برخی از فواید سفر عبارتند از:
1. گسترش و تقویت تعقل(1)
2. رسیدن به تعالی(2)
3. آشنایی با فرهنگها
4. کسب تجربه؛ چنان که سعدی میگوید: بسیار سفر باید تا پخته شود خامی.
با توجه به هدفی که انسان از سفر دنبال میکند، میتوان مسافرت را به سه دسته معنوی، سیاحتی و تفریحی و کاری و برای تأمین معاش تقسیم کرد، پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: انسان خردمند شایسته نیست جز در سه مورد از وطن کوچ کند: به قصد معاش یا ساختن توشه براى معاد یا لذّتى در غیر حرام.(3)
بعضیها فکر میکنند چون در سفر هستند، پس خیلی راحت باید باشند و هر کاری که دلشان خواست، میتوانند انجام دهند، بعضی از این مسافران عزیز با لباس راحتی در بازدید از اماکن عمومی و تاریخی دیده شدهاند، فکرش را بکنید: مشغول بازدید از حافظیه هستید که یک عده با پیژامه و زیرپوش از کنارتان عبور میکنند یا مثلاً چون در حال مسافرت و تفریح هستند، هر نوایی را میلشان کشید، میتوانند با صدای بالا بدون در نظر گرفتن حال دیگران گوش دهند.
مسافرت هم مثل خیلی چیزهای دیگر آداب و رسوم خاص خودش را دارد که برای داشتن یک سفر عالی باید آنها را رعایت کرد، یکی از این آداب، همسفر خوب داشتن یا همسفر خوب برای همراهان بودن است. پیامبر(ص) میفرماید: نخست همسفر را بیاب و بعد آماده حرکت شو.(4)
داشتن همسفر و یار در هر سفری میتواند سفر را لذتبخشتر و آسانتر کند، اما در انتخاب همسفر باید شروطی را در نظر گرفت، مثل همسفر شدن با فردی همسلیقه و همفکر، چرا که همسفر بد و ناهمگون، بسیار ناگوارتر و دشوارتر از بیهمسفری است، نکته دیگر اینکه در سفر گروهی باید یک نفر را به عنوان مسئول و تصمیمگیرنده نهایی انتخاب کرد تا از بروز اختلافات و ناهماهنگیها جلوگیری شود، پیامبر خدا(ص) فرمود: هرگاه سه نفر همسفر شدند، از میان خود یک نفر را به سالارى انتخاب کنند.(5)
باید حال همسفر را رعایت کرد و رفتاری انجام نداد که موجب ناراحتی آنها شود، بعضیها فقط نقشسازِ مخالف را بازی میکنند و تحمل ندارند کسی بر خلاف میلشان کاری انجام دهد، در سفارشهای لقمان به فرزندش آمده است: هر گاه با گروهى همسفر شدى، در کار خود و آنان با ایشان زیاد مشورت کن و در چهره آنان بسیار لبخند بزن و آنچه را همراه دارى، سخاوتمندانه در اختیار آنان بگذار و هرگاه دعوتت کردند، بپذیر و هر وقت از تو کمک خواستند، به کمک آنان بشتاب و در سه چیز بر آنها پیشى داشته باش: خاموشى بسیار و خواندن نماز زیاد و سخاوتمندى نسبت به کالاهایى که همراه دارى؛ از مرکب و دارایى و توشه.(6)
در انتخاب شریکِ سفر و نوع سفر باید دقت کرد، هیچ کدام از اینها نباید مانعی برای انجام تکالیف باشد. اصلاً بعضی کارها هستند که انجام دادن و ندادنشان به چیزی بستگی ندارد، مثل غذا خوردن، یکی از این وظایف نماز است، بحث اهمیت نماز در سفر نیست، چرا که نماز هم مثل بعضی از کارها جزیی از سبک زندگی دینی ما است و در هر حال باید اقامه شود. حضرت امام على(ع) میفرماید: انسان نباید به سفرى رود که میترسد در آن به دین و نمازش لطمهاى وارد آید.(7)
