانم عرض كردم كه در اين موضوع به رهبر انقلاب اجحاف شده و شخصا خودم را مديون ميدانم كه در اولين تحليل مرتبط با موضوع، بخشي از اين اجحاف را جبران كنم. ضمن آن كه تحولات اخير مصر نشان داد كه همانگونه كه ايشان توجه داشتهاند، بايد مسائل منطقهاي را به گونهاي عميق و ژرف پيگيري نمود." (سايت رجانيوز به نقل از روزنامه رسالت )
موضع رهبري درباره مصر و کمپ ديويد از اين قرار است: " در مصر از پيمان ننگين كمپ ديويد اين شكاف ميان دولت و ملت مصر پديدار شد. ملت مصر كه در 67 و 73 موضع رسمي با جان و مال خود به كمك فلسطين رفته بود، بهتدريج ديد كه حاكمان چنان در سرسپردگي و اطاعت از آمريكا افراط كردهاند كه مصر به همپيمان وفادار دشمن صهيونيستي و غاصب تبديل شده است. سيطره آمريكا بر حاكمان مصر همه زحمات گذشته آنان در حمايت از فلسطين را بر باد داد و مصر به بزرگترين دشمن فلسطين و بزرگترين حامي صهيونيستها تبديل شد."( نماز جمعه تهران) آيا با داشتن چنين مواضع رسمي از رهبري، باز نياز به استجازه داشت؟! و بر فرض استجازه، آيا رئيس محترم مجلس حق داشت قبل از دريافت پاسخ صريح رهبري، به چنين ديداري اقدام کند؟
اميدواريم اين اتفاق درس بزرگي براي همه دوستان انقلاب باشد و ديگر از اين سنخ مسايل رخ ندهد. ولي ظاهرا باز هم عدهاي بنا ندارند از اين موضوع درس بگيرند و برخي شخصيتهاي سياسي و گروهها تلاش ميکنند حزب و گروه خود را مورد تاييد رهبري معرفي کنند؛ بهعنوان مثال خبر فلان جبهه سياسي را ميزنند و در کنار آن عکس آيت ا... مهدوي را در حالي که در کنار حضرت آقا نشسته اند و در حال صحبت دوستانه هستند قرار ميدهند و يا در صحبتهايشان اين گونه ميآورند که آقا هم به اين حرکت ما راضياند، يا خطاب به اعضاي جبهه پايداري ميگويند اگر آقا را قبول داريد بياييد ملحق شويد و... يا سعي ميکنند بااستفاده از صحبتهاي معظم له در ديدار با فراکسيون انقلاب اسلامي مجلس، وحدت جبهه متحد را با همين ساز و کار فعلي، مرضي ايشان جلوه دهند.
اين گونه اقدامات، شبيه همان اقداماتي است که معظم له در باره آن به فلاحت پيشه تذکر دادند. آيا حضور افردي که وابسته به ثروت و قدرت هستند يا در فتنه جزو مردودين بودهاند، در شوراي اصلي فلان جبهه سياسي اصولگرايان، با مواضع رسمي رهبري سازگار است؟!
ايشان در ديدار با نمايندگان مجلس در تاريخ 1390/08/03، ميفرمايند: «... يك مسأله ديگر هم نزديك شدن به صاحبان قدرت و ثروت است؛ اين را ما با شما بىرودربايستى عرض كنيم. بالاخره ما برادرانِ هم هستيم؛ همديگر را بايستى تواصى به حق و تواصى به خير كنيم. اين خيلى خطر بزرگى است كه كسى به خاطر تأمين نمايندگى در يك دوره، نزديك بشود به صاحبان ثروت يا به صاحبان قدرت؛ اين خيلى چيز بدى است؛ اين از آن چيزهايى است كه خداى متعال از آنها نميگذرد و انتقام خواهد گرفت. اين چيزها روى شخص، روى عاقبت - عاقبت به خيرى كه اينقدر برايش اهميت قائليم - و روى جامعه اثر منفى ميگذارد....»
معظمله همچنين در تاريخ1390/07/20در جمع پرشور مردم کرمانشاه با اشاره به انتخابات مجلس شوراي اسلامي، خطاب به ملت ايران ميفرمايند:«... مردم بايد كسانى را انتخاب كنند كه به كانونهاى ثروت و قدرت متصل نباشند؛ كسانى باشند كه واقعاً مردم اينها را بخواهند؛ بر طبق وجدانشان، بر طبق دينشان، بر طبق وظائف انقلابىشان عمل كنند؛ كه حالا بحث در اين باره زياد است...