مردی که تمام ستارههای فوتبال ایران به این تیم پرطرفدار آسیا آورد و
ایدههای بزرگی برای جهانی شدن پرسپولیس در سر داشت، هدف رویانیان برای
پرسپولیس یک رؤیای بزرگ بود که شاید تا سالهای آینده هیچ مدیری نتواند حتی
به آن فکر کند. هرچند که این روزها مدیرعامل باشگاه پرسپولیس زندانی است و
باشگاه هم خریداری در 2 مزایده قبلی نداشته است.
محمد رویانیان در روزهای آخر سال 93 به خبرگزاری فارس آمد تا با انجام یک گفتوگوی نوروزی ناگفتههایی را از زبان او شنیدیم.
مرحوم مهدی نفر به عنوان خبرنگار فارس در زمان مدیرعاملی شما از
جمله خبرنگارانی بود که مسایل ریز و درشت پرسپولیس را منتشر می کرد. از او
چه چیزی به یاد داری؟
برای مهدی نفر علو درجات و غفران الهی را آرزو میکنم، امیدوارم خداوند
به خانوادهاش صبر بدهد و فرزندش هم به خوبی بزرگ شود. در مورد مهدی
میتوانم این را بگویم من از یک محیط ارزشی به فوتبال آمدم و نفر آنقدر
شخصیت قدرتمندی بود و جنم داشت و پرتلاش و موفق بود.
یک فصل است که دیگر در پرسپولیس حضور ندارید اما هواداران و
همچنین رسانهها هنوز شما را فراموش نکردهاند، سال 93 برای شما چگونه
گذشت؟
فوتبال جاذبهای دارد که به سختی فردی میتواند وارد آن شود اما بعد از
حضور در فوتبال خروجش از فوتبال بسیار سختتر میشود، اگر ورودش مثلاً 100
درجه سخت باشد خروج آن 1000 درجه سختتر است به همین دلیل من هم در سال 93
ناخودآگاه در حاشیههای فوتبال بودم، در خیلی جاها و برنامههای ورزشی اسم
من برده میشد حتی من از این مسائل بیخبر بودم. مثلاً فردوسیپور خیلی به
من محبت داشت.
در کوچه و خیابان و مردم عادی چه برخوردی با شما دارند؟
من قبل از حضورم در خبرگزاری فارس در حرم حضرت معصومه(س) بودم، هواداران
پرسپولیس در حرم هم از من در مورد این باشگاه میپرسیدند که چرا پرسپولیس
اینجوری شده است؟ و عدهای از هواداران استقلال هم به من میگفتند با اینکه
استقلالی هستیم اما تو را دوست داریم.
آیا همچنان بازیکنان پرسپولیس با شما ارتباط دارند؟ به شما تلفن میکنند؟
من سعی میکنم با آنها تماسی نداشته باشم ولی چند نفر از آنها لطف کردند و با شمارههای مختلف با من تماس گرفتند.
چرا نمیخواستید با بازیکنان ارتباط داشته باشید؟
بخواهید یا نخواهید من متعلق به دنیای فوتبال نیستم، من یک نظامی، یک
پاسدار، یک سرباز برای کشورم هستم، کمتر در فوتبال میتوانم رفیق داشته
باشم، رفقای من یا شهید شدهاند یا اگر هستند عمری است که با آنها زندگی
کردهایم، من پیشکسوت فوتبال نیستم، پیشکسوت نیروهای نظامی و انتظامی هستم،
طبیعی است که دنیای من با دنیای اهالی فوتبال متفاوت باشد. شاید اگر من در
گذشته فوتبالیست بودم طبیعی بود که الان با همه آنها تماس بگیرم، در سال
93 با چند بازیکن ارتباط داشتم که نمیدانم لازم است اسم آنها را بگویم یا
نه.
اگر امکان دارد بگویید.
با سید صالحی به مناسبتهای مختلف مذهبی برای تبریک و تسلیت ارتباط داشتم،
با محمد نوری و محمد عباسزاده به خاطر مشکلاتی که برایش پیش آمده بود و
امید عالیشاه ارتباط داشتم، به طور اتفاقی هم در جلسهای از پیشکسوتان
پرسپولیس حاضر شدم و بیست دقیقهای هم برای آنها صحبت کردم. امروز هم ضیا
عربشاهی و بهروز سلطانی به من زنگ زدند، آنها برای بازی پیشکسوتان به بوشهر
رفته بودند، 6-5 نفر از پیشکسوتان با هم بودند و به من زنگ زدند. گفتند
یاد شما افتادیم و گفتیم احوالتان را بپرسیم.
با علی فتحالله زاده هم ارتباط دارید؟
من در سال 93 پنج بار با فتحالله زاده تماس داشتم، آخرین بار آن هم حدود 1.5 ماه پیش بود.
در مورد وزارت ورزش بود یا استقلال و پرسپولیس؟
درددل بود، فتحاللهزاده به من گفت تو به سازمان خصوصیسازی رفتی چرا به
من نگفتی؟ گفتم آن جلسه در مورد پرسپولیس بود، گفت من هم میخواهم بروم، من
هم به پوری حسینی رئیس سازمان خصوصیسازی زنگ زدم و گفتم فتحالله زاده هم
میخواهد نزد شما بیاید او هم گفت: خیلی هم خوشحال میشوم. فتحاللهزاده
یک شخصیت فوتبالی خوب است که خوشمزه هم هست.
یعنی برای فتحالله زاده از رئیس سازمان خصوصیسازی وقت گرفتید؟
بله (با خنده)، فتحاللهزاده این را بخواند جواب میدهد و میگوید: تو برایم وقت گرفتی؟!
