به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس،
به روزهای پایانی سال 93 نزدیک هستیم. سالی پر از روزهای تلخ و شیرین.
روزهای خوب و بد. روزها از پی هم گذشت و چه زود گذشت. بر یک چشم برهم زدنی
یک سال گذشت.
***: سال 93 برای محمد نوری چطور گذشت؟
طبیعتاً امسال برای من اتفاقات تلخ و شیرینی زیادی به همراه داشت. سال 93
از نظر فوتبالی خاطرات خوبی نداشتم چون هم در پرسپولیس وضعیتم خوب نبود و
هم اینکه جام جهانی و جام ملتهای آسیا را از دست دادم هرچند که نمیخواهم
به دلیل آن اشاره کنم اما همین که توانستم یک فصل دیگر در خدمت پرسپولیس
باشم و کاپیتانی این تیم را انجام دهم بهترین خاطره من است و خوشحالم که
توانستم به پرسپولیس کمک کنم و انشاءالله بتوانم در خدمت این تیم باشم.
***: عید نوروز برای تو یادآور چه چیزی است؟
عید نوروز برای ما ایرانیها یکی از بهترین عیدها است و طراوت و شادابی
نمادی برای ما است تا زندگی دوبارهای را شروع کنیم و به صورت مثبت زندگی
را آغاز کنیم.
***: بهترین خاطرهای که برای تو در عید نوروز به وجود آمده چیست؟
به هر حال خاطرات عید همیشه خوب است دید و بازدیدها و گرفتن عیدی خاطرات
خوبی است که همه ما آن را تجربه کردیم و قطعاً همه ما از عید نوروز خاطرات
خوب و زیادی داریم هرچند که این روزها متأسفانه به دلیل مشکلات زیاد صله
رحم بین خانوادهها کمتر شده و مردم بیشتر درگیر زندگی و مشکلات هستند اما
امیدوارم که صفا و صمیمیتی که تا ده پانزده سال پیش خیلی بیشتر بود دوباره
بین خانوادهها برگردد و در عید دل مردم هم نوروزی شود.
***: بدترین خاطرهای که از نوروز در ذهنت مانده را بگو؟
خدا را شکر خاطرات بدی از نوروز ندارم و همیشه خاطرات خوبی از نوروز در ذهنم من باقی مانده است.
***: رفتن احتمالیات به استقلال در سال 93 اما میتوانست خاطره تلخی در ذهن پرسپولیسیها به وجود بیاورد.
رفتن من به استقلال موضوع خاصی نبود. امیر قلعهنویی همیشه به من لطف
داشته و دارد و همیشه خواهان این بوده که من در تیم او حضور داشته باشم. من
هم همیشه کار قلعهنویی را قبول داشتم و به جز تیم ملی که در سال 2007
برای قلعهنویی بازی میکردم دیگر با او کار نکردهام و همه چیز در همین
حد است اما برخی رسانهها کمی بیش از اندازه شلوغ کردند که انگار من
میخواهم به استقلال برم اما من با پرسپولیس قرارداد داشتم و یک سال دیگر
در خدمت پرسپولیس بودم.
***: الان که خودت خانوادهای تشکیل دادی و مرد خانواده هستی باز هم عیدی میگیری؟
نه، دیگر عیدی نمیگیرم و فقط عیدی میدهم!
***: چند سال است که دیگر عیدی نمیگیری؟
از زمانی که به فوتبال آمدهام دیگر عیدی نگرفتهام و همه توقع عیدی دارند و انشاءالله که خدا سلامتی بدهد تا بتوانم عیدی بدهم.
***: سالی چقدر عیدی میدهی؟
حساب نکردم اما با این تورم قطعاً زیاد میشود! قبلاً کمتر میدادیم اما
الان که تورم بالا رفته توقعات هم بالاتر رفته اما عیدی زیاد میدهم.
***: یعنی به میلیون میرسد؟
بله، مجموع عیدی دادنم به میلیون میرسد.
***: صادقانه بگو که به همسرت بیشتر عیدی میدهی یا فرزندت؟
قطعاً به همسرم بیشتر عیدی میدهم! به هر حال بخواهی یک کادوی کوچک هم بدهی به دلیل تورم مبلغ آن زیاد میشود.
***: البته 21 فروردین روز زن هم هست و باید دوباره کادو بدهی!
انشاءالله دو مراسم را یکی میکنم تا یک کادو بیشتر ندهم!
***: بهترین عیدی که گرفتی چه بوده؟
یادم میآید نزدیک عید پدرم برام یک کتانی استوکدار گرفت که از ذوق زیاد
شبها با آن میخوابیدم! آن زمان هر کسی کفش استوکدار نداشت و استوک گران
بود و بودجه ما به خرید آن نمیرسید. یادم میآید که با آن کفش استوکدار
والیبال هم صحبت میکردم! یادم میآید حتی یک بار مرحوم مهدی نفر به دنبال
من آمد و با آن کفش استوکدار والیبال بازی کردیم. با آن کفش هم والیبال
بازی میکردیم و هم فوتبال و حتی مدرسه هم با همان کفش میرفتم.با آن کفش
استوکدار همه کار میکردیم.
