کد خبر: ۳۰۶۸۴۷
زمان انتشار: ۲۰:۱۸     ۱۵ فروردين ۱۳۹۴
یانیه تفصیلی کمیته صیانت از منافع ایران در رابطه با توافق لوزان: مو به مو خواسته‌های آمریکا محقق شد؛ یک سال و نیم بر روی چه مذاکره می‌کردید؟ / گزارش بدهید از کدامیک از خطوط قرمزهای مذاکرات عبور نکردید؟! / درباره تحریم‌ها با مردم روراست باشید!
به گزارش پایگاه 598، کمیته صیانت از منافع ایران در واکنش به اتفاقات ناگوار روزهای گذشته در سیاست خارجی کشور در بیانیه ای سرگشاده خطاب به رئیس جمهور محترم جناب آقای روحانی اعلام کرد: به وضوح آنچه ایالات متحده به صورت رسمی منتشر کرده، متنی است که روی آن توافق صورت گرفته و بر خلاف شب‌نامه منتشر شده از طرف تیم ایرانی همخوانی کاملی هم با بیانیه مشترک ظریف و موگرینی دارد. متنی که بیانگر از دست رفتن تمام خطوط قرمز و پابرجا ماندن همه‌ی تحریم‌های موثر است.

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

جناب حجت الاسلام حسن روحانی

با سلام

همانگونه که مستحضرید متاسفانه در چند روز گذشته اتفاق ناگواری در سیاست خارجی کشور رخ داد که به معنی  از بین بردن زحمات سالیان متمادی دانشمندان کشورمان و ادامه یافتن مشکلات ناشی از تحریم‌ها و همچنین به معنی خداحافظی با استقلال کشور حداقل برای حدود 25 سال است.

در حالی که از نتیجه مذاکرات لوزان به عنوان رسیدن به یک بیانیه مشترک یاد می‌شد، اما حتی یک دقیقه هم طول نکشید که مشخص شد حداقل با سه متن متفاوت و دو برداشت کاملاً متضاد درباره نتیجه این مذاکرات مواجه هستیم که بازتاب دهنده اخبار ناگواری برای استقلال و اقتصاد کشور هستند.

تجربه پنهان‌کاری‌های خطرناک و مدیریت غلط گروه مذاکره‌کننده در طول یک سال و نیم گذشته ما را بر آن داشت در نامه‌ای سرگشاده واقعیات مذاکرات را با مردم در میان بگذاریم و گوشه‌ای از سؤالات متعددی را که وجود دارند از جنابعالی بپرسیم. امید است تا با پاسخ روشن و مستدل حضرتعالی به این سوالات، به جای بدزبانی ها و رفتارهای معمول رخ داده با منتقدان، شاهد شکل‌گیری یک فضای منطقی و روشن‌تر شدن ابهامات ایجاد شده برای کشور در این روزهای سرنوشت‌ساز و در سال «همدلی و هم‌زبانی» باشیم.

یکم؛ چرا متن منتشر شده تیم مذاکره‌کننده از توافق، با بیانیه قرائت‌شده توسط آقای ظریف به شدت متفاوت است؟

پنج شنبه شب گذشته، دقایقی قبل از برگزاری کنفرانس خبری مشترک آقای ظریف و خانم موگرینی متنی از طرف وزارت خارجه در اختیار رسانه‌های داخلی قرار گرفت و بیشتر رسانه‌های داخلی نیز آن را پوشش دادند. بعد از این متن، متن دوم یعنی همان بیانیه قرائت شده توسط خانم موگرینی و آقای ظریف منتشر شد که دارای اختلافاتی اساسی با آنچه لحظاتی قبل رسانه‌ای شده بود می‌باشد. بعد از این دو مورد، متن سومی هم توسط کاخ سفید به عنوان متن بیانیه پایان مذاکرات لوزان منتشر شد که تفاوت‌های فاحشی با آنچه توسط وزارت خارجه در اختیار رسانه‌های داخلی قرار گرفت داشت.