از دنیای نظامی و انتظامی به فوتبال آمدید و خوب هم در دل
هواداران جا باز کردید و محبوب شدید، شاید به خاطر خرید ستارهها و
بازیکنان مطرح بود، اگر یک باشگاه خصوصی بود شاید همه ستارههای فوتبال را
میخریدید.
بیشتر از بازیکنانی که برای پرسپولیس خریدم امکان خرید نداشتم زیرا فقط 6
سهمیه لیگ برتری میتوانستم جذب کنم و وقتی من به پرسپولیس آمدم تعداد این
سهمیهها یکی زیاد شد و من هم 7 ملیپوش را به پرسپولیس آوردم. فهرست تیم
ملی را روی دیوار مقابلم قرار دادم و از دفاع تا خط حمله بازیکن گرفتم،
البته قرار بود دروازهبان تیم ملی را هم بگیرم.
با مهدی رحمتی هم ظاهراً مذاکره کردید؟
چند بار با رحمتی مذاکره کردم، حتی قبل از حضورش در پیکان هم با او برای
پرسپولیسیشدن صحبت کردم اما او گفت استخاره کردم و خوب نیامده است.
چه رقمی برای عقد قرارداد با رحمتی به او پیشنهاد کردید؟
برای 3 سال 5 میلیارد تومان به او پیشنهاد کردم اما او بیشتر میخواست و ما میگفتیم باید کمتر بگیری.
فکر میکردید جذب این ستارهها در آینده برایتان مشکلساز شود؟
نه، فکر نمیکردم. روش مدیریتی من اینگونه بود که من به این تیم آمدهام،
رئیس پرسپولیس نیستم، خدمتگزار و نوکر هواداران هستم. به امام حسین (ع) قسم
به جان حضرت زهرا (س) قسم من اینگونه فکر میکردم که به N میلیون نفر آدم
خدمت کنم با این احساس و اعتقاد آمدم به همین خاطر نگاه کردم ببینم
هواداران چه میخواهند. آنها دنیزلی را خواستند من او را به پرسپولیس
آوردم، میخواستند بهترین بازیکنان به پرسپولیس بیایند که آنها را آوردم.
شما با قلعهنویی هم مذاکره کردید و به او پیشنهاد حضور در پرسپولیس را دادید؟
فیلم بود! به شوخی به او گفتم به پرسپولیس میآیی؟ او هم خوشش آمد و گفت
که پرسپولیس او را خواسته، میخواستم لج فتحالله زاده را در بیاورم!
شما در مدتی که در پرسپولیس بودید 7 ملیپوش را به این تیم
آوردید و با چند سرمربی هم کار کردید، ژوزه، استیلی، گلمحمدی، دنیزلی و
دایی.
استیلی را من نیاوردم پس یکی از مربیان کم میشود. دنیزلی انتخاب من بود
البته با نظرسنجی هواداران او را آوردم، ژوزه هم به انتخاب شورای فنی
پرسپولیس که متشکل از 20 پیشکسوت بودند آوردم. خدا رحمت کند با برونو متسو
هم مذاکره کردم، او مسلمان شده بود، اسمش را عبدالکریم گذاشته بود و همسری
مسلمان انتخاب کرده بود. با کالدرون هم مذاکره کرده بودیم، در ترکیه با او
مذاکره کردم.
با اریکسون هم در جزیره کیش مذاکره کردید.
آن مذاکره در همان روزهای اول بود. مذاکره مهم نیست، من دنیزلی را با رای
مردم آوردم، با او قرارداد یکسال و نیمه داشتم اما نیمفصل بیشتر نماند و
بعد از جدایی دنیزلی مجبور شدم مربی دیگری بیاورم، بیماری همسرش و مشکلاتی
داشت که نتوانست ادامه بدهد، وقتی او رفت چهار گزینه به شورای فنی پرسپولیس
معرفی کردم، در آن جلسه علی پروین، وطنخواه، رهبریفر، پیروانی، ضیا
عربشاهی، کارگر، فنونیزاده، زادمهر، خوردبین، سید علیخانی، مجتبی محرمی و
... حضور داشتند. گزینههای من علی دایی، کالدرون، متسو و مانوئل ژوزه
بودند، رزومه تمام آنها بجز دایی را به این افراد دادم، همه مطالعه کردند و
3-2 ساعت جلسه گذاشتیم و به ژوزه رأی دادند، من به احترام رأی آنها ژوزه
را آوردم اما چند روز بعد علی پروین به برجک من زد، همه آنها که اسم بردند
رای دادند و علی پروین هم رسماً گفت نظر این آقایان ژوزه است اما 4 روز بعد
برجک من را زد. بعد از جدایی ژوزه گلمحمدی را آوردم که وقتی فینال جام
حذفی را از دست داد به او گفتم شکست خوردی اشکالی ندارد و تمام باخت گردن
من اما سال بعد باید تیم را قهرمان کنی، خیلی با او صحبت کردم اما به او
خیلی فشار آورده بودند و خانواده یحیی از من خواهش کرد که هرطور شده او را
نجات بده و رهایش کن.
شما درخواست خانوادهاش را قبول کردید؟
نه، با این حال با جدایی او موافقت نکردم اما گلمحمدی ساعت 4 صبح
استعفایش را به مرحوم مهدی نفر داد. نفر خدابیامرز هم که شب و روز نداشت.
ساعت 2 نصف شب هم که زنگ میزدی پاسخ میداد. او اعجوبهای بود، 4 صبح
گلمحمدی به نفر استعفایش را اعلام میکند تا رسانهای شود، نفر هم به او
میگوید که رویانیان ناراحت میشود، افسوس که نفر نیست که از او اینها را
بپرسید اما 4 صبح او متن استعفایش را برای رسانهای شدن داد.
