به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس/
کاپيتانهاي ملي و باشگاهي محبوب در فوتبال ايران و جهان زيادند که راز
ماندگاري آنها مردمداري و رفتار و گفتار آنها در خارج از ميدان مسابقه است.
کاپيتان
اصطلاحي است در فوتبال، براي بازيکني که رهبر تيم در بازي است. معمولاً
کاپيتان، بازيکني است که از بقيه مسنتر و باتجربهتر است و يا توانايي
تأثيرگذاري بالايي در بازي دارد. کاپيتان براي شناختهشدن يک بازوبند به
بازوي خود ميبندد.
اين تعريف کاپيتان است اما آيا هر کسي بازوبندي چند
گرمي و رنگي بر بازو بست و باتجربهتر و مسنتر بود ميتواند بازيکن محبوب و
مقبول هم باشد؟ به دست آوردن بازوبند کاپيتاني در تيمهاي بزرگ باشگاهي و
تيمهاي ملي آسان نيست اما لزوما هرکسي هم به بازوبند کاپيتاني رسيد هم
محبوب و مقبول نميشود و نميتواند محبوبيتي ماندگار و اسطورهاي پيدا کند.
در
تاريخ فوتبال جهان کاپيتانهايي که فقط در دوران بازيشان ماندگار
بودهاند و بعد از خداحافظي از دنياي فوتبال ديگر کسي از آنها ياد نکرده کم
نيستند حتي کاپيتانهايي بودهاند که با وجود آنکه بازيکنان بزرگي
بودهاند اما به دليل بدرفتاري و گاهي اوقات رفتاهاي ضدورزشي بازوبند را از
دست دادهاند.
جان تري کاپيتان تيم ملي انگليس يکي از شاخصترينهاست.
رسوايي اخلاقي که او به بار آورد جانتري را يکباره از عرش به فرش آورد و
نزد افکار عمومي انگليس اين بازيکن منفور شد و تا مدتها در ورزشگاه هو
ميشد اما کاپيتانهايي که هميشه در قلب مردم فوتبالدوستان دنيا ماندهاند
تعدادشان بسيار بسيار زياد است. بازيکنان بزرگي که هنوز هم مردم آنها را
دوست دارند و خاطرات زيادي با بردها و باختهايشان دارند.
رائول گونزالس
کاپيتان سابق رئال مادريد يکي از محبوبترين کاپيتانهاي تاريخ است،
بازيکني که حتي با وجود آنکه ديگر در باشگاه رئال حضور ندارد همچنان محبوب
هواداران است.
کارلوس پويول کاپيتان تيم بارسلونا هم يکي از محبوبترين
کاپيتانهاي جهان است. بازيکني که بعد خداحافظياش از دنياي بازيگري همچنان
محبوب است.
فرانچسکو توتي کايپتان باشگاه رم هم يکي از محبوبترين فوتباليستهاي ايتالياست.
اينها
فقط مشتي از خروار کاپيتانهاي محبوب هستند. در رده ملي هم کاپيتانهاي
بزرگ و محبوب کم نبودهاند از دکتر سوکراتس برزيلي تا ديگو مارادوناي
آرژانتيني و پائولومالديني ايتاليايي، بکن باوئر آلماني و... اين نفرات که
سالهاست از دنياي بازيگري خداحافظي کردهاند اما در بين فوتبالدوستان جهان
جايگاهي ويژه دارند. حتي لوتار ماتئوس آلماني و پائولو مالديني ايتاليايي
وقتي به ايران ميآيد هوادارانش براي استقبال از آنها به فرودگاه رفتند.
در
فوتبال ايران هم کاپيتانهاي بزرگ و محبوب باشگاهي کم نبودهاند. ناصر
حجازي و علي پروين شايد شاخصترين آنها باشند کاپيتانهايي که در استقلال و
پرسپوليس و تيم ملي خوش درخشيدند و محبوب و جاودانه و اسطورهاي هم شدند و
حتي هواداران تيم رقيب نيز براي آنها احترام خاصي قائل بودند.