فرصت همراهی با چند خانواده در یک مسافرت را نباید از دست داد، یکی از بهترین فرصتهای تربیتی برای فرزندان، حضور در جمع خانوادگی و دوستانه است، اقامه نماز در فرصتها و مکانهای متفاوت، اهمیت انجام این فریضه را برای فرزندان روشن خواهد کرد، بهترین روش اقامه نماز در مسافرت این است که از بین افراد گروه، یک نفر را که مقبولیت بیشتری دارد، انتخاب کنند و در اوقات نماز، با دعوت از دیگر همراهان، نماز را به جماعت اقامه کنند، پیامبر خدا(ص) میفرماید: هر گاه سه نفر همسفر شُدید، باید یکى از شما امام [جماعت] شما شود. آنکه قرائتش بهتر باشد، به امامت سزاوارتر است،(8) در جایی دیگر میفرماید: هر گاه سه نفر همسفر شدند، آنکه قرائتش بهتر است ـ گرچه سنّش کمتر باشد ـ باید امامت [نماز] را به عهده گیرد. وقتى امام آنها شد، سالارشان نیز هم او است».(9)
اینکه کجا باید توقف کرد، کِی توقف کرد، چه چیزهایی را به همراه داشت، باید با توجه به نماز صورت بگیرد. شخصی به خدمت حضرت امام صادق(ع) رسید و برای انجام مسافرت طلب استخاره کرد، جواب استخارهاش بد آمد؛ اما جواب استخاره را ندیده گرفت و برای تجارت به سفر رفت، اتفاقاً به او خوش گذشت و سود فراوانی هم برد، با خودش گفت: سفر خوش و پرسودی بود؛ پس چرا استخاره بد آمد؟ خدمت امام صادق(ع) رفت و قضیه را بازگو کرد.
امام(ع) تبسمی کرد و فرمود: یادت هست در فلان استراحتگاه خسته بودی، نماز مغرب و عشائت را خواندی، شام خورده و خوابیدی؛ بعد یک وقت بیدار شدی که آفتاب زده و نماز صبحت قضا شده بود؟
جواب داد: بله! یا بن رسول الله.
امام(ع) فرمود: اگر خدا دنیا و آنچه را در آن است، به تو داده بود، جبران آن خسارت نمیشد، خیلی ضرر کردهای و متوجه نیستی.(10)
نباید فکر کرد چون مسافریم و خسته، میتوان نماز را نخواند، یکی از حکمتهای نماز مسافر که شکسته است، همین رفع مشقت و سختی سفر است، علاوه بر اینکه برای شکسته خواندن نماز در سفر به ثواب هم میرسیم، امیر المؤمنین(ع) از رسول خدا(ص) روایت کرده است که فرمودند: بهترین شما کسانى هستند که در سفر نمازهاى خود را شکسته خوانده و روزه نمىگیرند.(11)
البته عدهای هم هستند که در مسافرت بیشتر اوقات خود را صرف دعا و نماز و نیایش میکنند و از اینکه در سفر با همراهان، همکاری و همراهی کنند، غافلند، در حضور پیامبر(ص) از مردى سخن به میان آمد و گفته شد: او آدم خوبى است. اى رسول خدا! آن مرد همسفر حج ما بود. هرگاه در منزلى پیاده میشدیم، پیوسته در حال نماز خواندن بود تا آنکه حرکت مىکردیم و در بین راه نیز همواره قرآن مىخواند و ذکر خدا مىگفت، تا دوباره اتراق مىکردیم، پیامبر(ص) فرمود: پس چه کسى شترش را علوفه مىداد و غذایش را درست مىکرد؟ عرض کردند: ما. حضرت(ص) فرمود: شما از او بهترید. (12)
پینوشتها:
1. محمدتقی فلسفی، الحدیث ـ روایات تربیتى، ج2، ص145.
2. همان، ج2، ص 146.
3. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج4، ص356.
4. طبرسی، مکارم الاخلاق، ص251.
5. ریشهری، میزان الحکمه، ح8787.
6. سید ابن طاووس، آداب سفر در فرهنگ نیایش، (ترجمه الأمان)، ترجمه محمدی شاهرودی، ص110.
7. ریشهری، میزان الحکمه، ح 8804
8. همان، ح8788.
9. همان، ح8789.
10. حسین مظاهری، جهاد با نفس، ج1، ص76 ـ 77.
11. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ترجمه بندرریگى، ص154.
12. ریشهری، میزان الحکمه، ح8790.