بعد شما چه کردید؟
دولت احمدینژاد از طریق وزارت ورزش دو گزینه به من معرفی کرد. من هم کمی
شیطنت کردم و گزینههای آنها را انتخاب نکردم و به سراغ علی دایی رفتم و از
آنجا اختلافهای من با وزارت ورزش شروع شد.
گزینههای وزارت ورزش برای سرمربیگری پرسپولیس چه کسانی بودند؟
حمید درخشان و محمد مایلیکهن؛ البته من به سراغ کرانچار هم رفتم و با او
صحبت هم کردم، حتی کار به مبلغ هم رسید اما چون وزارت ورزش میخواست گزینه
خاص خودش بیاید گفت کرانچار خارجی است و او را قبول نمیکنیم که در
پرسپولیس دولتی کار کند.
ستارههای ملیپوش را برای حضور در پرسپولیس چگونه انتخاب کردید؟
لیست تیم ملی را مقابلم قرار دادم و از بین آنها بازیکنان را انتخاب کردم،
مثلا از خط حمله محمد قاضی و کریم انصاریفرد را انتخاب کردم که انصاری
فرد را هم از لج فتحالله زاده انتخاب کردم.
شما اهداف بزرگی برای پرسپولیس در سر داشتید، پیشکسوتان میلان را آوردید، با باشگاههای بزرگ دنیا ارتباط گرفتید.
میخواستم باشگاهی بزرگ تأسیس کنم تا از درون درآمدزا باشد ضمن اینکه
بتواند آینده فوتبال خودش را هم تامین کند، من دنبال چنین باشگاهی بودم،
باشگاهی مولد از نظر اقتصادی و تجاری و همچنین از نظر بازیکنسازی، من
آکادمی پرسپولیس را راهاندازی کردم، دانشگاه پرسپولیس را افتتاح کردم، 110
مدرسه زدم، تا 1000 مدرسه فوتبال در ایران طراحی کرده بودم. امکاناتی که
برای درفشیفر طراحی کردم عالی بود، همه امکانات مدرن را برایشان فراهم
کردم.
خدمات خوبی به پرسپولیس ارائه کردید.
بله ولی شاید بهتر بود که به فوتبال نیایم، در یک حادثه به فوتبال آمدم.
اما هنوز از فوتبال دل نکندهاید.
فوتبال جاذبه دارد، من اکنون همه فوتبالها را میبینم، چه داخلی و چه
خارجی. اگر بازیهای فوتبال را نبینم سردرد میگیرم، بازی استقلال اهواز و
صبای قم را که استقلال 2 بر صفر پیروز شد را در خانه مادرم در قم دیدم.حتی
می دانم الان در مسابقات باشگاهی آلمان، اسپانیا، ایتالیا و ... چه بازی
هایی برگزار می شود.
سال 93 برای حضور در ورزشگاه دلتان تنگ نشد؟
دلم قلقلک میآید که به ورزشگاه بیایم اما جلوی خودم را میگیرم.
کدام بازی دوست داشتید که به ورزشگاه بروید؟
این اواخر بازی پرسپولیس - لخویا را دوست داشتم در ورزشگاه ببینم تا نزدیکی ورزشگاه هم رفتم اما برگشتم.
چرا برگشتید؟
یک لحظه فکر کردم شاید اتفاق جالبی نیفتد و ممکن است برخی فکرهایی بکنند. چون وزارت ورزش از قیافه من خوشش نمیآید.
شما برای بازیهای پرسپولیس در زمان مدیریتتان کمتر به ورزشگاه
میرفتید، اما اولین حضورتان در بازی استقلال در لیگ قهرمانان آسیا بود.
من همه بازیهای آسیایی پرسپولیس را در ورزشگاه آزادی دیدم، بازی استقلال
را هم به چشم بازی ملی میدیدم، بازی با الشباب هم که 6 گل به این تیم زدیم
روز دوم بعد از فوت پدرم بود که به ورزشگاه رفتم. ما در قم مراسم داشتیم
اما بازی انجام شد و من به ورزشگاه رفتم.
پیشنهاد عجیبی به فرهاد مجیدی دادید و به او گفتید که در بازی
آثمیلان و پرسپولیس بیاید و از دنیای فوتبال خداحافظی کند، قبل از آن با
مجیدی ارتباط داشتید؟
زمانی که در دوبی بود با او ارتباط داشتم،حتی به او گفتم به پرسپولیس بیا و
مجیدی گفت حاجی من به پرسپولیس بیایم کلهام کنده میشود، من استقلالیام ،
از پیشنهادت ممنونم اما محال است که به پرسپولیس بیایم، 20-10 روز پیش هم
با فرهاد مجیدی تماس تلفنی داشتم.
مجیدی را هم از روی لج فتحالله زاده میخواستید به پرسپولیس بیاورید؟
بله، از لج فتحالله زاده بود.
در جدایی ژوزه از پرسپولیس، علی کریمی هم نقش داشت؟
فقط میتوانم بگویم که با هم اختلاف داشتند.
کریمی با دنیزلی هم اختلاف داشت؟
بله، دو بار هم بین آنها تندی پیش آمد و میانهشان شکرآب شد، یکبار در قطر
کریمی را اخراج کرد و به کریمی گفت ساکت را بردار و برو اما بعد آشتیشان
دادند، دو بار اتفاق افتاد. اما وقتی در استانبول به خانه دنیزلی رفتم تا
برای فصل آینده بازیکنان را انتخاب کنیم دنیزلی به من گفت به دلیل حرمتی که
برای هواداران پرسپولیس قائل هستم کریمی و مهدویکیا را نگهدار.
