کد خبر: ۳۰۷۶۰۵
زمان انتشار: ۰۹:۱۳     ۱۸ فروردين ۱۳۹۴
شادکامی دارای سه مؤلفه رضامندی در خوشایند، فقدان عواطف منفی در ناخوشایند و نشاط در خوشایند و ناخوشایند است.

بخش اول

چکیده

آیات مختلفی از قرآن کریم بیانگر مؤلفه‌هایی از شادکامی است و در موضوعاتی نظیر فرح، نعمت، شکر، رضا، صبر، بلا و فتنه می‌توان به دیدگاه قرآن دراین‌باره دست یافت. شادکامی دارای سه مؤلفه رضامندی در خوشایند، فقدان عواطف منفی در ناخوشایند و نشاط در خوشایند و ناخوشایند است. باور به مالکیت خداوند، صبر و بردباری، باور به تقدیر، شناخت ارزش واقعی دنیا، بازشناسی نعمت‌ها، مدیریت مقایسه، شکر، تصحیح ارزیابی از محرومیت، معناشناسی بلاها و استعانت، عوامل تحقق دو مؤلفه نخست، و لذت همه‌جانبه و فراگیر مشروط به فقدان پیامدهای منفی، ازجمله عوامل تحقق مؤلفه سوم می‌باشد.

طرح مسئله

ازجمله آسیب‌های جدی در تفسیر قرآن کریم، ‌طرح آنها در خلأ و بدون توجه به زندگی و نیازهای آن است. در این شیوه، ‌آیات قرآن کریم و یا مفاهیم آن ‌بدون درنظر گرفتن نقش آنها در زندگی، ‌به‌گونه‌ای کلیشه‌ای و تکراری طرح می‌شوند که موجب گسست میان قرآن با دانشجویان می‌گردد. این در حالی است که آیات و مفاهیم قرآن کریم ناظر به زندگی انسان و برای تسهیل و تعالی آن تنظیم شده است. ازاین‌رو یکی از نیازهای جدی در حوزه تفسیر قرآن، به‌ویژه برای دانشجویان، ‌تغییر الگوی ارائه مباحث قرآنی است.

در این رویکرد، محقق گذشته از تحقیقات مرسوم، ‌باید از منظر زندگی به قرآن بنگرد و با توجه به نیازها و مسائل زندگی، ‌پاسخ آن را از قرآن بجوید و برای دانشجو بیان نماید. نکته شایان ذکر اینکه در این رویکرد، ‌مباحث قرآن کریم متناسب با خواست دانشجو بیان نمی‌شود؛ ‌بلکه ‌پاسخ نیازهای او از قرآن کریم داده می‌شود و متناسب با مشکلات او، ‌راهکارهای برگرفته از قرآن کریم ارائه می‌شود. بنابراین ضروری است رویکرد ‌اساتید محترم معارف اسلامی در حوزه ارائه معارف دین، ازجمله تفسیر قرآن کریم تغییر کند.

یکی از موضوعات مهم و اساسی زندگی، به‌ویژه برای جوانان، ‌شادکامی است. «شادکامی» (1) عبارت است از احساس خرسندی و خوشبختی «پایدار» از مجموع زندگی، ‌نه یک لحظه خاص. شادکامی از موضوعات روان‌شناسی مثبت‌گرا (2) است که اخیراً مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است.

برای بررسی رابطه قرآن و شادکامی باید نخست مؤلفه‌های آن را شناخت. دانشمندان معتقدند شادکامی دو بعد دارد: ‌بعد هیجانی و بعد شناختی. بعد هیجانی همان نشاط، ‌سرور و شادمانی است که از لذت (3) حاصل می‌شود؛ بعد شناختی آن خود دو بخش دارد: ‌یکی رضامندی (4) که احساس خوشایند، اما پایدارتر و عمیق‌تر است و دیگری فقدان فشارهای روانی (5) و عواطف منفی. (آرگایل، ‌بی‌تا: ‌30، ‌45 و 69) براساس باور این دانشمندان ‌می‌توان گفت فرمول شادکامی عبارت است از: ‌شادی + رضامندی ـ تنیدگی.