صرف نظر از محتوای این 3 متن، قابل تامل آن است که این چگونه توافق و صدور بیانیه مشترکی است که هنوز قرائت بیانیه پایان نپذیرفته، درباره واقعیت آن تا این حد اختلاف نظر بوجود می‌آید؟! و آیا با چنین رویه‌ای می‌توان امیدی به رسیدن به نتیجه قابل قبولی از مذاکرات داشت؟ آیا جز این است که مذاکره فقط قرائت بیانیه نیست و باید توافق واقعی حاصل بشود؟ درخواست حقیقی ما این است که واقعیت را با مردم در میان بگذارید.

همچنین در پایان مذاکرات ژنو نیز فکت‌شیت آمریکایی‌ها را زیر سؤال بردید. ولی خیلی زود مشخص شد که مفاد موجود در این فکت شیت، دقیقاً همان مفاد توافق صورت گرفته بین دو طرف در ژنو  است. به عنوان مثال درباره رقم 4.2 میلیارد دلار که تنها در فکت‌شیت آمده بود، مشخص شد ادعای امریکایی‌ها کاملاً درست است، و در همه موارد فکت‌شیت آمریکا راجع به توافق ژنو مو به مو اجرا گردید.

البته این بار وضع بدتر است و برخلاف آنچه گفته می‌شود که بیانیه آمریکایی فکت شیت و بیانیه توضیحی بوده است، آنچه در سایت رسمی وزارت خارجه آمریکا قرار گرفته، به عنوان «مولفه‌های برنامه جامع مشترک اقدام» و متن اصلی توافقی که در لوزان صورت گرفته منتشر شده و هیچ کشوری از حاضرین در مذاکرات به این متن که خبر از نوعی فاجعه برای کشورمان می دهد اعتراض ننموده و آن را تکذیب نکرده است. همچنین مشخص نیست چرا مذاکره کنندگان کشورمان که مدعی غیرواقعی بودن این متن شده‌اند، هیچگونه اعتراض رسمی به آن از طریق مجاری رسمی وزارت خارجه وارد نمی‌کنند و تنها به موضع‌گیری‌های مبهم غیررسمی و پیام‌های فیسبوکی و توئیتری اکتفا نموده‌اند؟ سوال برانگیزتر آنکه متنی که ساعاتی قبل از کنفرانس خبری مشترک به سایت های ایرانی داده شده به دلایلی نامعلوم به صورت رسمی روی سایت وزارت خارجه قرار نگرفته است و توزیعی شبیه توزیع شبنامه‌ای دارد. آیا بهتر نیست اگر نسخه داده شده به سایت‌های ایرانی صحت دارد و یا نسخه دیگری از بیانیه مطبوعاتی آمریکا وجود دارد که به صورت رسمی مورد پذیرش تمام کشورها قرار گرفته است، به صورت رسمی در سایت وزارت خارجه کشورمان منتشر شود تا از شکل گیری مشکلات بعدی جلوگیری به عمل آورده و پایانی بر ادعاهای طرف آمریکایی باشد؟ به وضوح آنچه ایالات متحده به صورت رسمی منتشر کرده، متنی است که روی آن توافق صورت گرفته و بر خلاف شب‌نامه منتشر شده از طرف تیم ایرانی همخوانی کاملی هم با بیانیه مشترک ظریف و موگرینی دارد. متنی که بیانگر از دست رفتن تمام خطوط قرمز و پابرجا ماندن همه‌ی تحریم‌های موثر است.