در
پرسپوليس کاپيتانهايي مثل محمد پنجعلي، فرشاد پيوس، مهدي مهدويکيا، علي
کريمي، احمدرضا عابدزاده، کريم باقري و... هنوز هم محبوبتر از برخي
ستارههاي تازه به دوران رسيده امروزي در فوتبالمان هستند.
استقلال هم
کاپيتانهاي محبوب و اسطورهاي زياد دارد؛ايرج داناييفر، شاهين بياني،
عليرضا منصوريان، اصغر حاجيلو، جواد زرينچه، فرهاد مجيدي و... هم
کاپيتانهاي آبي هستند که هنوز هم از خيلي بازيکنان امروزي محبوبتر هستند.
کاپيتانها
بازيکنان شاخصي هستند که اگر بتوانند در کردار و گفتار غير فوتبالي خود هم
خيلي مسايل را رعايت کنند و به اصطلاح مردمدار و اجتماعي باشند ياد و
خاطرهشان سالهاي سال در اذهان فوتبالدوستان باقي ميماند برخي از
کاپيتانها آنقدر دوست داشتني هستند که حتي اگر در مقطعي دچار افت فني
شوند هواداران آنها را دوست دارند ايگر کاسياس کاپيتان کنوني رئال مصداق
خوبي براي اين گفته است.
کاپيتاني فقط يک بازوبند چند گرمي و رنگي نيست
بازيکني در ياد فوتباليها و فوتبالدوستان ميماند که در عمل و نه در شعار
بازيکن بزرگي از نظر اخلاق و کردار اجتماعي باشد.
سيروس قايقران و حميد
عليدوستي نمونههاي خوبي براي اين مثال هستند مرداني محبوب که هيچ وقت در
استقلال و پرسپوليس هم حضور نداشتند نمونههاي خوبي از کاپيتانهاي مردمي
فوتبال ايران هستند.
اگر امروزه پس از گذشت 17سال از درگذشت قايقران
همچنان اهالي فوتبال خودشان را براي گراميداشت ياد و خاطره سيروس به ياد
ماندني به انزلي مي رسانند و در کنار مردم اين شهر يادش را گرامي ميدارند،
به اين دليل است که قايقران با جان و دل براي تيمش بازي کرد، اين کاپيتان
فقيد در تيم ملي يک باند داشت، آن هم نامش ايران بود. نامي که براي
موفقيتش از هيچ کوششي دريغ نمي کرد. مرحوم قايقران يک کاپيتان واقعي براي
فوتبال ايران بود، صحبتهايش الگويي براي علاقمندان به ورزش بود.
اگر
امروزه همچنان از ناصر حجازي به نيکي ياد مي کنند و همچنان مردم دوستش
دارند به اين دليل است که حجازي چيزي را براي خودش نخواست و در يک بازي
گروهي منافع تيمي را به هر چيز ديگري ترجيح داد.
علي پروين همچنان سلطان فوتبال ايراني است، سلطاني که وقتي بازوبند را بازو مي بست فارق از هر باند و جناحي مي خواست تيمش پيروز شود.
پس
نبايد فراموش کرد که اين بازوبندهاي چند گرمي نمي توانند عاملي براي
جاودانه شدن يک فرد در قلب ميليون ها هوادارا باشند. مردم خيلي خوب مسايل
را مي بينند و به درستي هم مي توانند بعدها قضاوت هاي اساسي در مورد
کاپيتان هاي تيمشان داشته باشند.
اميد است فوتبال ايران همچون سال هاي
نه چندان دور بتواند کاپيتان هايي را پرورش دهد که الگوهاي خوبي هم به لحاظ
ورزشي و هم به لحاظ اخلاقي براي جوانان اين مرز و بوم باشد.