***: حتماً با آن کفش استوکدار مهمانی هم میرفتی!
با آن که نمیشد مهمانی بروم.
***: در حال حاضر اگر بخواهی به کسی عیدی بدهی نقدی خواهد بود یا کادو میدهی؟
بستگی به طرفش دارد اما این روزها اکثراً عیدیها را نقدی میدهم! دیگر کسی کادو قبول نمیکند.
***: معمولاً برای ما ایرانیها نوروز با سفر عجین شده. آیا تو هم این فرصت را داری که در تعطیلات نوروز با خانواده به سفر بروی؟
حدود ده دوازده سال است که فرصت سفر رفتن در نوروز را نداشتم اما خدا را
شکر فکر کنم امسال در لیست تیم ملی نیستم و میتوانم به سفر بروم! از من
که پاسپورت نگرفتند و انشاءالله سعی میکنم همراه خانوادهام به سمتی
بروم.
***: اهل پر کردن پیک شادی در تعطیلات نوروز بودی!؟
من همیشه سعی میکردم یا روز اول یا روز آخر همه پیک شادی را حل کنم. من
معمولاً تنبلبازی میکردم و یا روز اول یا روز آخر همه پیک شادی را پر
میکردم. واقعاً آن زمان سؤالهایی که در پیک نوروز مطرح میشد بیرون از
کتابهای درسی بود اما باز هم دستشان درد نکند که یک پیک شادی میدادند
اما الان فکر میکنم که دیگر پیک شادی نمیدهند که به نظرم اشتباه است.
***: اصالتاً متعلق به شهرستان هرسین هستی درباره رسم و رسومات مردم این منطقه در تعطیلات عید هم صحبت کن.
عید نوروز در همه ایران به یک شکل است مردم این منطقه هم رسم و رسوم خاصی
ندارند اما شاید نسبت به تهران کمی دید و بازدیدهایشان بیشتر باشد بعد هم
خاطر اینکه مشکلات زندگی شهرنشینی در آن مناطق کمتر است.
***: نظرت را درباره سفره هفتسین بگو.
نماد عید نوروز سفره هفتسین است و قطعاً همه خانوادهها سعی میکنند با
ظرافت خاصی سفره هفتسین را بچینند که این کار واقعاً لذتبخش است و
معمولاً هم تا روز سیزده فروردین این سفره هفتسین باقی میماند. اینها
خودش از ارزشهای عید است و به نظرم سفره هفتسین همیشه هست.
***: در چیدن سفره هفتسین کمک میکنی؟
اصلاً! تا حالا که این کار را نکردهام!
***: در خانهتان مردسالاری حاکم است؟
ما را به دعوا نیندازید!
***: خودت را شبیه به کدام سین از سفره هفتسین میدانی؟
تا حالا به این موضوع فکر نکردم اما الان که فکر میکنم میبینیم که دوست دارم سیب باشم آن هم به دلیل سرخی آن!
***: هنوز هم برای عید نوروز لباس نو میخری؟
مگر میشود نخرید؟! در عید همه چیز باید نو باشد. من تب و تاب خرید و
نوروز را هنوز هم دارم و قطعاً هرجا که خانوادهام بخواهند برای خرید
میرویم و این پوشیدن لباس نو و خرید کردن در بازار حال و هوای خاصی دارد
که برای من همیشه جالب است.
***: در بین اعضای خانواده یا فامیل با افراد استقلالی کلکل هم میکنی؟
ما در خانواده یا فامیل هیچ فرد استقلالی نداریم و خوشبختانه همه
پرسپولیسی هستیم. ما افراد استقلالی را به خانوادهمان راه نمیدهیم! هر کس
که میخواهد به خانواده ما بیاید باید پرسپولیسی باشد.
***: اعضای خانواده یا فامیل به تو زنگ میزنند که از اخبار پرسپولیس مطلع شوند؟
صد درصد که زنگ میزنند و اگر بازی را برده باشیم جواب آنها را میدهم و
اگر هم ببازیم که جوابشان را نمیدهم! باور کنید بعضی از آنها سؤالاتی
میکنند که اصلاً پاسخ آن در مغز من نمیگنجد. مثلاً یکی زنگ میزند و
میگوید چرا ترکیب پرسپولیس این طور بود یا اینکه چرا فلان توپ را تبدیل به
گل نکردی. البته من سعی میکنم کلاً جوابی به تلفنها ندهم که بخواهم
پاسخگوی این سؤالات باشم!
***: یک سؤال فوتبالی! از آخرین دربی که با گلهای تو و عالیشاه پرسپولیس برنده شد یک خاطره بگو.
آن بازی سراسر خاطره بود و واقعاً وقتی شادی هواداران را بعد از برد مقابل استقلال دیدم بهترین خاطرهام رقم خورد.