نکته مهم اینکه، کسی همچون آرگایل (6) از صاحب‌نظران روان‌شناسی مثبت‌گرا ‌تصریح می‌کند که شادکامی تنها در سایه شادی‌ها و لذت‌های آنی حاصل نمی‌شود؛ بلکه نیازمند داشتن احساس رضامندی و فقدان عواطف منفی است. (همان: ‌14 و 25) داینر (7) نیز در بحث بهزیستی روانی (8) بر این مطلب تأکید دارد. (Diner & others, 2000: 63)

قرآن و شادکامی

هرچند اصطلاح شادکامی به‌صورت مستقیم در قرآن کریم نیامده، ‌اما قرآن کریم دستوراتی دارد که تأمین‌کننده اجزا و مؤلفه‌های شادکامی است. در رویکرد پیش‌گفته، محقق نباید درپی یافتن عین عنوان مورد بحث در قرآن کریم باشد. قرآن کریم کتاب هدایت و سازندگی است؛ لذا بدون توجه به این‌گونه مباحث، ‌به بیان عوامل تأمین‌کننده آنها می‌پردازد.

مؤلفه‌های شادکامی

آنچه درباره مؤلفه‌های شادکامی می‌توان گفت آن است که زندگی از یک منظر ‌به دو دوره خوشایند و ناخوشایند تقسیم می‌شود؛ (9) گاه روزگار به کام ماست و گاه به زیان ما. ازاین‌رو، ‌تحقق شادکامی ‌بسته به تدبیر مناسب در هر دو دوره می‌باشد. عنوان «رضامندی» ‌ناظر به دوران خوشایند و عنوان «فقدان عواطف منفی» ‌ناظر به دوران ناخوشایند است. از سوی دیگر، ‌هیجان نیز نیاز دیگر زندگی است که توسط لذت و شادی تأمین می‌شود و آن را «نشاط» می‌نامیم. نشاط امری است که محصور به دوره‌ای خاص نبوده و در هر دو دوره باید وجود داشته باشد.

بنابراین، ‌نشاط در عرض این دو حوزه قرار نمی‌گیرد؛ ‌بلکه امری است که در هر دو بعد می‌تواند، بلکه باید سایه گستراند. در حقیقت نشاط آن حالت هیجانی مثبتی است که فرد باید در تمام امور داشته باشد. دوران خوشایند زندگی به شادی و نشاط نیاز دارد تا شخص لذت آن را درک کند. اگر خوشایند زندگی همراه با کسالت و رخوت باشد، ‌لذت کافی از آن برده نمی‌شود و فرد با وجود راحتی و امکانات، ‌احساس خوشایند نخواهد داشت.

در ناخوشایند نیز وجود نشاط و شادابی می‌تواند فضای روحی ـ روانی فرد را تلطیف کرده و فشار روانی موقعیت را کاهش دهد. انسان‌های کسل و بی‌حال، این دوران را همراه با سختی تجربه کرده و پشت سر می‌گذارند.

کلیدواژه‌های قرآنی شادکامی

محور اساسی در رضامندی ـ که مربوط به دوران خوشایند است ـ داشته‌های زندگی می‌باشد که همان عنوان نعمت را دربر می‌گیرد. نعمت در ادبیات دینی عبارت است از امکاناتی که انسان برای زندگی نیاز دارد که اگر وجود داشته و مورد توجه قرار گیرند، ‌موجب رضامندی می‌گردد. بر همین اساس، ‌برخی آیات قرآن کریم به معرفی داشته‌های انسان پرداخته‌ و نعمت‌ها را برشمرده‌اند.

