به گزارش پایگاه 598 به نقل از خبرورزشی، بدون کوچکترین تردیدی محسن بنگر یکی از متعصبترین بازیکنان سالهای اخیر پرسپولیس است که با وجود مصدومیت شدید دست اعلام آمادگی کرد تا مقابل راهآهن به میدان برود.
وی به دلیل حساسیت بازی با النصر عربستان تمایلی نداشت حرف بزند اما اصرار ما باعث شد سر درددلش باز شود و ... بنگر صحبتهای جالبی کرد که از نظرتان میگذرد.
* آقامحسن، چرا پرسپولیس به این حال و روز افتاده است؟
- (با بیمیلی) حرف نزنم، بهتر است. نمیخواهم حالا که پرسپولیس در شرایط خوبی قرار ندارد، صحبت کنم و سکوت بهتر است!
* ولی به هر حال چه بخواهی چه نخواهی، یکی از بزرگترهای پرسپولیس محسوب میشوی و مردم توقع دارند بنگر و امثال او حرف بزنند و شرایط تیم را تشریح کنند.
- (با همان لحن) ای بابا! ما کجا بزرگتر این تیم هستیم؟ این تیم هزار تا بزرگتر دارد ... (حرفهایی میزند که با درخواست خودش از نوشتن آن خودداری میکنم!)
* چهارشنبه هم در شرایطی باید مقابل النصر عربستان بازی کنید که نه تو هستی و نه محمد نوری!
- بحث حضور من یا نوری نیست. خدا کند آبرویمان جلوی عربها نرود. به صراحت میگویم مشکل پرسپولیس کادرفنی نیست. مشکل، منِ محسن بنگر هستم. منِ بازیکن که میبازم یا جلوی تیم تهجدولی مساوی میکنم، عین خیالم نیست. ایراد از ما بازیکنان است. ما با راهآهن به زحمت مساوی کردیم و برخی بچهها موهایشان را ژل زدند و با خوشحالی رختکن را ترک کردند که یک امتیاز از تیم تهجدولی گرفتیم... ول کن داداش! آخر درباره چی حرف بزنم و از کجا بگویم؟!
* چنین صحنههایی را در سپاهان دیده بودی؟
- به جان خودم ندیده بودم. باور کنید ندیده بودم. در سپاهان چهار هفته مانده بود لیگ تمام شود، با سایپا مساوی کردیم. بچهها در رختکن گریه میکردند. من نمیخواهم همبازیانم را بجَوَم و درباره خودم هم میگویم که توی عمرم تیمی اینقدر بیحال ندیده بودم. به جرأت میگویم تمرکز هیچکدام از بازیکنان ما روی فوتبال نیست! بیچاره هواداران که به ما دل خوش کردهاند و ...!
* حرف دل هواداران را زدی. طفلکیها قبول داری خیلی اذیت شدند؟
- حرف شما را قبول دارم که خیلی اذیتشان کردیم اما یک چیز دیگر هم باید بگویم بالای سر این پرسپولیس کسی نیست؛ یکی که بیاید و یقه بازیکنان را بگیرد. اجازه ندهد منِ بازیکن تمرین و اردوی تیم را به هم بریزم و ...
* منظورت سوشا مکانی است؟
- نه، بحث شخصی نیست. حالا موضوع سوشا مکانی رسانهای شده است. مگر اولین بار است چنین اتفاقی میافتد؟ این شاید سیامین بار بوده که بازیکنی اعتراض میکند. میدانید چرا؟
* چرا؟
- چون باشگاه به بازیکن پولی ندارد که بدهد و بعد بخواهد به دلیل بیانضباطی جریمه کند. کدام جریمه؟ منِ بازیکن هم که آنقدر حرفهای نیستم کارم را انجام دهم و دنبال بهانهای هستم تا حاشیه بسازم و جنجال کنم. حالا بیایند مرا جریمه کنند. کدام جریمه؟ چه پولی دادهاند که بخواهند جریمه کنند؟ به خدا سالها در سپاهان زحمت کشیدم تا به پیراهن پرسپولیس برسم و حالا ... (لحظاتی سکوت میکند).
* چرا سکوت کردی؟
- شاید نباید این حرفها را میزدم. نمیدانم، دلم به حال پرسپولیس میسوزد. این تیم، تیم کوچکی نیست ... (با صدایی بلندتر) بابا اسم این تیم پرسپولیس است. خیلی گنده است. نباید به خاطر تساوی با راهآهن خوشحالی کنیم به خدا!
* کاش این حرفها را مدیران باشگاه و نژادفلاح میزدند.
- آنها هم تکلیفشان مشخص نیست. خود نژادفلاح هم نمیداند دو هفته دیگر مدیر پرسپولیس هست یا نه؟ سه هفته یا چهار هفته؟! چهکار باید کند؟ به خدا خجالت میکشم وقتی توی کوچه و خیابان مردم را میبینم و مرا سؤالپیچ میکنند. نمیدانم چه بگویم؟
* ممنون، مصاحبه بدی نشد. لازم بود برخی حرفها زده شود؟
- خواهش میکنم. لطفاً این مطلب را هم بنویسید که تمامی حرفهایی که زدم شامل منِ محسن بنگر هم میشود. واقعاً متأسفم و از همه هواداران پرسپولیس عذرخواهی میکنم.