از زبان شما نقل شد که کریمی امالفساد است و این حرف شما خیلی به کریمی بر خورد. چرا به کریمی این حرف را زدید؟
فکر نمیکنم چنین حرفی را زده باشم. همان زمان که چنین حرفی را به من نسبت
دادند تکذیب کردم اما ایشان گفت من از ترسم تکذیب کردهام، میخواهم بگویم
من برای چه باید بترسم؟ من فوتبالی نیستم، با کریمی هم فوتبال بازی
نکردهام و نه مربی و پیشکسوت کریمی بودهام، من یک خدمتگزار و سرباز این
کشور بوده و هستم، الان که اینجا هستم علی کریمی را خیلی بیشتر از گذشته
دوست دارم، در گذشته هم او را دوست داشتم.
خبرهای دستگیری برخی از مدیران پرسپولیس و حوادث آن هنوز ادامه دارد.
شک نکنید که دستگیری سیاسی و سلیمی بیشتر مربوط به خارج از پرسپولیس است.
خارج از پرسپولیس یا خارج از ورزش؟
خارج از جریان فوتبال و به خصوص از پرسپولیس.
پس پرسپولیس قربانی شده است؟
متأسفانه همین شد. پرسپولیس دارد قربانی میشود، بزرگترین چالش پرسپولیس
مدیریت آن است، من از بازیکن و مربی ایراد نمیگیرم ، انتخاب مربی با
ساختار مدیریتی انجام میشود، انتخاب بازیکن با ساختار مربی و مدیریت. مربی
میتواند بازیکن انتخاب کند و مدیر هم حق دخالت دارد، در خارج از کشور هم
همین است، مربی و مدیر باید با هم به نتیجه برسند تا بازیکن جذب کنند
بنابراین راس کل مشکلات، مدیریت است. ظرف 10 ماه 6 مدیرعامل تغییر میکند،
چطور چشممان را ببندیم و بگوییم مشکل از جای دیگر است؟ اشکالی که
کارشناسان و رسانهها گرفتند این است که پرسپولیس هرساله مدیرش تغییر کرده،
در 10 سال 11 مدیر عوض کرده است اما اکنون در یکسال نه، در 8 ماه 6
مدیرعامل تغییر دادهاند، معلوم است مشکل کجاست. نه مربی میداند صاحب
باشگاه چه کسی است، نه بازیکن میداند، بزرگترین چالش پرسپولیس مدیریت است و
از مدیریتی فراتر از باشگاه. چالش اصلی باشگاه پرسپولیس مدیریتی فراتر از
باشگاه است یعنی همان وزارت ورزش.
کاریکاتور خادم را در حالیکه مشغول فیتیلهپیچ کردن پرسپولیس است، روی جلد نشریات منتشر شد.
بله آن کاریکاتور را دارم و به عنوان یک سند تاریخی نگهش داشتم.
شما خانهتان را به خاطر پرسپولیس فروختید، چطور هنوز از این باشگاه به نیکی یاد میکنید؟
به خاطر اینکه وقتی آدم همهچیزش را برای چیزی میدهد باید آن را دوست
داشته باشد. این بیعقلی است که آدم خانه و آبرویش را بدهد، زندگیش را هم
به مدت 3 سال بگذارد و بعد بگوید که پرسپولیس را دوست ندارم، آنهم مدیری
در حد من که یک مدیر ملی بودم، من با اعماق وجودم پرسپولیس را دوست دارم و
به آن وابسته شدم، همه چیزم را هم برایش دادهام. بخاطر ضربههایی که خوردم
بیشتر به پرسپولیس علاقه پیدا کردم.
به هر حال از نظر اعتقادی هم به جوانان این کشور در پرسپولیس خدمت کردید.
میخواهم این ادعا را بکنم، شما به عنوان یک رسانه موفق بگویید با وجود
همه کملطفیهایی که دولت به من کرد و جوّی که علیه من به راه افتاد آیا
هواداران من را دوست دارند یا نه ؟
بله شما را دوست دارند.
این نشانگر آن است که هم من آنها را دوست دارند و هم آنها من را ، من از
ته دل برای مردم کار کردم، مردم این مسائل را خوب میشناسند. پس برد و باخت
روی هواداران ما زیاد تاثیر نگذاشت، آنها احساس کردند که یک نفر واقعاً
انها را دوست دارد و واقعاً خادمشان است و افتخار میکند که خدمتگذار است.
شما در نیروی انتظامی و راهنمایی و رانندگی هم موفق عمل کردید و طرحهای خوبی را به اجرا گذاشتید.
من 110 را تأسیس کردم که آقای قالیباف 22 سکه به من داد و طرح را به نام
من ثبت کرد و وزیر کشور وقت هم به من تقدیرنامه داد، من مؤسس و طراح پلیس
110 بودم، خودم هم اولین فرمانده پلیس 110 بودم بعد رئیس پلیس راه کشور شدم
بعد رئیس راهنمایی و رانندگی کشور شدم، من در شغلهایی بودم که دائم با
مردم سر و کار داشتم؛ 110 مرکز مراجعات مردم بود، با مردم ارتباط داشتم، در
پلیس راه اولین کاری که کردم ماکت ماشینهای بنز پلیس را در جادهها
گذاشتم که مردم دیدند نگاه پلیس عوض شده است، همیار پلیس درست کردیم.