گذشته از نعمت‌ها ـ به‌عنوان یک واقعیت ـ موضوع دیگر، واکنش فرد نسبت به آن است. ما در برابر هر موقعیت، واکنشی از خود نشان می‌دهیم. این واکنش‌ها نیز نقش مهمی در شادکامی دارند؛ ‌واکنش مثبت موجب تأمین شادکامی و واکنش منفی موجب تخریب آن می‌گردد. واکنش مثبت به دوره خوشایند «شکر» نام دارد و در مقابل، ‌واکنش منفی «کفران» نامیده می‌شود که هرکدام مضمون بخشی از آیات را شامل می‌شوند. همچنین عنوان «فرح» نیز بیشتر به این موضوع (دوره خوشایند و داشته‌های زندگی) نزدیک است. نگاهی کلی به متعلق‌های آیات مربوط به فرح، ‌یعنی تعبیرهایی همچون «بمَا لَدَیْهمْ، (10) بمَا أ‌ُوتُوا، (11) بمَا عِنْدَهُمْ، (12) رَحْمَةً فَر‌ِحَ بهَا (13)» نشانگر آن است که فرح با داشتن و دارا شدن رابطه داشته و به‌وسیله آن، شادی حاصل می‌گردد.

با‌این‌وجود می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که در شادی و غم، ‌دو مفهوم «وجدان» و «فقدان» و به عبارت دیگر «دستیابی» و «از دست دادن»، «حائز شدن» و «فاقد شدن»، ‌نقشی اساسی ایفا می‌کند. این‌دو می‌توانند موجب حالتی نفسانی گردند که از آن به شادی و غم تعبیر می‌شود. نکته مهم دیگر آنکه، مفهوم فرح ‌هر دو بعد شادکامی ـ یعنی نشاط که جنبه هیجانی شادکامی، ‌و رضامندی (بهره‌گیری از امکانات) که جنبه شناختی آن است ـ را داراست.

محور اساسی فقدان عواطف منفی نیز ـ که مربوط به دوران ناخوشایند است ـ مشکلات و سختی‌های زندگی می‌باشد که می‌توان آن را با عناوینی چون مصیبت، ‌بلا و ‌امتحان در قرآن کریم یافت. واکنش مناسب انسان به این دوران نیز «صبر» نام دارد و در مقابل، ‌واکنش منفی «جزع» نامیده می‌شود و هرکدام بخشی از آیات را به خود اختصاص داده‌اند.

محور شادی و نشاط نیز لذت است که انواعی دارد و بخشی از آیات قرآن کریم را شامل می‌شود.

اساتید محترم باید در مرحله بعد، ‌مطالب مورد نیاز برای بحث شادکامی را از این عناوین استخراج نموده و با طبقه‌بندی مناسب و متناسب با فهم دانشجویان به بیان آنها بپردازند. باید توجه داشت که شاید همه مطالب موجود در هریک از عناوین (نعمت، ‌شکر، ‌فرح، ‌مصیبت، ‌صبر، ‌لذت و ...)، ‌مناسب بحث شادکامی نباشد. لذا اساتید محترم باید به گزینش مطالب متناسب با موضوع اصلی (یعنی شادکامی) بپردازند و از طرح آیاتی که ممکن است در تبیین این موضوع یا معرفی راهکارها کارایی نداشته باشد، ‌پرهیز نمایند.

عوامل تحقق

حال سؤال این است که چگونه می‌توان به شادی در زندگی، ‌شکر در خوشایند و صبر در ناخوشایند دست یافت؟ این، ‌حساس‌ترین مرحله است که دقت اساتید محترم را در دو قلمرو پژوهش و تبیین می‌طلبد. معرفی راهکار، ‌در حقیقت نقطه اساسی تماس موضوع با مخاطب است. اگر این امر به‌درستی صورت نگیرد، ‌مخاطب با موضوع ـ هرچند از آیات قرآن کریم باشد ـ ارتباط برقرار نمی‌کند. بحث‌های تخصصی و فلسفی برای مخاطب عام کاربرد ندارد.

این‌گونه مباحث برای اساتید، ‌مهم و ضروری است تا منطق بحث را به‌دست آورند؛ اما در مرحله اجرا نباید زیاد به آنها پرداخت. مخاطب عام نیاز به راهنمایی برای تغییر و عمل در حوزه باور، ‌احساس و رفتار دارد. بنابراین ‌اساتید محترم باید این نکته را در مرحله پژوهش و سپس مرحله ارائه و تبیین درنظر داشته باشند تا روند کار آنان به بیراهه کشیده نشود.

