واکنش قاطع رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات اخیرشان، نسبت به تحولات یمن و پیش بینی شکست عربستان در این تجاوز، توجه محافل مختلف را به خود جلب نمود. معظم له با اشاره به سوابق سعودی ها در امور سیاست خارجی فرمودند: ما با سعودی ها در مسایل گوناگون سیاسی اختلافات متعددی داریم، اما همیشه میگفتیم که آنها در سیاست خارجی متانت و وقار نشان می دهند، اما چند جوان بی تجربه امور آن کشور را در دست گرفته و دارند جنبه توحش را بر جنبه متانت و ظاهرسازی غلبه میدهند، که این کار قطعاً به ضررشان تمام خواهد شد. مقام معظم رهبری پیش بینی نمودند: یقیناً سعودیها در این ماجرا شکست خواهند خورد و هیچ گاه پیروز نخواهند شد... بینی آنها به خاک مالیده خواهد شد.
عربستان سعودی و کشورهای عربی متحد آن با شعله ور ساختن عملیات «طوفان قاطع» علیه یمن و با بمباران هوایی و مسدود کردن راه های دریایی آن قصد دارند انصار الله (حوثی ها) و واحد های نظامی متحد آن ها را که از منافع ملی و وحدت سرزمینی یمن دفاع میکنند، به عقب نشینی واداشته و شرایط را برای بازگشت عبدربه منصور هادی، رئیس جمهور فراری یمن به قدرت، فراهم کنند. اما حوثی ها با حمایت کمیته های مقاومت مردمی و نیز واحدهایی از ارتش، نه تنها عقب نشینی نکرده اند، بلکه پس از چند روز مقاومت در برابر حملات هوایی و درگیری با قبایل طرفدار منصور هادی، شهر عتق مرکز استان نفت خیز شبوه در جنوب کشور را تصرف کردند. تصرف این شهر اولین پیشروی مهم حوثی ها پس از شروع بمباران های هوایی از دو هفته پیش است.
عدم کارآیی حملات هوایی و پیشروی های انصار الله، سعودی ها را در برابر این سؤال مهم قرار داده است که آیا تصمیم حمله نظامی به یمن درست بوده است یا نه؟ و یا سپردن امور به یک جوان بی تجربه به صلاح عربستان بوده است؟
جوان بی تجربه سعودی کیست؟
بی تردید بارزترین مصداق جوان بی تجربه آل سعود، محمد بن سلمان، وزیر دفاع سعودی است که فرماندهی نظامی ائتلاف 10 کشور را در تجاوز خونین علیه یمن برعهده گرفته است. محمد بن سلمان، شاهزاده بی تجربه و فاقد صلاحیت های حرفه ای، قادر به انتخاب و گماردن افراد اصلح در پُست های حساس وزارت دفاع و ارتش عربستان نیست. وی به جای این که دنبال عناصر با کفایت و با صلاحیت باشد، انتخاب های خود را حتی در پست های حساس بر اساس ارتباطات و تمایلات شخصی انجام می دهد.
نکته قابل توجه آن است که آل سعود نیز از بی تجربگی و خودشیفتگی پسر ملک سلمان نگران شده اند. خردمندان خاندان حاکم سعودی بر این نکته اتفاق نظر دارند که وزیر دفاع، فردی نازپرورده و بی تجربه است و آل سعود با تصمیم های نسنجیده او تاوان سنگینی خواند پرداخت. اکنون شاهزاده جوان و مغرور که هنوز سی سالش تمام نشده است، احساس می کند که قهرمان عملیات «عاصفه الحزم» است. در عملیات تحت فرماندهی شاهزاده جوان و مغرور سعودی تاکنون یک هزار یمنی بی گناه که بیشتر آنها زنان و کودکان هستند با بمب های آمریکای و توسط جنگنده های عربستان به خاک و خون کشیده شده و صدها نفر نیز زخمی شده اند.
با این حال ساختار قدرت در عربستان به گونه ای است که راه هر گونه نقد و اعتراض را حتی از سوی خاندان آل سعود بسته است. محمد بن سلمان با در اختیار داشتن مُهر پدرش هیچ مشکلی برای برکناری افراد ندارد و حتی اگر این افراد، متعب بن عبدالله، محمد بن نایف و یا مقرن بن عبدالعزیز باشند، تردیدی به خود راه نمی دهد. محمد بن نایف با آن که بیش از 20 سال بزرگتر از محمد بن سلمان است، اما از ترس برکناری ناگهانی توسط پسر ملک سلمان همواره از او تعریف و تمجید می کند.
با وجود زیرکی و توانمندی محمد بن نایف، او تعیین خود را به عنوان جانشین ولیعهد مرهون پسر ملک سلمان می داند و در حقیقت این شاهزاده جوان بود که به جای پدرش برای برکناری خالد التویجری (رییس سابق دیوان شاهی) و احمد بن عبدالعزیز تصمیم گرفت. محمد بن سلمان و محمد بن نایف هر دو قبول دارند که احمد بن عبدالعزیز گزینه شایسته تری برای جانشینی ولیعهد بوده، اما جنگ قدرت و توطئه چینی ها باعث دور شدن وی از این منصب شد.
به اعتراف برخی منابع داخلی در عربستان، مشکل بزرگ پسر ملک سلمان فقط در این نیست که سر رشته امور و قدرت را در دست دارد، بلکه او فکر می کند از نظر سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی از دانش و قدرت بیشتری نسبت به سایر افراد این خاندان برخوردار است.
در مقابل بسیاری معتقدند که محمد بن نایف با زیرکی و مکر، برنامه ریزی دقیقی برای رسیدن به این هدف انجام داد و قادر است پاسخ محمد بن سلمان را بدهد و آل سعود را از غرور و تکبر خطرناکش خلاص کند. از این منظر درگیری بین محمد بن نایف و محمد بن سلمان حتمی است. به گفته رقبای داخلی، شکست در عملیات یمن کافی است تا نخستین ناکامی بزرگ در پرونده وزیر دفاع جوان و بی تجربه سعودی ثبت شده و برای همیشه به حاشیه برود.
دورنمای جنگ یمن
تداوم جنگ علیه یمن تنها موجب افزایش هزینه برای عاملان آن می شود. تجارب نظامی حاکی از آن است که هیچ قدرت کلاسیک نظامی نتوانسته است مقاومت گسترده مردمی و یا یک نیروی چریکی و نامتقارن را صرفا با حملات هوایی نابود و یا وادار به تسلیم کند. مقایسه حملات سعودی ها با حملات صهیونست ها (به غزه) توسط رهبر انقلاب، نشانگر این واقعیت است که «طوفان قاطع» در یمن راه به جایی نخواهد برد و بلکه بینی سعودی ها را به خاک خواهد مالید.
گزینه نبرد زمینی هم محکوم به شکست است، زیرا به همان اندازه که سعودی ها و هم پیمانانش در جنگ زمینی ناکارآمد هستند، حوثی ها کوله باری آکنده از تجارب جنگ های چریکی بر دوش داشته و انگیزه و شجاعت بالایی در دفاع از خود دارند.