در نیروی انتظامی تمامی طرحهای شما موفق بود اما در پرسپولیس طرحهای نیمهکاره زیادی داشتید.
اینجا چون پرس شدم بعد پلیس شدم! پرس پلیس (با خنده).
شما قصد راهاندازی هواپیمایی، تلویزیون ماهوارهای برای پرسپولیس را داشتید.
به من میگفتند که در ورزش و فوتبال نمیتوان کار زیرساختی انجام داد، من
باورم نمیشد، میگفتم مگر میشود، فقط پوست کلفتی میخواهد، شرکتهای
تجاری درست کردم، موسسه پرسپولیس در بورس درست کردم، آکادمی و دانشگاه راه
انداختم، با خارج ارتباط گرفتم، در برزیل و مالزی شرکتهای پرسپولیس را
زدم، در ایتالیا قرارداد بستیم.
اما این طرحها عقیم ماند.
وقتی میخواهید در کشاورزی یا صنعت تولید کنید باید زمان داشته باشید،
یعنی ابتدا در صنعت محل کارخانه را مشخص کنید، بعد مجوز بگیرید، بعد بروید
تسهیلات بگیرید، بعد کارخانه را بسازید و ماشین آلان بیاورید و کارگران
بیایند و کار کنند، در سال اول ممکن است ضرر بدهی، در سال دوم ممکن است
تراز شما صفر شود، در سال سوم به سود برسید، این تولید در صنعت است. در
کشاورزی فرق میکند، باید فکر آب و کود و سموم را بکنید و بعد بذر بکارید،
این کارها را که انجام بدهید و بعد یک نفر بیاید و بگوید شما که کاری
نکردهاید، درست نیست، دانهها باید جوانه بزنند و رشد کنند، فرض کنید درخت
گردو دارید، 3 سال طول میکشد تا اولین جوانهاش را بزنید، من چطور در
پرسپولیس که 50 سال رها شده بود یکساله میتوانستم موفق شوم؟ از سال 90 که
آمدم وسط سال بود و درگیر بحرانش بودم که هواداران با استیلی مشکل داشتند و
تیم در رده 15-14 جدول بود، سال اول که هیچ اینگونه گذشت، از سال 91 شروع
به طراحی زیرساختها کردم، سال 92 هم که از ابتدایش آقای احمدینژاد
میخواست من را بردارد، پس عملاً در پرسپولیس یک سال کار زیرساختی کردم،
کجا در تولید یکساله میتوانید به سود و محصول برسید، نمیشود که یکساله به
سود رسید.
یعنی به شما زمان ندادند؟
من قبل از رفتن با ایرانسل قرارداد امضا کردم و از ماه 11 عملیات دریافت
پول آغاز شد تا خرداد سال بعد 5 میلیارد و 800 میلیون تومان درآمد پرسپولیس
بود اما این طرح را تعطیل کردند، قرار بود طبق برنامه همین رالی هواداران
را برای پرسپولیس و استقلال به طور همزمان اجرا کنیم، این طرح را برای
استقلال هم من آوردم، شرکتی که مال پرسپولیس بود این مسئله را طراحی کرد تا
ماهیانه 2 میلیارد تومان استقلال و پرسپولیس هرکدام درآمد داشته باشند این
درآمد ماهیانه به طور ثابت از سال 93 اجرایی میشد، این را بنویسید من به
شما سند میدهم که چنین طرحی را پیاده کرده بودم اما من رفتم این طرح معلق
ماند. شرکت طراح نزد رحیمی مدیرعامل بعدی پرسپولیس رفت، رحیمی گفت این
مسئله را بررسی میکنم و او به خانه من آمد و تا 10:30 شب در منزل من
بود.آنجا صحبت کردیم و به رحیمی گفتم که این طرح را رها نکن و ادامه بده،
او از خانه من رفت اما یادش رفت که طرح را ادامه بدهد و بعد درگیر شد و
برکنارش کردند. مدیر بعدی علی پروین بود که گفت من از این مسائل سر در
نمیآورم و آنها را بیرون کرد، گفت اگر پول دارید به من بدهید، گفتند شما
به عنوان مدیر جدید پرسپولیس باید نامه بنویسی اما پروین آن را رها کرد،
بعد از او هم منتقمی و سیاسی هم این طرح را رها کردند و اجرایی نکردند و
رفتند پیش خادم، پیشنویس نامهای را به خادم ارائه کردند که اجرایی نشد،
این طرح ماهی دو میلیارد تومان برای پرسپولیس درآمدزایی داشت اما چرا آن را
تعطیل کردید؟ دانشگاه را کور کردید؟ شرکت پیشکسوتان را کور کردید، چرا این
روزنهها که در بخشهای اقتصادی و فرهنگی فعال شده بودند را بستید پس من
کار درستی کردم، اگر درست کار نمیکردم هواداران میفهمیدند.
البته در زمینه ورزشی هم خدمات خوبی به پرسپولیس کردید.
من دنیزلی را به پرسپولیس آوردم ایمون زاید را به پرسپولیس آوردم که در
10 دقیقه 3 گل به استقلال در دربی زد که در تاریخ ثبت شده است دربی را 10
نفر با 3 گل زاید بردیم هر وقت حالم گرفته میشود آن 10 دقیقه را در
موبایلم نگاه میکنم و خستگیام در میرود. دقیقه 80 مسابقه بود گفتم
خدایا من که فوتبالی نبودم به حق امام زمان آبروی من را پیش فتحاللهزاده
نبر که ظرف 10 دقیقه طوفان شد فیلم آن 10 دقیقه را دیدهاید من مهدویکیا،
ایمونزاید و دنیزلی را برای پرسپولیس در نیمفصل آوردم. مهدویکیا بهترین
خرید نیم فصل شد بینندگان برنامه 90 به آن رأی دادند یادتان میآید من این
کارها را کردم آسمیر آبودکیچ را برای پرسپولیس آوردم. مهرداد پولادی را از
مس کرمان آوردم چه کسی میتوانست این کارها را در سال اول حضورش انجام دهد
آن هم مدیری که فوتبالی نبود.