در ادامه به معرفی نمونه‌ای از مباحث قرآنی مربوط به هر مؤلفه پرداخته می‌شود. در این بحث، ‌نخست به مهار واکنش منفی در این دو موقعیت و سپس به عوامل مشترک و بعد به عوامل اختصاصی هرکدام اشاره می‌گردد.

یک. عوامل مهار واکنش منفی در دوران خوشایند و ناخوشایند

ازجمله عوامل مهم در ناشادکامی، ‌واکنش‌های منفی در موقعیت خوشایند و ناخوشایند می‌باشد. شناسایی و مهار این واکنش‌ها، ‌از عوامل مهم در شادکامی است. قرآن کریم به این موضوع پرداخته و پنج الگو درباره واکنش‌ها معرفی نموده است:

الگو واکنش به خوشایند واکنش به ناخوشایند آیات

(1) فرح ـ قنوط أ‌َذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَر‌ِحُوا بهَا وَإ‌ِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بمَا قَدَّمَتْ أ‌َیْدِیهمْ إ‌ِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ. (روم / 36)

(2) فرح ـ کفران وَإ‌ِنَّا إ‌ِذَا أ‌َذَقْنَا الْإ‌ِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَر‌ِحَ بهَا وَإ‌ِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بمَا قَدَّمَتْ أ‌َیْدِیهمْ فَإ‌ِنَّ الْإ‌ِنْسَانَ کَفُورٌ. (شوری / 48)

(3) فرح، ‌فخر ـ یأس، ‌کفران وَلَئِنْ أ‌َذَقْنَا الْإ‌ِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إ‌ِنَّهُ لَیَئُوسٌ کَفُورٌ * وَلَئِنْ أ‌َذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّی إ‌ِنَّهُ لَفَر‌ِحٌ فَخُورٌ. (هود / 10 ـ 9)

(4) اعراض ـ دعا وَإ‌ِذَا أ‌َنْعَمْنَا عَلَی الْإ‌ِنْسَان‌ِ أ‌َعْرَضَ وَنَأ‌َیٰ بجَانِبه وَإ‌ِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَر‌ِیض‌ٍ. (فصلت / 51)

(5) منع ـ جزع إ‌ِنَّ الْإ‌ِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا * إ‌ِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا * وَإ‌ِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا. (معارج / 21 ـ 19)

در تحلیل این پنج الگو می‌توان گفت انسان در حالت ناخوشایند، ‌به‌خاطر طبیعت ناسپاس بشر (کفران)، ‌از خدا غفلت می‌کند؛ لذا از یک سو به یأس و ناامیدی کشیده می‌شود (یأس) و در برابر ناملایمات، ‌بی‌تاب می‌گردد (جزع) و از سوی دیگر به‌خاطر فطرت خداجویش روی به خدا کرده و دعا می‌کند (دعا). اما در حالت خوشایند، ‌باز از خدا غفلت می‌کند؛ لذا به او پشت کرده (اعراض) و به‌خاطر غرور و تکبر، ‌به سرور و بدمستی (فرح) و فخر فروشی (فخر) روی می‌آورد و از انفاق و کمک به دیگران خودداری می‌کند (منع).

چنان‌که روشن است، ‌آیات قرآن کریم به‌خوبی ابعاد مختلف واکنش منفی به این دو موقعیت را بیان کرده است. اکنون نوبت پاسخ به این پرسش است که برای مهار واکنش منفی چه باید کرد؟ در ادامه به مواردی به‌عنوان نمونه اشاره می‌شود.

1. باور به مالکیت خداوند

از آیات قرآن کریم چنین به‌دست می‌آید که احساس مالکیت، ‌موجب واکنش منفی از نوع الگوی دوم می‌شود. ازاین‌رو، ‌اصلاح این منطق و باور کردن مالکیت مطلق خداوند متعال موجب کنترل و مهار این واکنش‌ها می‌گردد. این موضوع در قرآن کریم نیز مورد توجه قرار گرفته است. خداوند متعال پس از آیه یادشده در الگوی دوم جدول ‌می‌فرماید:

لِلَّه مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأ‌َرْض‌ِ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ ... . (شوری / 49)