به راستی بیانیه‌ای که در آن نوید فتح و پیروزی برای کشور داده شده است و مردم باید بخاطرش پایکوبی و شادمانی کنند کجاست و کدام است؟

دوم؛ خداحافظی کامل با صنعت هسته‌ای تنها نتیجه‌ی روشن لوزان

جناب آقای روحانی؛ در چارچوب کلی اخیرا منتشر شده، مجدداً مانند توافق ژنو و توافقات بروکسل و پاریس و سعد آباد  با تعهداتی کاملا روشن و واضح از طرف تیم کشورمان مواجهیم، در برابر عباراتی کاملا گنگ و مبهم در رابطه با توصیف تعهدات متقابل طرف غربی. از جمله با آمار و ارقام کاملا سخاوتمندانه تیم ایرانی تعهد داده است که تا 15 سال از 10 هزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده صرفا 300 کیلوگرم آن را که در حد مصارف آزمایشگاهی و دکوری است نگه دارد و مابقی یعنی حدود 9700 کیلوگرم آن را از بین ببرد. همچنین ایران علی رغم نیاز به 190 هزار سو توان غنی سازی، قول برچیدن 13 هزار دستگاه از 20 هزار دستگاه سانتریفیوژ کنونی خود را هم تا 15 سال داده است و تا 15 سال به دلایلی نامعلوم غنی سازی بالای 3 درصد نخواهد داشت و حق ایجاد هیچگونه تاسیسات جدیدی را ندارد و هیچ روند رشد و پیشرفت تدریجی هم برای ایران در نظر گرفته نشده است. در این صورت تعطیلی کامل صنعت هسته‌ای از نظر اقتصادی برای کشور به صرفه‌تر خواهد بود چرا که اساساً غنی‌سازی در حد 5 هزار سو به هیچ درد کشور نمی‌خورد و به طور قطعی مجبور هستیم سوخت نیروگاه هسته‌ای بوشهر را وارد کنیم و مشخص نیست برای آن چه بهایی باید بپردازیم.

علاوه بر این بازطراحی رآکتور اراک امتیازی بازگشت ناپذیر است؛ چرا که برای طراحی این رآکتور بیش از ده سال کار مداوم انجام شده و میلیاردها دلار برای استقلال کشور در زمینه تولید ایزتوپ‌های استراتژیک تولیدی رآکتور آب سنگین هزینه شده است، و این رآکتور به غیر از پلوتونیوم 40 نوع ایزوتوپ با اهمیت دیگر تولید می‌کند که به هیچ طریق دیگری – حتی رآکتور آب سبک – به آن دسترسی نداریم و دارای مصارف مختلفی در صنعت و تحقیقات هستند.

سایت غنی‌سازی فردو نیز مطابق این توافق و مطابق بیانیه‌ای که شخص آقای وزیر قرائت کرده است از یک مرکز غنی‌سازی به یک انبار تبدیل خواهد شد و دیگر جزء مراکز هسته‌ای کشور به حساب نخواهد آمد. اجازه ورود هیچ گاز اورانیومی به این سایت نخواهیم داشت. حتی حق تحقیق و توسعه نیز در این رابطه از ما سلب خواهد شد. هیچ عملیات تحقیقاتی غنی‌سازی نیز در این مرکز حداقل برای 15 سال نباید انجام شود.

امکان تحقیق و توسعه بر فناوری هسته‌ای نیز برای حداقل 10 سال محدود خواهد بود و پس از آن نیز باید با کسب اجازه از 1+5 انجام شود. نکته دردناک اینجاست که سرنوشت صنعت هسته‌ای کشور حتی برای بعد از دوره بسیار طولانی توافق مشخص نشده است و موکول به کسب رضایت 1+5  و توافق با آن شده است.

در مقابل، هیچ فهرست دقیقی از اسامی قوانین تحریمی که قرار است لغو بشوند و بازه زمانی و شرایط در نظر گرفته شده برای آنها وجود ندارد و همه چیز با عبارات کلی به آینده‌ای نامعلوم موکول شده است. آیا تیم ایرانی از اشتباهاتش در توافق ژنو که ضمن واگذاری امتیازات گسترده هسته‌ای، نتوانست هیچ فایده‌ای برای کشور داشته باشد، و حتی کوچک‌ترین تفاوتی در وضعیت‌ تحریم‌ها ایجاد نکرد (موضوعی که بعد از یک سال مورد اذعان معاون اول و معاون اجرایی رئیس‌جمهوری نیز واقع شد)، و منجر به چندین دور تحریم مجدد ایران شد، همچنان درس نگرفته است و در حال تکمیل روند غلط سابق و تثبیت وضعیتی بدتر از آن است؟

