زن جوان با برعهده گرفتن حضانت دو فرزند پنج و هفت سالهاش به ایران مهاجرت کرد و مدتی با خواهرش که مقیم ایران است زندگی میکرد. او که در کار خیاطی تبحر خاصی داشت مشغول کارشد و از این راه خرج و مخارج خودش و فرزندانش را تأمین میکرد. آناهیتا تحت تأثیر حرفهای یکی از آشنایان تصمیم گرفت زندگی جدیدی بسازد و سرنوشت خوبی برای خود رقم بزند.
او با سپردن دو فرزند خود به خواهرش تمام پساندازش را جمع و جور کرد و با پرداخت 20 میلیون تومان به صورت غیرقانونی عازم ترکیه شد تا از آنجا به آلمان برود و زندگی رویاییاش را آغاز کند. قرار بود پس از آنکه کار مناسبی در آلمان پیدا کرد بچههایش را نیز با خود به آنجا ببرد اما پلیس آلمان، آناهیتا را دستگیر کرد و او به کشور برگردانده شد. زن28 ساله که تاب و توان سرکوفتهای خانوادهاش را نداشت دوباره به ایران مهاجرت کرد و نزد خواهرش رفت، او که از نظر روحی و روانی آسیب جدید دیده بود از خانه فراری شد و پلیس در حالی دستگیرش کرد که آواره و سرگردان شده بود.