این آیه بیانگر این نکته است که کسی که رحمت خداوند را می‌چشد، ‌نباید سرگرم آن رحمت شده، صاحب آن را فراموش نماید؛ نیز کسی که مصیبتی به او می‌رسد، نباید نعمت‌های او را کفران کند؛ چون خلقت و امر به دست خداست و ‌کسی که مشمول رحمت او قرار گرفته، ‌باید در هر لحظه به یاد او افتد ‌و شکرش را به‌جای آورد، ‌و کسی که مشمول مصیبتی قرار گرفته، باز هم ‌باید به‌سوی او برگردد. این آیه ملک و سلطنت بر سراسر جهان را منحصر در خدای تعالی نموده و خلقت را منوط و مستند به مشیت او می‌کند، بدون اینکه در این بین چیزی باشد که مشیت را بر او واجب کرده، ‌و یا او را مضطر بر خلقت کند. (طباطبایی، ‌1379: ‌18 / 101)

2. صبر و بردباری

از آیات قرآن کریم برمی‌آید که بی‌تابی و نابردباری نیز یکی از عوامل واکنش منفی است. قرآن کریم پس از آیات شریفه یادشده در الگوی سوم جدول تصریح می‌کند:

... إ‌ِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أ‌ُولَٰئِکَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأ‌َجْرٌ کَبیرٌ. (هود / 11)

خدای عزوجل بعد از بیان این دو طبیعت از انسان‌ها (فرح، فخر ـ یأس، کفران)، ‌طایفه‌ای از آنان را استثنا نموده، می‌فرماید: «إ‌ِلَّا الَّذ‌ِینَ صَبَرُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ.» وجه این استثنا آن است که رهایی انسان از آن دو طبیعت مذموم، ‌تنها برای کسانی امکان دارد که صابر باشند و صفت نیک و خویشتن‌داری‌شان نگذارد در برابر مصائب، ‌جزع و فزع نموده، دچار نومیدی و کفر شوند. نیز این صفات او را وادار سازد تا هنگام زوال شداید و رسیدن نعمت‌ها از خدای تعالی، از ‌ولی‌نعمت‌شان غافل نگشته، ‌در مقام شکرگزاری برآیند ‌و او را ثنائی گویند که مایه خوشنودی‌اش شود؛ نعمت او را در جایی مصرف کنند که او راضی باشد، خلق خدای را از فرح و فخر خود آسوده بدارند ‌و استغنا آنها را ‌وادار به این عکس‌العمل‌های نکوهیده‌ نکند. (طباطبایی، ‌1379: ‌10 / 236)

3. باور به تقدیر و اسناد

باور به تقدیر امور توسط خداوند متعال سبب می‌گردد انسان نه از آیَند دنیا سرمست شود و نه از رَوَند آن مأیوس؛ زیرا همه امور را به تقدیر و تدبیر خداوند حکیم می‌داند و در نهایت، شادکامی تحقق می‌یابد.

در سوره حدید چنین آمده است:

مَا أ‌َصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الْأ‌َرْض‌ِ وَلَا فِی أ‌َنْفُسِکُمْ إ‌ِلَّا فی کِتَاب‌ٍ مِنْ قَبْل‌ِ أ‌َنْ نَبْرَأ‌َهَا إ‌ِنَّ ذَٰلِکَ عَلَی اللَّه یَسِیرٌ * لِکَیْلَا تَأ‌ْسَوْا عَلَیٰ مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بمَا آتَاکُمْ. (حدید / 23 ـ 22)

به‌نظر می‌رسد بیش از اینکه اصل حادثه در فشار روانی مهم باشد، ‌فاعل و منشأ حادثه مهم است. ممکن است فعلی واحد (مثل تیغ کشیدن بر بدن) از دو نفر متفاوت (چاقوکش یا پزشک جراح) موجب واکنش متفاوت گردد (مجازات و پاداش). بنابراین این نکته برای بشر بسیار مهم است که منشأ حادثه کیست؛ اگر منشأ قابل اطمینانی داشته باشد، ‌آرام می‌گیرد، و الا بی‌تاب می‌شود. لذا اصل اسناد، ‌عاملی برای جلوگیری از جزع و تحقق شکر است.

