به گزارش پایگاه 598 به نقل از دیپلماسی ایرانی، اين روزها صحبت از امضاي توافق نهايي با ايران و نگراني هاي جامعه جهاني در
اين زمينه، علي الخصوص اسرائيل بسيار نقل محافل است. اسرائيلي ها هشدار مي
دهند و جمهوريخواهان امريکايي خط و نشان مي کشند و نامه مي فرستند و تهديد
مي کنند. در اين ميان فرانسوي ها نيز هر از گاهي سنگي را مي اندازند و
شيطنت هايي را انجام مي دهند. در حالي که همه مي پرسند واقعا پرونده هسته
اي در شرف امضا است؟ آيا به زودي شاهد حضور وزراي امور خارجه شش کشور جهاني
در يکي از شهرهاي اروپايي خواهيم بود و مراسم امضاي توافق نهايي هسته اي
انجام خواهد شد؟
قراين و شواهد نشان مي دهد که واقعا توافق نهايي در شرف
وقوع است. منابع آگاه به ديپلماسي ايراني گفته اند اگر اتفاقي نيفتد تا
پايان تعطيلات نوروزي يعني در همان روزهاي دهم يا يازدهم فروردين توافق
نامه نهايي امضا خواهد شد.
آن چه در لابه لاي اخبار شنيده مي شود نيز
حکايت از اين موضوع دارد. هفته گذشته ديديم که بعد از مذاکرات ژنو جان کري،
وزير امور خارجه امريکا مستقيما از سوئيس راهي عربستان شد و با مقام هاي
عربستاني ديدار کرد. پس از اين ديدار وي و سعود الفيصل کنفرانس مطبوعاتي
تشکيل دادند و براي نخستين بار ديديم که عربستان گفت از امضاي توافق خوب
هسته اي با ايران حمايت مي کند و طرفدار حل مناقشه هسته اي با ايران است.
اما نکته مهمي که سعود الفيصل بعد از اين اظهارات بر زبان آورد، اين بود که
ما از جامعه غربي مي خواهيم که نفوذ ايران در منطقه را نيز مد نظر قرار
دهد و ببيند که ايران بر چهار پايتخت مهم منطقه مسلط شده است. ايران بغداد
را به طور کامل تحت اختيار خود گرفته در حالي که جامعه غربي به ويژه امريکا
هيچ کاري در برابر آن نمي کند. جان کري در پاسخ گفت که ما نفوذ ايران در
منطقه را زير نظر داريم و اين طور نيست که با امضاي توافق نامه نهايي هسته
اي با ايران نسبت به کارهاي منطقه اي ايران در منطقه بي اعتنا باشيم.
فرداي
اين اظهارات، مطبوعات و رسانه هاي نزديک به عربستان سلسله مقالاتي را
منتشر کردند که حکايت از آن مي داد که اعراب به اين اطمينان رسيده اند که
توافق نهايي با ايران حتمي است و دو طرف به زودي آن را امضا خواهند کرد.
غسان شربل در سرمقاله روزنامه الحيات که سايت ديپلماسي ايراني نيز آن را
ترجمه و منتشر کرد اگر چه تلاش مي کرد در يادداشت خود خشم خود را مخفي کند
اما تلويحا صحبت از به رسميت شناختن ايران در منطقه از سوي جامعه غربي و
امضاي توافق نهايي با ايران مي زد. همين روزنامه در يادداشتي ديگر به نقل
از يکي از روزنامه نگاران و تحليلگران معروف عرب صحبت از قطعي شدن امضاي
توافق نامه نهايي و ناخرسندي فرانسه از اين بابت مي کند.
روزنامه النهار
چاپ لبنان نيز در يادداشتي به همين موضوع پرداخت و ضمن تاييد اين که امضاي
توافق نهايي با ايران حتمي است، نوشت که غرب و امريکا نه تنها آماده
پذيرفتن ايران هسته اي هستند بلکه اين حقيقت را نيز پذيرفته اند که ايران
مهمترين قدرت منطقه است و براي حفظ ثبات خاورميانه به واسطه نفوذي که در
کشورهاي مختلف عربي دارد بايد با آن به تفاهم رسيد.
غالب کارشناسان بر
اين اعتقادند که چانه زني سياسي هسته اي از يک سو و نفوذ ميداني و زميني در
خاورميانه از سوي ديگر دو بازوي موثر در پيشبرد مذاکرات هسته اي و عقد
تفاهم هاي بين المللي با ايران هستند. اکنون قاسم سليماني نه تنها به
اسطوره اي براي ايراني ها تبديل شده بلکه اعراب و بسياري از غربي ها نيز به
او به چشم منجي و فرمانده و سردار ميداني ايران در کشورهاي مختلف مي
بينند. اکنون به روشني ايران در سوريه، عراق، لبنان و يمن نفوذ دارد و هيچ
کس توانايي رد قدرت ايران در وضعيت فعلي را ندارد. حضور موثر سردار سليماني
در نبرد تکريت و نقش کارساز او در شکست داعش در اين شهر شاهدي بر اين ادعا
است.
به مواضع عربستان برگرديم، اظهارات سعود الفيصل و يادداشت هاي و
گزارش هايي که مطبوعات عربي به ويژه مطبوعات عربي نزديک به عربستان منتشر
کرده اند، نشان مي دهد که آنها نيز واقعيت جديد را پذيرفته اند، امضاي
توافق نهايي با ايران حتمي است و غرب به سويي مي رود تا قدرت برتر ايران را
در خاورميانه به رسميت بشناسد. تنها مساله عربستان اين است که مي خواهد در
اين تقسيم قدرت جايي براي آن نيز در نظر گرفته شود. رياض به صراحت مي گويد
در تقسيم کيک قدرت با ايران و به رسميت شناخته شدن ايران هسته اي، سهم آن
کجاست؟! اين که سعود الفيصل مي گويد از توافق جامع با ايران حمايت مي کند
اما امريکا و غرب بايد نفوذ ايران در منطقه را نيز مد نظر داشته باشد،
دقيقا به اين معنا است که بسيار خوب ما هم ايران هسته اي را پذيرفتيم اما
اين ايران هسته اي در حال تسخير منطقه است، در اين ميان جايگاه ما به عنوان
کشورهاي عربي سني کجاست؟! سهم عربستان که در منطقه سني نفوذ دارد و براي
خود جايگاهي تصور مي کند، کجاست؟! اين به آن معنا است که اگر سهم يا حداقل
سهم عربستان داده شود رياض حاضر است با بسياري از مسائل ايران کنار بيايد.
چون ايران قدرتمند هسته اي ديگر به واقعيت جامعه تبديل شده است.