سوم؛ چرا در رابطه با موضوع تحریم با مردم رو راست نیستید؟

آقای رئیس‌جمهور؛ جنابعالی در کنفرانس خبری دیروز (چهاردهم فروردین ماه) خود با مردم در جمله‌ای تامل برانگیز تأکید کردید: «در روز اجرای توافق، تمام تحریم‌ها لغو خواهد شد». در متن غیررسمی که وزارت خارجه ایران به رسانه ها داده هم همین ادعا با شدت و قدرت تکرار شده و گفته شده است که «همه تحریم‌های اقتصادی و مالی چندجانبه اروپا و یکجانبه امریکا از جمله تحریم های مالی، بانکی، بیمه، سرمایه گذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزه های مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی وخودروسازی فورا لغو خواهند شد… همزمان با شروع به اجرای اقدامات هسته ای از سوی ایران در یک روز تعیین شده لغو تمامی تحریم ها به طور خودکار به اجراء در خواهد آمد». آقای ظریف هم در کنفرانس مطبوعاتی خود بعد از قرائت بیانیه، در موضعی مشابه با این متن، گفت: «کلیه تحریم های اتحادیه اروپا و آمریکا لغو می شود».

اما این سخنان با آنچه در بیانیه وزیر خارجه و خانم موگرینی درباره تحریم ها گفته شده، تفاوت فاحشی دارد. بند مرتبط به لغو تحریم‌ها در این بیانیه رسمی که توسط آقای ظریف قرائت شد، چنین بود: «اتحادیه اروپایی، اعمال تحریم های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای خود را خاتمه خواهد داد و ایالات متحده نیز اجرای تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هسته ای ایران به نحوی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف خواهد کرد». این بیانیه به روشنی، تنها بیانگر لغو تحریم‌های «مرتبط با هسته‌ای» بود. یعنی مطابق آنچه آقای ظریف و خانم موگرینی اعلام داشتند، حتی در صورت انجام کامل تعهدات ایران در این توافق – که به معنی تعطیلی کامل فناوری هسته‌ای کشور است– هیچ تغییری در ساختار تحریم‌های اصلی بانکی و نفتی ایران (که تحریم های کنگره آمریکا و غیرهسته‌ای هستند) ایجاد نخواهد شد.

چرا که اولاً تأکید شده است که فقط تحریم های مرتبط با هسته ای موضوع بحث اند؛ اما دو طرف مذاکره خوب می دانند که تحریم های اصلی ایران چندمنظوره اند (هسته ای، حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر، و…)، و توقف تحریم هایی که صرفاً مرتبط با هسته‌ای اند، تغییری در ساختار تحریم های کشور ایجاد نمی‌کند. ثانیاً مطابق این بند، همین تحریم های مرتبط با هسته‌ای هم لغو نمی شوند، بلکه آمریکا فقط اجرای آنها را متوقف خواهد کرد. ثالثاً همین هم نه در ابتدای توافق، بلکه موقعی صورت خواهد گرفت که آژانس بین المللی انرژی اتمی انجام کامل تعهدات هسته ای توسط ایران را تأیید کند که خود آن هم با توجه به سابقه‌ی آژانس، داستان غم‌انگیز مفصل دیگری را به دنبال خواهد داشت. خلاصه‌ی نتیجه‌ی این وضع، در بیانیه رسمی کاخ سفید از توافق بدین ترتیب ذکر شده است: «ایران در صورتی که به صورتی قابل راستی‌آزمایی به تعهدات خود پایبند باشد، تخفیف تحریمی دریافت خواهد کرد». و صراحتاً از حفظ ساختار تحریم‌های ایالات متحده سخن گفته شده است: «ذیل توافق، تحریم‌های ایالات متحده مرتبط با مسئله تروریسم، نقض حقوق بشر و موشک‌های بالستیک پابرجا خواهند بود».