همچنین اگر انسان بداند که آنچه به‌دست آورده، ‌مال کس دیگری است و او این را به وی داده، ‌خرسندی مستانه او فروکش می‌کند و به تعادل می‌رسد. آنچه دوران خوشایند را به فساد می‌کشاند، ‌این تصور است که خود فرد این را به‌دست آورده و مال خود اوست. این‌گونه تحلیل‌ها تا حدودی در تفاسیر مفسران به چشم می‌خورد. (برای نمونه بنگرید به: ‌طبرسی، ‌1415: ‌9 / 362؛ ‌طوسی، ‌بی‌تا: ‌5 / 234؛ ‌طباطبایی، ‌1379: ‌19 / 167 و 9 / 306)

4. شناخت ارزش واقعی دنیا

امور مادی دنیا ممکن است داشتنش موجب غرور و بدمستی گردد و فقدانش موجب حزن و اندوه؛ این به‌دلیل مهم دانستن و ارزشمند به‌شمار آوردن متاع دنیاست. اما این تصور مطابق واقع نیست. قرآن کریم در آیات بسیاری سعی در معرفی چهره واقعی دنیا به مردم دارد. این بخش از آیات، ‌واقعیت دنیا و ارزش واقعی متاع آن را بیان می‌دارد تا شناخت مردم مطابق با آن گردد. برخی آیات، ‌متاع دنیا را اندک دانسته‌اند؛ چنان‌که قرآن کریم می‌گوید:

أ‌َلَمْ تَرَ إ‌ِلَی الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أ‌َیْدِیَکُمْ وَأ‌َقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهمُ الْقِتَالُ إ‌ِذَا فَر‌ِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّه أ‌َوْ أ‌َشَدَّ خَشْیَةً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أ‌َخَّرْتَنَا إ‌ِلَیٰ أ‌َجَل‌ٍ قَر‌ِیب‌ٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَن‌ِ اتَّقَیٰ. (نساء / 77)

در آیه 39 سوره غافر نیز بر همین بُعد از واقعیت دنیا تصریح شده است. (14) همچنین در آیه 60 سوره قصص تأکید شده که آنچه از این دنیا به انسان برسد، ‌متاعی محدود و آنچه نزد خداست، ‌خیر و پایدار است. (15) جالب اینکه در این آیه مردم به تعقل و اندیشه فراخوانده شده‌اند و این نشان‌دهنده نقش شناخت در احساس انسان نسبت به برخورداری یا محرومیت از دنیاست. کسانی که دنیا را ارزشمند و مهم ارزیابی کنند، ‌از به‌دست آوردن آن خرسند و از فقدان آن ناخرسند می‌شوند؛ ‌درحالی‌که واقعیت آن است که چیز اندک و بی‌ارزشی را کسب کرده‌اند؛ لذا شایسته خرسندی نیست:

وَفَر‌ِحُوا بالْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فی الْآخِرَةِ إ‌ِلَّا مَتَاعٌ. (رعد / 26)

برخی دیگر از آیات قرآن به آشکارسازی ماهیت واقعی دنیا پرداخته‌اند؛ چنان‌که خداوند متعال می‌فرماید:

اعْلَمُوا أ‌َنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَز‌ِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الأَمْوَال‌ِ وَالْأ‌َوْلَادِ کَمَثَل‌ِ غَیْثٍ أ‌َعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّه وَر‌ِضْوَانٌ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إ‌ِلَّا مَتَاعُ الْغُرُور‌ِ. (حدید / 20)

برخی دیگر از آیاتی که به توصیف دنیا پرداخته‌اند نیز ‌در این راستا قابل تحلیل‌اند.

 

پی نوشت:

. Happiness.

2. Positive Psychology.

3. Joy.

4. Satisfaction.

5. Steres.

6. Argyle.

7. Diener.

8. Subjective Well – Being.

9. امام علی(علیه السلام) دراین‌باره می‌فرماید: «‌الدهر یومان: ‌یوم لک و یوم علیک.» ( نهج‌البلاغه: ‌ح 396)

10. مِنَ الَّذ‌ِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا کُلُّ حِزْب‌ٍ بمَا لَدَیْهمْ فَر‌ِحُون (روم / 32)؛ فَتَقَطَّعُوا أ‌َمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ زُبُرًا کُلُّ حِزْب‌ٍ بمَا لَدَیْهمْ فَر‌ِحُونَ. (مؤمنون / 53)

1 . فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بهِ فَتَحْنَا عَلَیْهمْ أ‌َبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّىٰ إ‌ِذَا فَر‌ِحُوا بمَا أ‌ُوتُوا أ‌َخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإ‌ِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ. (انعام / 44)

12. فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بالْبَیِّنَاتِ فَر‌ِحُوا بمَا عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْم‌ِ وَحَاقَ بهِمْ مَا کَانُوا بهِ یَسْتَهْز‌ِئُونَ. (غافر / 83)

13. وَإ‌ِنَّا إ‌ِذَا أ‌َذَقْنَا الْإ‌ِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَر‌ِحَ بهَا وَإ‌ِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بمَا قَدَّمَتْ أ‌َیْدِیهمْ فَإ‌ِنَّ الْإ‌ِنْسَانَ کَفُورٌ (شوری / 48)؛ وَإ‌ِذَا أ‌َذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَر‌ِحُوا بهَا وَإ‌ِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بمَا قَدَّمَتْ أ‌َیْدِیهمْ إ‌ِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ. (روم / 36)

14. یَاقَوْم ِ إ‌ِنَّمَا هَـذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیَا مَتَاعٌ وَ إ‌ِنَّ الآخِرَةَ هی دَارُ الْقَرَار‌ِ.

15. وَ مَا أ‌ُوتِیتُم مِّن شَیءٍ فَمَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ ز‌ِینَتُهَا وَ مَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أ‌َبْقَى أ‌َفَلاَ تَعْقِلُونَ.

 

منابع و مآخذ

ـ قرآن کریم.

ـ ‌‌نهج‌البلاغه، ‌1424 ق، محمد بن حسین رضی، ‌شرح صبحی صالح، ‌قم، ‌دار الحدیث.

ـ آرگایل، ‌مایکل، ‌بی‌تا، ‌روانشناسی شادی، ‌ترجمه مسعود گوهری و دیگران، ‌اصفهان، ‌جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان.

ـ امام رضا(علیه السلام)، ‌1406 ق، ‌فقه الرضا(علیه السلام)، ‌مشهد، ‌مؤسسه آل‌البیت^ لاحیاء التراث.

ـ طباطبایی، ‌سید محمدحسین، ‌1379، ‌المیزان، ‌ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، ‌قم، ‌مؤسسة النشر الاسلامی.

ـ ـــــــــــــ ، ‌1409 ق، ‌سنن النّبی، ‌بیروت، ‌مؤسسة البلاغ.

ـ طبرسی، ‌فضل بن حسن، ‌1415 ق، ‌مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ‌بیروت، ‌مؤسسة الاعلمی.

ـ طوسی، ‌محمد بن حسن، ‌بی‌تا، ‌التبیان فی تفسیر القرآن، ‌بیروت، ‌دار احیاء التراث العربی.

ـ فرانکل، ‌ویکتور، ‌1378، ‌انسان در جستجوی معنا، ‌ترجمه نهضت صالحیان و مهین میلانی، ‌تهران، ‌درسا.

ـ کلینی، ‌محمد بن یعقوب، ‌1363، ‌الکافی، ‌تهران، ‌دار الکتب الاسلامیه، ‌چ پنجم.

ـ مجلسی، ‌محمدباقر، ‌1388 ق، ‌بحارالانوار، ‌تهران، ‌المکتبة الاسلامیه.

ـ Diner, Ed, Richard E. Lucas & Shigehiro Oishi, 2002, Subjective well – being, Handbook Of Positive Psychology, Editored by C. r. Snyder & Shane J. Lopez.

 

عباس پسندیده: استادیار دانشگاه علوم قرآن و حدیث

فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات تفسیری 10


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها