بر اساس طرح آمارگیری نیروی کار در پاییز سال 93 معادل 23 میلیون و 900 هزار نفر از جمعیت کشور جمعیت فعال هستند. از این میزان دو میلیون و 520 هزار نفر بیکارند. بر این اساس تعداد شاغلان به گزارش این مرکز، 21 میلیون و 300 هزار نفر میشود. از طرف دیگر به گزارش سازمان تامین اجتماعی 12 میلیون و 800 هزار نفر جزو بیمهشدگان تامین اجتماعی هستند و به گفته فعالان حوزه کار پنج تا شش میلیون نفر هم جزو بیمهشدگان لشگری و کشوری محسوب میشوند. یعنی از 21 میلیون و 300 هزار نفر جمعیت در حال کار، 17 تا 18 میلیون نفر جزو مشاغل رسمی با بیمه محسوب میشوند و سه میلیون نفر جزو مشاغل غیررسمی که شاغلان آن حداقل بیمه نیستند. اما آمار اعلامی ربیعی هفت میلیون نفر شاغل غیررسمی است.
اختلاف حدود چهار میلیون نفری آمار وزیر کار و این آمار یا گواه همخوانی نداشتن اطلاعات مراکز آماری است یا از دست رفتن بخش زیادی از مشاغل رسمی در یک دوره بسیار کوتاه. به گزارش اقتصادی نیوز، اما جدای از این اختلاف آماری اگر اظهارات ربیعی را مبنا قرار دهیم هفت میلیون شغل غیررسمی در اقتصاد ایران وجود دارد که پیامدهای این نوع از اشتغال برای اقتصاد و خود افراد شاغل در این مشاغل قابل ملاحظه و هشداردهنده است.
حمید حاج اسماعیلی، کارشناس بازار کار با اشاره به تبعات و پیامدهای مشاغل غیررسمی و کاذب میگوید: تبعات مشغال کاذب را میتوان از دو بعد مورد توجه قرار داد؛ یکی تبعاتی که این نوع از مشاغل برای اقتصاد دارند و دیگری تبعات آن برای خود افراد شاغل در این بخش.
به گفته این فعال حوزه کار این نوع از مشاغل به اقتصاد آسیب میزنند و درآمدهایی که از این طریق حاصل میشود بر اساس موازین قانونی نیست. از طرف دیگر مشاغل غیررسمی و کاذب چون مالیات هم نمیپردازند به درآمدهای مالیاتی هم آسیب میزنند. آمارهای بسیاری وجود دارد که اعلام میکند نیمی از اقتصاد مالیات نمیپردازد و بخشی از این نیمه هم مربوط به مشاغلی است که اطلاعات آن در جایی ثبت و ضبط نیست و فرار مالیاتی دارند.
همچنین حاج اسماعیلی میگوید: با وجود اینکه نقدینگی در اقتصاد به مرز 700 هزار میلیارد تومان رسیده اما بنگاههای اقتصادی همه با کمبود نقدینگی مواجهاند. این نشان میدهد بخشی از اقتصاد که بسیار جذاب و پربازده است، این نقدینگیها را میبلعد و این بخش غیررسمی است که همه نقدینگی را جذب خود کرده است بدون آنکه نفعی از آن به اقتصاد برسد.
سود مشاغل غیررسمی را نه اقتصاد میبرد و نه حتی کارگران فعال در این بخش. چون به گفته برخی کارشناسان و فعالان اقتصادی بخش زیادی از افراد فعال در این بخش از کمتریتن حقوق خود یعنی بیمه برخوردار نیستند و همین یک مولفه ضرر این مشاغل برای اقتصاد و کارگران را به خوبی نمایان میکند. حمید حاج اسماعیلی به تبعات دیگر فعالیت در این بخش و داشتن مشاغل کاذب و غیررسمی هم اشاره کرده و میگوید: نیروی کار در این میان بیش از همه متضرر میشود. در این مشاغل نه حقوق کارگران رعایت میشود و نه ایمنی و بهداشت در محیط کار. در ایران آمار حوادث ناشی از کار بسیار بالاست. ما جزو پنج کشور اول به لحاظ تعداد حوادث ناشی از کار هستیم و زمانی که کارگران از حقوق اولیه و بیمه برخودار نباشند حوادث کار هزینه بسیار گزافی را به کارگران نحمیل میکند. چون این افراد از هیچ حق قانونی در برابر حوادث یا حتی بازنشستگی و دیگر مزایای مشاغل رسمی برخوردار نیستند.