و سال دوم هم خریدهای خوبی کردید و سر خلعتبری هم خیلی دردسر کشیدید.
بله، هرچه ملیپوش بود را به پرسپولیس آوردم من به دبی رفته بودم قسط آخر
خعلتبری را بدهم در ایران من را عزل کردند پروین و هیات مدیره امضا کردند
من را برکنار کردند. اما میدانید چرا اعلام نکردند چون 6 گل به مس کرمان
زدیم. ترسیدند که بگویند مدیرعامل عوض میشود.
در یک بازی هم به استقلال کمک کردید.
یک 20 هزار دلار و یک 100 میلیون به استقلال کمک کردم آقای فتحاللهزاده
بدین وسیله اطلاعیه میدهم که 100 میلیون من را بیاور و پس بده (با خنده)
هنوز این پول را به من نداده است. پریشب چک فتحاللهزاده را دیدم گفتم این
چک 100 میلیون را چه کنم.
با کدام یک از سیاستمداران ارتباط دارید.
به امام حسین با هیچکس. من آدم سیاسی نیستم من یک سربازم من سرباز ولایت و
رهبریام. با همه رؤسای جمهور این مملکت کار کردهام حکم اولیه من زمان
رفسنجانی اتفاق افتاد که فرمانده استان شدم سال 1372 بود 22 سال پیش آقای
رفسنجانی به من حکم فرماندهی استان را دادند در زمان خاتمی هم کار کردم
رئیس پلیس 110 ایران شدم رئیس مرکز عملیات پلیس بودم در زمان احمدینژاد هم
رئیس راهنمایی و رانندگی کشور بودم. ایشان میخواست برنامههایی در
حملونقل ایجاد کن که من را در دولت مأمور کرد. ارتباط سیاسی با هیچکس
ندارم.
سرگرمی سردار ایرانیان این روزها دیدن فوتبال است؟
بله، بزرگترین سرگرمی من دیدن فوتبال است. شب ها تمام فوتبالهای خارجی را میبینم.
شما قصد داشتید رئال مادرید را به ایران بیاورید و قبل از
حمیدرضا سیاسی با این باشگاه مذاکره کردید و بحثهای واسطهگری ضد انقلابی
به نام جهانشاهی به میان آمد.
واقعیت این است که من هم جهانشاهی را نمیشناسم از من هم بعید بود اما
وقتی این ماجرا را فهمیدم بلافاصله ماجرا را کات کردم و همه چیز را قطع
کردم و گفتم اگر پرز رئیس رئال مستقیم با ما وارد مذاکره شود ادامه میدهیم
که من از پرسپولیس رفتم و بعد از من پروین و رحیمی و سیاسی هم با رئال
مکاتبه کردند سیاسی حتی به اسپانیا هم رفت من میخواستم ورود ممنوع بروم و
پیشمان شدم و از یک کوچه دیگر پیچیدم و رفتم اما آنها خیابان ورود ممنوع را
رفتند و پلیس آنها را گرفت تقصیر من چیست؟
هدفتان از آوردن رئال یا میلان چه بود؟
کسی میتوانست مالدینی را به ایران بیاورد و مقابل رضا شاهرودی قرار بدهد؟
هرچند شاهرودی در آن بازی سریع مسدود شد. این پیشکسوتان پرسپولیس چندین
سال چنین موقعیتی برایشان پیش نیامده بود که در کنار هم جمع شوند و 65 هزار
تماشاگر هم در زمستان به ورزشگاه آزادی بیایند تازه نزدیک به شب شهادت
امام سجاد (ع) هم بود. من ظرفیت تماشاگران یک دربی را برای دیدن این مسابقه
را به ورزشگاه کشاندم.
یعنی این کار شما را میتوان یک نوع دیپلماسی ورزشی دانست.
بله، در ایتالیا به این خبر توجه شد؛ مالدینی، گتوزو و.... در مورد ایران و
پرسپولیس مصاحبه کردند. میخواستم رئال مادرید را هم به ایران بیاورم یکی
از برترین باشگاههای دنیاست. با هدف اینکه برای پرسپولیس درهای جدیدی در
عرصه بینالمللی باز کنیم. یک باشگاه اینگونه بزرگ میشود. اینکه یک باشگاه
با باشگاههای بزرگ دنیا ارتباط داشته باشد سعی میکند خودش را طبق
استانداردهای روز دنیا بسازد و تطبیق بدهد و خودش را بالا بکشد.
فکری هم برای ستاره روی پیراهن پرسپولیس کرده بودید تا این تیم قهرمان آسیا شود؟
من به فکر پرسپولیس جهانی بودم میخواستم در آسیا قهرمان بشویم و سپس به
باشگاههای جهان برویم. در یکی از بندهای قرارداد 3 ساله من با علی دایی
آورده بودیم که در لیگ قهرمان شویم در آسیا به جمع چهار تیم برتر برسیم و
زمینه قهرمانی در آسیا را فراهم کنیم بیخود هم خالی نبستیم که سال بعد
قهرمان بشویم. همانطور که در سال اول با علی دایی نایب قهرمان شدیم و سهمیه
آسیایی کسب کردیم. برنامه داشتیم و با برنامه کار کردیم بنابه برنامهریزی
من دانشگاه پرسپولیس است که امروز فارغالتحصیل تحویل میدهد. سند
برنامهریزی من شرکتی است که امروز میخواهند 20 درصد سهامش را با آن
بخرند. سند برنامهریزی من قرارداد با برزیل و آثمیلان، صندوق
سرمایهگذاری و... اینها سند من بوده است یک میلیون و 400 هزار نفر
اینترنتی در باشگاه پرسپولیس ثبتنام کرده بودند هیچکس این کار را نکرد.
شما که اینقدر با برنامه بودید چرا به تراز مالی شما اینقدر ایرادهای زیادی گرفتند.
تراز مالی وقتی است که شما نقدینگی و بودجه مشخص داشته باشید دولت مثلاً
بودجه 700 هزار میلیاردی به مجلس ارائه میدهد مجلس اول منابع درآمدی را
نگاه میکند که دولت مثلاً منابع درآمدی را مشخص میکند و میگوید نفت،
مالیات و.... پرسپولیس و استقلال شرکـتهای زیانده بودند از سال 90 هم کمک
دولتی به پرسپولیس و استقلال هم ممنوع شد وقتی هم من به پرسپولیس آمدم این
باشگاه حق دریافت پول دولتی نداشته است منابع درآمد نامشخص بود چگونه تراز
تهیه کنیم. کسی باید این حرف را بزند که سواد داشته باشد مثلاً رئیس اداره
مالیات میگوید این دو باشگاه 70 میلیارد تومان بدهی مالیاتی دارند چه کسی
این حرفها را میزند؟ باشگاهی که زیانده است چه مالیاتی بدهد، مالیات بر
درآمد است نه بر زیان. باشگاه هم دولتی است چرا اعصاب هواداران را خرد
میکنید من برای 3 سال تراز مالی به وزارت ورزش دادم کسی آن را اعلام نکرده
است تازه ترازی که خودمان ساختیم چون منابع مالی را هم خودمان آوردیم.
یعنی خودتان درآمدزایی کردید؟
در سال 90 حبیب کاشانی اسپانسر پیراهن پرسپولیس را یک میلیارد و 800
میلیون تومان به شهرداری فروخت همان سال من روی پیراهن پرسپولیس را به اپل و
آ.او.دی دادم و 6 میلیارد تومان گرفتم در آسیا هم حضور داشتیم تفاوت زمین
تا آسمان است. یکی از منابع درآمدی ما همین بوده است حرف من این است وقتی
سیستمی منابع درآمدیاش مشخص نیست که درآمدزا نیست درآمدهای رسمی آن هم به
سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال میرود مثل تبلیغات محیطی و حق پخش چه ترازی
را میخواهد ارائه کند؟ مدیرعامل چنین باشگاهی همیشه زیر سؤال است یا باید
به زندان برود یا برایش پرونده درست کنند یا از این و آن قرض کند و بدهی
بالا بیاورد خونهاش را بفروشد.
قبل از حضور علی دایی در پرسپولیس دایی با شما درگیری رسانهای
شدیدی داشت و حتی گفت که از ریش شما نمیترسد چه شد که به یکباره با او کار
کردید؟
من به خودم فکر نکردم اگر به خودم فکر میکردم او را انتخاب نمیکردم چون
او اهانت سنگینی به من کرد من به پرسپولیس فکر کردم دیدم گزینههایی که در
حال تحمیل شدن به من هستند پاسخگو نیستند باید از سال 92 کارهای اقتصادیام
را به نتیجه میرساندم که باشگاه درآمدزا شود بنابراین نیاز داشتم کسی
سرمربی شود که کسی حریفش نباشد، جنم داشته باشد، قدرت رهبری داشته باشد،
حاشیهها را بتواند جمع کند پیشکسوتان نتوانند به او چیزی بگویند، به این
نتیجه رسیدم که شصت هفتاد درصد این خصوصیات در علی دایی است. به دایی گفتم 3
سال پرسپولیس را به تو میدهم به شرطی که این مقامها را کسب کنی سال اول
او نایب قهرمان لیگ شد و سهمیه آسیایی کسب کرد. البته همان سال میتوانستیم
قهرمان شویم که نگذاشتند قهرمان شویم خدا ازشان نگذرد البته من گذشتم.
بنابراین انتخاب دایی انتخاب درستی بود. به اندازه تولید فولاد مبارکه
سپاهان میخواستم پروفیل وارد کنم به همین خاطر با من چپ شدن به اندازه
تولیدشان میخواستم آهن وارد کنم که یکباره آهن از اولویت خارج شد و دهم شد
و دلارش آزاد شد. تاجران و تولیدکنندگان اکنون شرایط سختی دارند که
نمیتوانند پول دربیاورم من میخواستم یک میلیون تن گندم در سال وارد کنم
کل نیاز کشور 5 میلیون تن است 20 درصد آن را میخواست پرسپولیس وارد کند از
مرغ و گوشت و گشتارگاه در برزیل و... برای همه چیز برنامهریزی کرده
بودیم.
خودروی شخصی شما چیست؟
یکدستگاه 206 دارم
شماه که به بازیکنان پورشه میدادید چرا برای خودتان پورشه برنداشتید؟
من اصلاً پورشه را نمیشناختم، من ماشینباز نیستم. رئیس راهنمایی و
رانندگی بودم خودروی شخصی یا پیکان سوار میشدم یا پراید. یک پراید نوک
مدادی و یک پیکان سفید داشتم. اما در اداره هلیکوپتر سوار میشدم با
بهترین بنزها رفت و آمد میکردم بهترین خودروها را سوار میشدم اما در
زندگی شخصیام به امام حسین (ع) یک 206 دارم که آن را از بازار آزاد و
نمایشگاهی خریدم. از پول مرخصیهای استفاده نشده خودم خریدم و پاک پاک
هستم.
