فارس/
فدراسيون فوتبال ايران با سرمربي تيم ملي براي استفاده از دو بازيکن در
تيم اميد دچال چالش شده اما کيروش بايد نشان بدهد که همچنان منافع ملي
فوتبال ايران را بر همه چيز ترجيح ميدهد.
کارلوس کيروش امروز در نشست
خبري خود گفت که به سردار آزمون و عليرضا جهانبخش در تيم ملي نياز دارد تا
از آنها در دو ديدار دوستانه با شيلي و سوئد استفاده کند. او گفت در همه
جاي دنيا اولويت با تيم ملي بزرگسالان است اما نگفت که در کجاي دنيا ليگ را
50 روز به خاطر جام ملتهاي آسيا تعطيل ميکنند؟! کدام فدراسيون فوتبال در
دنيا است که تيم المپيکي خود را براي حضور در بزرگ ترين تورنمنت ورزش جهان
ناديده مي گيرد؟ هنوز فراموش نکرده ايم که ستاره هاي بزرگ جهان چه در قديم
و چه در اين سال هاي نه چندان دور از جمله کلينزمن، فولر، بکن بائر،
کرسپو، مسي، رونالدينيو، توز، اوزيل و ....
اما کيروش حتما ميداند که
نتايج تيم اميد براي فوتبالدوستان ايراني مهم است چون 40 سال است به
المپيک نرفتهايم و همه ميخواهند که اين حسرت بزرگ فوتبالي به پايان برسد
بنابراين همه فوتبال ايران در خدمت تيم اميد قرار گرفتهاند تا اين تيم در
ديدارهاي مقدماتياش در المپيک موفق شود و طلسم 40 ساله را بشکند.
اگر
قبل از جام جهاني و جام ملتهاي آسيا کيروش مدام صحبت از منافع ملي فوتبال
ايران ميکرد اکنون بايد نشان بدهد که به آن حرفها در عمل پايبند است و
بايد قيد حضور جهانبخش و آزمون را براي حضور در ديدارهايي دوستانه بزند تا
آنها در مسابقاتي به مراتب مهمتر و حساستر به ميدان بروند.
کاش
همانطور که براي ارزيابي عملکرد کيروش نظرسنجي پيامکي در برنامه 90 گذاشته
شد تا همه بعد از حذف تيم ملي ايران از جام ملتها در مورد اين مربي نظر
بدهند و از عملکرد کيروش ابراز رضايت کنند اين بار هم يک نظر سنجي گذاشته
شود تا از مردم بخواهند که نظرشان را در مورد کمک به تيم اميد و حضور
آزمون و جهانبخش در اين تيم هم بيان کنند. اينکه آنها بازي دوستانه با سوئد
و شيلي مهم است يا ديدارهاي حساس مقدماتي المپيک 2016 ريودوژانيرو؟
قطعا
کيروش خودش بهتر از هر کارشناسي جواب اين سوال را ميداند که حضور در
المپيک مهمتر از بازي دوستانه است اما ظاهرا به خاطر صحبتهاي دبير کل
جديد فدراسيون فوتبال که به مذاقش خوش نيامده لجبازي ميکند.
سرمربي تيم
ملي از اينکه با برانکو مقايسه شده ناراحت و عصباني است اما او قطعا بايد
جو فوتبال ايران را بشناسد و بداند که در فوتبال ايران مقايسه مربيان با
همديگر امري غير طبيعي نيست. بارها در فوتبال ايران عملکرد مربيان تيم ملي
را با مربيان باشگاهي يا حتي با مربيان ملي سابق مقايسه کردهاند.
بارها
قلعهنويي و مايليکهن را باهم مقايسه کردهاند. عملکرد علي دايي را با
افشين قطبي مورد ارزيابي قرار گرفته و .... چون مقايسه نيمکت تيم ملي کاري
بوده که همواره انجام شده و اين را نمي توان بي احترام محسوب کرد و اکنون
دبيرکل فدراسيون فوتبال کارنامه کيروش را با برانکو مقايسه کرده و شايد
همين موضوع عاملي براي ناراحتي اين مربي شده است.
به هر حال مردم قضاوت
خوبي از شرايط دارند و کيروش خودش به خوبي از اين موضوع آگاه است، اما
مقايسه کردن کار بدي نيست و از دبيرکل گرفته تا رسانه ها مي توانند براي
جمع بندي بهتر شرايط مربيان مختلف را مورد ارزيابي قرار دهند. شايد والدير
ويهرا، سرمربي برزيلي تيم ملي ايران در مرحله مقدماتي جام جهاني 1998 حدود
يک ماه بيشتر روي نيمکت تيم ملي نبود، اما همين که تيم ملي را مقابل
استراليا به برتري رساند و ما را به جام جهاني برد، هنوز هم که هنوزه مردم
به نيکي از او ياد مي کنند و همچنان دوستش دارند. کسي که کمترين پول را
گرفت و حماسيترين بازي تاريخ ايران در روز هشتم آذر 1376 با مربيگري همين
مرد رقم خورد، پس در اين زمينه به هر کس مي توان اجازه داد که قياس هايش را
انجام دهد و آزادانه حرفاهايش را بيان کند.
فدراسيون فوتبال که هميشه
مدعي بوده که از کيروش نميترسد و در مواقع لزوم او را مديريت خواهد کرد
اکنون زمانش است که اين ادعايش را ثابت کند. در واقع آزمون بزرگ فدراسيون
فوتبال فرا رسيده است. زماني که بايد کفاشيان و فدراسيون فوتبال تکليف
آزمون و جهانبخش را تعيين کنند که براي تيم ملي بايد بازي کنند يا تيم اميد
ايران؟
آقاي کيروش؛ شما ما مربي بزرگ و کارنامهداري هستيد و هيچکس
دراين مساله شکي ندارد اما بايد بدانيد که فوتبال ايران قبل از حضور شما هم
شخصيت و هم اعتبار بينالمللي داشته که اگر اينگونه نبود مربي بزرگي مثل
شما حاضر نميشد در آن کار کند.