در شرایطی که می دانید تمام دارایی هسته‌ای کشور صرفا با برداشته شدن بخش بسیار کوچکی از تحریم ها معامله شده است و می دانید که این بخش کوچک از تحریم ها عملا هیچ یک از تحریم های اصلی را در برنگرفته است و هیچ گشایشی در اقتصاد کشور ایجاد نخواهد کرد، بعلاوه اینکه یقین دارید همین بخش کوچک هم نه فردای توافق بلکه بعد از اجرای تعهدات ایران و تدریجاً با گزارش های آژانس به شرط جلب رضایت صد در صدی شان و عدم سنگ اندازی‌های همیشگی برداشته خواهد شد، معنای اینگونه امید واهی دادن به مردم با به کار بردن چنان عبارات موهومی درباره برداشته شدن تمام تحریم ها از فردای توافق چیست؟

آیا این سخنان حضرتعالی یادآور مرقومه های خیالی بعد از توافق ژنو و سخنرانی ها در رابطه با ترک برداشتن دیوار تحریم‌ها و قول های واهی دادن به مردم نیست که عملا بعد از نزدیک به یک سال و نیم معلوم شد هیچ نتیجه عملی را در برنداشته است؟ آیا ادامه بازی مذاکره تا این حد برای شما ارزشمند است؟

چهارم؛ هر آنچه امریکا از یک سال و نیم پیش خواسته بود محقق شد؛ صراحتا گزارش دهید از کدام یک از خطوط قرمز عقب نشینی نکرده اید؟

ریاست محترم جمهور؛ واقعاً جای سؤال اینجاست که شما از کدام یک از خطوط قرمز کشور در مذاکرات هسته ای عبور نکرده‌اید؟! و بر طبق کدام دستاورد اعلام پیروزی می‌کنید؟!

    قرار بر این بود که توافقی دو مرحله‌ای صورت نگیرد که اکنون انجام گرفته است.
    قرار بود تحریم‌ها با سه شرط «همگی»، «یکجا»، و «در ابتدای توافق» مورد «لغو» واقع شوند، اما اکنون در زمینه تحریم‌های اصلی و موثر بر کشور، یعنی تحریم‌های کنگره آمریکا، قرار شده است «توقف اجرا» درباره‌ی «بخشی کوچک (تنها تحریم‌های صرفاً هسته‌ای)» از تحریم‌ها، آن هم به صورت «تدریجی» و «پس از انجام تعهدات ما و بعد از رضایت آژانس» اتفاق بیفتد.
    قرار بود ظرفیت غنی‌سازی 190 هزار سو را حفظ کنید و حداقل برای تأمین سوخت رآکتور بوشهر خودکفا بشویم که این موضوع با پذیرش فعالیت تنها 5060 سانتریفیوژ نسل یک طی 10 سال، به توان 6-5 هزار سو در سال محدود شده و از آن گذشته نیز حق ایران برای رسیدن به توان غنی‌سازیِ حداقل 190هزار سو را به کلی در بیانیه‌تان مسکوت گذاشتید و حتی بعد از 25 سال تضمینی به دسترسی ایران به صنعت واقعی هسته‌ای دریافت نکرده‌اید.
    قرار بود هیچ یک از مراکز هسته‌ای کشور بسته نشوند و به طور خاص مرکز فردو صنعتی بماند که اکنون طبق اعلام خود آقای ظریف، فردو تبدیل به یک سایت تحقیقاتی بدون امکان غنی‌سازی و حتی وجود مواد شکافت‌پذیر در آن شده (در واقع یک مرکز غیرهسته‌ای)، و طبق توافق اعلام شده توسط آمریکا حتی «ایران موافقت کرده حداقل به مدت 15 سال در فردو تحقیقات و توسعه مرتبط با غنی‌سازی اورانیوم را نیز انجام ندهد»!
    قرار بود رآکتور اراک آب سنگین بماند، اما با پذیرش تغییر دادن قلب رآکتور اراک و اینکه «هسته اصلی (کنونی) رآکتور اراک نابود شده یا از کشور خارج شود»، عملاً فقط اسم «آب سنگین» برای رآکتور اراک حفظ شده است!
    قرار بود حق تحقیق و توسعه ایران کاملاً حفظ شود که حداقل به مدت 10 سال به کلی از دست رفته است و پس از آن هم موکول به رضایت آژانس انرژی اتمی و طرف غربی شده است.
    قرار بود ایران اگر تولید و به کارگیری ماشین‌های سانتریفیوژ خود را متوقف می‌کند، لااقل سانترفیوژهای فعلی خود را حفظ کند، که این موضوع در فردو و نطنز با برچیدن سانتیفیوژها زیر پا گذاشته شده است.
    قرار بود امتیاز بازگشت ناپذیر ندهید که از بین رفتن انبوه سوخت تولید شده (کاهش ذخایر اورانیوم کشور از 10،000 کیلوگرم به 300 کیلوگرم) و بازطراحی اساسی رآکتور اراک و برچیدن تأسیسات فردو بعضاً به هیچ وجه بازگشت پذیر نیستند و یا بسیار مشکل قابل بازگشت هستند.
    قرار بود به موضوعات غیرهسته‌ای ورود نکنید که با گنجانده شدن تأمین نظر طرف مقابل در مسأله ابعاد احتمالی نظامی (PMD) به مسأله موشکی نیز در مذاکرات ورود کرده‌اید و این امکان را برای طرف غربی فراهم نموده‌اید که به موازات پرونده هسته‌ای، پرونده موشکی ایران را نیز باز و دور جدیدی از باج‌گیری را آغاز نماید.