برای شما که یک سردار بودید و حقوق مشخصی داشتید سخت نبود که قراردادهای میلیاردی با بازیکنان جوان امضا میکردید؟
سخت بود گاهی اوقات فکر میکردم حقوق یک سال من به اندازه یک ماه درآمد
آنها است اما همه ما مقصر بودیم استقلال، پرسپولیس، سپاهان در ایجاد این
تورم و گرانی در فوتبال نقش داشتیم. تراکتورسازی در سال 92، 25 میلیارد
تومان هزینه کرد.
پس فقط فوتبال را شما گران نکردید؟
نه، البته من فتحاللهزاده و رحیمی در سپاهان هم تراکتورسازی آقای
زینیزاده فوتبال را گران کردیم و با هم رقابت کردیم و فوتبال گران شد.
برای مزایده 2 دانگ پرسپولیس و استقلال هم خریداری پیدا نشد؟
مجبورند آن را به یک شکل دیگری بفروشند. یک راه آن تبدیل به شبه دولتی است
یا اینکه در قیمت و تسهیلات تغییرات ایجاد کنند. دنبال یک ساختار معتبر
هستیم یک سازمان یا مؤسسهای این دو باشگاه را بخرند دولت دوست دارد این
کار را بکند یا یک سازمان عمومی آن را بخرید که بتوانند بر روی آنها نظارت
کنند. سیستم مدیریت ورزش اکنون عملکردش خوب نبوده زیرا پنج شش مدیر آورده
که یکی دو مدیر آن بازداشت است پولی هم که هزینه شده شبههناک است. منشأ
پولهایی که به استقلال و پرسپولیس رفته مشخص نیست و مورد اتهام است.
بداخلاقترین و خوشاخلاقترین بازیکنان پرسپولیس چه کسانی بودند؟
خوش اخلاقترین آنها مهدویکیا بود و نام بداخلاقترین را نمیگویم.
شنیده بودیم مهدویکیا را هم میخواستید مربی پرسپولیس کنید.
بله، ایشان را دوست داشتم، شخصیت وحید هاشمیان را هم دوست داشتم او در
دوران مربیگری خوب پیش رفت برنامهریزی کرده بودیم مهدویکیا را ابتدا برای
تیمهای پایه بیاوریم و بعد به تیم بزرگسالان ببریم.
در مورد عید نوروز هم اگر صحبتی دارید، بگویید.
من رئیس راهنمایی و رانندگی کشور بودم یادم است که سال اولی که به
راهنمایی و رانندگی آمدم کشتههای تصادفات ایام نوروز از 25 اسفند تا 15
فروردین 2 هزار نفر بود که وقتی به هزار و 700 نفر رسید ما خوشحال شدیم بعد
به هزار و 500 نفر رسید این اعداد و رقم خیلی بالا است یکی از چیزهایی که
در نوروز در زندگی مردم باید رعایت شود رانندگی درست است امیدوارم واقعاً
توجه کنند. راهنمایی و رانندگی کشور اکنون موفق است به آنها خسته نباشید
میگویم امیدوارم مردم با راهنمایی و رانندگی همکاری کنند تا حوادث تلخ
برای نوروز امسال نباشد. یک توصیه دیگر هم دارم.
آن توصیه چیست؟
التماس میکنم که من را ببخشند هر کس حقی به گردن من دارد و من خدای
ناکرده به او ظلم و جفایی کردم، بدی کردم یا حتی اگر ظلمی نکردهام ولی
تصور شده که من کار خوبی نکردم التماس میکنم که من را ببخشند. از
رسانهها، خبرنگاران، اهالی فوتبال و مردم التماس میکنم که من را ببخشند.
برخورد استقلالیها با شما چگونه است؟
استقلالیها عمدتاً میگویند من را دوست دارند عید پارسال مکه بودم لباس
احرام پوشیدم و در مسجد شجره یک جوان پانزده شانزده ساله اصرار داشت که با
من عکس بگیرد و با لباس احرام با من عکس گرفت و بعد دیدم که عکس در همه
سایتها منتشر شده که او عدد 4 را نشان داده است.
شیرینترین خاطره شما در پرسپولیس چیست؟
گلهای ایمون زاید در دربی.
با ایمون زاید دیگر ارتباطی ندارید؟
نه، آن فضا برایم عجیب بود زیرا بعد از باختهای پیدرپی در دربی نیاز به
آن برد داشتیم و تا دقیقه 80 هم در آن مسابقه عقب بودیم که در 10 دقیقه 10
نفره 3 گل زدیم و پیروز شدیم.
تلخترین خاطره شما چیست؟
شکست در فینال حذفی چون مهدویکیا میخواست برود و آنگونه خداحافظی کرد
علی کریمی لج کرد و گفت دیگر در فوتبال نیستم گلمحمدی هم که فینال را از
دست داده بود فشار دولت احمدینژاد هم برای برکناری من شدید بود.
باید یک کیسه هم بخرم!
صحبتی هم که در مورد اینکه ما همه لنگی هستیم هم خیلی سروصدا کرد.
استقلالیها باید بگویند سردار صداقتت ما را کشته من 20 سال است که یک لنگ
دارم که آن را پهن میکردم و نماز میخواندم و مقابل خدا لنگ میانداختم
آن لنگ را داشتم به هر حال در جواب باید بگویم ای کاش یک کیسه میخریدم.