به همین دلیل هم اکنون زمزمه هایی در باره حل بحران دیپلماتیک یمن به گوش می رسد. علاوه بر مخالفت پاکستان در پیوستن به ائتلاف سعودی علیه یمن، روسیه نیز قصد دارد با تمام توان وارد بحران یمن شود و ائتلاف عربستان را به چالش بکشد. مسکو در آخرین اقدام قطعنامه آتش بس در یمن را به طور ناگهانی تحویل شورای امنیت داد و خواستار توقف فوری حملات به این کشور شد. مسکو همچنین از این که جنگنده های عربستان و متحدانش تاسیسات زیربنایی یمن و شهروندان بی دفاع این کشور را مورد حمله قرار می دهند، ابراز نگرانی کرده است. این مساله باعث نگرانی سعودی ها شده و ریاض و منصور هادی، رئیس جمهوری مخلوع یمن هر دو روسیه را متهم کرده اند که قصد به هم ریختن طرحشان در یمن را دارد و می خواهد به مخالفان هادی اعم از حوثی ها و نیروهای علی عبدالله صالح، سلاح برساند تا بتوانند در برابر حملات عربستانی ها مقاومت کنند.
از طرفی برخی از ناظران، تحرکات دیپلماتیک ایران از جمله سفر رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه به تهران و پیغام هایی که عربستانی ها با ایرانی ها رد و بدل کرده اند و همچنین سفر وزیر امور خارجه کشورمان به مسقط و اسلام آباد را نیز در ارجحیت راه حل دیپلماتیک در یمن موثر دانسته اند.
ایالات متحده آمریکا نیز که از حامیان حمله عربستان به یمن است، به این جمع بندی رسیده است که گزینه نظامی بی فایده است. پس از آن که شبکه تروریستی القاعده اعلام کرد به هر کس که رهبر حوثی ها و علی عبدالله صالح را بکشد یا دستگیر کند 20 کیلوگرم طلا جایزه خواهد داد، اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا از قدرت گرفتن دوباره القاعده در یمن در پی بی ثباتی در این کشور ابراز نگرانی کرد و نسبت به سوء استفاده این شبکه از اوضاع وخیم یمن به جامعه جهانی هشدار داد. به گفته برخی تحلیلگران این موضعگیری حاکی از تمایل واشنگتن نسبت به راهکار دیپلماسی است.
اگر میانجیگری های دیپلماتیک موجب توقف حملات به یمن شود، عربستان همه تلاش خود را خواهد کرد تا دستورالعمل دیپلماتیک خود را وارد معادلات کند. اما اگر موفق به تحمیل طرح های خود نشود، آن گاه همان شیوه ای را در پیش خواهد گرفت که طی سال های گذشته در سوریه و عراق آزموده است؛ حمایت از گروه های تکفیری و تروریستی و روانه داشتن حجم بالایی از تسلیحات به یمن و راه انداختن حمام خونی شبیه آن چه در عراق و سوریه رخ داده است.
بی تردید عربستان از روند تحولاتی که در یمن رخ داده است، خشنود نیست. به رغم فشارهای سیاسی و حملات نظامی، آل سعود شاهد آن هستند که حوثی ها قدرت را در دست گرفته اند و حتی متحد سابق آل سعود یعنی علی عبدالله صالح هم به شکل تاکتیکی همسو با انصار الله قرار گرفته است؛ لذا سعودی ها احساس می کنند متحمل شکست و زیان بزرگی شده اند. ریاض، علی عبدالله صالح را متهم به خیانت می کند که چرا با حوثی ها ائتلاف کرده و هرگز پیش بینی نمی کردند که حوثی ها راضی به ائتلاف با عبدالله صالح، دشمن سابقشان شوند.
علی عبدالله صالح، در سایه سال ها دیکتاتوری، تجربه تعامل با جهان غرب و عرب را در پرونده خود دارد و ائتلاف او با انصار الله تاکتیکی و در راستای منافع شخصی است، و البته انصار الله نیز به شکل تاکتیکی از موضع همسوی علی عبدالله صالح برای مقابله با سعودی ها بهره برداری کرده است. با توجه به پشتوانه مردمی و دست برتر حوثی ها و انصار الله در عرصه میدانی، آنان می توانند معادلات یمن را در صورت هر گونه راهکار دیپلماتیک، به نفع خود و ملت انقلابی یمن رقم بزنند.
فرزان شهیدی
منبع: پایگاه بصیرت