همه این‌ها در حالی است که حتی بعد از مدت اجرای این توافق ابداً تکلیف تحریم‌ها و صنعت هسته‌ای کشور مشخص نشده است! و همین را باید دلیل این همه خرسندی مقامات آمریکایی از این توافق دانست؛ از جمله موضع رئیس شورای روابط خارجی آمریکا که به صراحت اعلام کرد: «به گونه خوشایندی از بیانیه لوزان حیرت کردم. دستاورد کنونی از آنچه انتظار داشتیم هم اساسی‌تر و قابل توجه‌تر بوده است».

واقعیت تلخ اینجاست که موارد توافق شده  همان مواردی است که مقامات امریکایی بارها و بارها به عنوان موضع آمریکا و شرایط توافق نهایی از نظر خود بیان کرده بودند و امروز نیز به آن دست یافته‌اند. در حقیقت مو به مو خواسته آمریکایی‌ها در این توافق اجرایی شده است. سؤال اینجاست که در طول این یک سال و نیم دقیقاً مذاکره‌کنندگان مشغول چه کاری بوده‌اند؟ و این جلسات متعدد دقیقاً به چه منظوری انجام شده است؟ ای کاش تیم مذاکره کننده به جای این خوش و بش‌ها و هدیه‌ای که برای نوه‌دار شدن آقای صالحی از طرف آمریکایی دریافت کردند، کوچکترین دستاوردی نیز برای ملت ایران از طرف مذاکراتی خود دریافت و با خود به کشور می‌آوردند.

در پایان باید گفت موارد ذکر شده فقط بخشی از دغدغه‌های فراوانی است که در رابطه با اتفاقات این روزهای سرنوشت‌ساز کشور و نتیجه مذاکرات لوزان و نیز زمینه‌سازی‌ها برای رابطه با آمریکا و تغییر هویتی جمهوری اسلامی در جهان وجود دارد. مسائل دیگر، در بیانیه‌های تحلیلی بعدی، و نشست‌ها و تجمعات روزهای آینده ذکر خواهد شد.

کمیته صیانت از منافع ایران
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها